menu button
سبد خرید شما
10 قدم برای تقویت مهارت خودآگاهی
موفقیت  |  1403/09/14  | 

10 قدم برای تقویت مهارت خودآگاهی

زندگی باکیفیت‌تری را بسازیم!

خودآگاهی بسیار مهم و حیاتی است، زیرا با آن می‌توانیم افکار، احساسات و باورهایمان را پایش و رصد کنیم و درنتیجه، روابط و زندگی بهتری داشته باشیم؛ چون اگر ندانیم که ماهیت عاطفی ما چگونه و تحت چه شرایطی دچار اختلال می‌شود، آسیب خواهیم دید.


چگونه خود‌آگاهی را افزایش دهیم؟

همان‌طور که از خود این واژه پیداست، خودآگاهی امری است که می‌بایست توسط خود ما و از درون بررسی شود. هرچند که قضاوت کار ساده و آسانی نیست و معمولا انسان‌ها خودشان را به‌خاطر شکست‌ها، ندامت و سرزنش می‌کنند و گاهی هم تنها خوبی‌های خودشان را می‌بینند، اما به یاد داشته باشیم که همه ما ترکیبی منحصر‌به‌فرد از صفات خوب و بد هستیم. برای اینکه بتوانیم یک تحلیل صادقانه و حقیقی از خود داشته باشیم، ابتدا لازم است تا مسائل و چالش‌های روزمره‌مان را از ذهن دور کرده و دریچه قلب خود را برای پذیرش حقیقت بگشاییم. ما باید عیوب خود را شجاعانه بپذیریم و از صفات نیکویمان تجلیل به عمل آوریم. افزایش خودآگاهی نسبت به نگرش‌های نادرست یا رفتارهای نامناسب، نیاز به آرامش ذهن، زمان، توجه و تمرکز دارد. صرف این زمان، هزینه نیست، بلکه یک سرمایه‌گذاری سود‌آور و بلند‌مدت است که باعث خواهد شد تا صفات عالی ما متعالی شده و انسانیت در ما تقویت شود. برای شروع هم باید خود را محک بزنیم تا نقاط تاریک و دوردست شخصیت ما آشکار شود.


چرا خود‌آگاهی مهم است؟

خود‌آگاهی قوی همانند یک چراغ راه در زندگی، ما را به سمت موفقیت رهنمایی می‌کند. واقعیت این است که اکثر انسان‌ها با استفاده از سامانه خلبان خودکار زندگی می‌کنند؛ یعنی نمی‌دانند چرا در برخی امور موفق می‌شوند و در برخی دیگر شکست می‌خورند. ذهن ما آن‌قدر درگیر مسائل روزمره زندگی شده است که تنها زمانی که شکست بخوریم، از خود می‌پرسیم چرا! حتما برایمان پیش آمده است که مثلا در مصاحبه استخدامی، علی‌رغم اینکه تصور می‌کردیم کاملا آماده هستیم، شکست خورده‌ایم یا زندگی زناشویی‌مان به بن‌بست رسیده است. در چنین مواقعی اکثر ما چه می‌کنیم؟ یا خود را سرزنش می‌کنیم و یا با فرار از پذیرش مسئولیت، تقصیر را به گردن دیگران می‌اندازیم؛ چون ما نمی‌خواهیم مسئولیت سهم خود را بپذیریم. بهترین شروع مجدد در این حالت، پذیرش اشتباه و تحلیل آن است. انسان خود‌آگاه بهترین زمان را برای هر کار و تصمیمی می‌داند. او با تکیه بر این توانایی می‌داند کی، کجا و چگونه باید اقدام کند. در ادامه 10 پیشنهاد برای ساختن و تقویت مهارت خودآگاهی برای شما داریم:

1. پیاده‌روی

پیاده‌روی، آن هم در فضای سبز و خلوت، باعث رهایی ذهن از درگیری‌های روزمره می‌شود. با کمی ممارست در این کار می‌توانیم رویدادهایی را که چه در زندگی شخصی و چه در ارتباطات اجتماعی ما روی داده است، تحلیل کنیم.


2. ذهن‌آگاهی

ذهن‌آگاهی شبیه به خودآگاهی است و هر دو به منظور آگاهی از وضعیت درونی وجود ما، پایش افکار و عقایدمان و توجه به عوامل موثر در ظهور و سقوط احساسات ما هستند؛ با این تفاوت که مهارت ذهن‌آگاهی توجه متمرکز در هر لحظه به هر کاری است که انجام می‌شود و شامل شیوه‌‌هایی مانند آرام‌کردن ذهن و مراقبه است. تقویت مهارت ذهن‌آگاهی باعث افزایش شناخت از خویشتن می‌شود.


3. خوب شنیدن

تبدیل‌شدن به یک شنونده خوب به ما کمک می‌کند تا بتوانیم سدی مستحکم در برابر افکار مخرب و مضر بسازیم. برای این کار، ابتدا می‌بایست یاد بگیریم به آنچه دیگران می‌خواهند با ما درمیان بگذارند، با عشق و علاقه و فراغ بال گوش دهیم. این کار کمک می‌کند تا به یک شنونده خوب تبدیل شده و بالطبع، یاد خواهیم گرفت که به ندای درونمان نیز گوش دهیم.


4. خود خود من

برای همه ما پیش آمده است که گاهی اوقات افکار، گفتار و کارهایی از ما بروز کرده است که خودمان هم متعجب شده‌ایم و حتی نتوانسته‌ایم منشا آن را بیابیم؛ «این حرف از کجا آمد»، «چرا من آن تصمیم را گرفتم» و ... خود‌آگاهی سفر به درون خویشتن است؛ خویشتنی که هر چه به لایه‌های پایین‌تر و اعماق آن می‌رویم، بیشتر حیرت‌زده می‌شویم. البته این نگران‌کننده نیست، چون انسان در طول مدت زندگی‌اش متاثر از محیط‌های گوناگونی است که در آن زندگی می‌کند و برخی از این اثرات، تا پایان عمر در ناخودآگاه ما باقی می‌مانند و به دلیل ماهیت ذاتی ناخودآگاه، اغلب سراغی از آن‌ها نمی‌گیریم تا آنکه آن‌ها خود مایل به بروز‌کردن باشند. همین هم یکی از دلایلی است اهمیت مهارت خود‌آگاهی را نشان می‌دهد. ما با تقویت خودآگاهی می‌آموزیم که چگونه خودمان باشیم و چگونه یقین داشته باشیم که تفکر، گفتار و کردار بروز‌یافته از ما، آگاهانه است.


5. افق‌های نو

همان‌طور که نشانه حیات، رشد است، تفکر نیز نیازمند رشد و توسعه است. همه ما در موضوعات مختلف اندیشه‌ها و دیدگاه‌های گوناگونی داریم که نسبت به آن‌ها متعصب هستیم. این تعصب همانند یک پرده ضخیم، مانع تابش نور به ذهن است؛ پس باید پرده را کنار زده و خود را آماده پذیرش تفکرات نو و بعضا مخالف دیگران کنیم. این دیدگاه‌های جدید باعث صیقل‌یافتن ذهن ما شده و جلوی خمودگی آن را می‌گیرد. تفکر جدید، افق نو را به ارمغان می‌آورد و ما را به سمت امید و موفقیت هدایت می‌کند. یک ذهن باز و آماده محک‌خوردن، ابزاری بسیار نیرومند برای پیروزی بر چالش‌های زندگی است.




6. اعتماد‌به‌نفس

غالبا نظر ما در مورد خودمان برگرفته از تفکر دیگران در مورد ماست؛ یعنی ما به این می‌اندیشیم که سایرین در مورد ما چه می‌اندیشند. مثلا اگر در دوران کودکی مدام در معرض انتقاد بوده‌ایم، اکنون از اعتماد‌به‌نفس پایین رنج می‌بریم و بالعکس، چنانچه با ما کریمانه رفتار شده است، اکنون همه اطرافیانمان ما را فردی با اعتمادبه‌نفس بالا می‌دانند؛ البته جدای از اینکه حقیقتا محق این نگاه هستیم یا نه! بنابراین همان‌طورکه قبلا هم گفتیم، بسیاری از عقاید ما ریشه در ناخودآگاه ما دارند که در صورت عدم تحلیل و پایش، می‌توانند آسیب‌های جبران‌ناپذیری را وارد کنند. بنابراین برای جلوگیری از آسیب، باید از افكار و عقاید درون خود آگاه‌تر شویم، زیرا نا‌خودآگاه ما، هر نوع تفکری را که دارد، درست و پسندیده می‌داند و اگر ما آن‌ها را زیر ذره‌بین نگذاشته و اصلاح نکنیم، جامعه ما را طرد می‌کند. خودآگاهی، عزت‌نفس ما را تقویت می‌کند، زیرا به ما می‌آموزد که هستیم و مانند یک چراغ، مسیر پر‌تلاطم زندگی را برایمان روشن می‌کند.


7. شناخت حقیقی

انسان ذاتا موجود عیب‌جویی است؛ گاهی صرفا از دیگران و گاهی از خویشتن و زمانی از هر دو. عیب‌جویی منفعتی ندارد، بلکه فقط باعث سلب آرامش ماست. هیچ انسانی کامل نیست و داشتن چنین انتظاری، چه از خود و چه از دیگران، امری بیهوده است. ما باید بیاموزیم که این عادت ناپسند را ترک کنیم و خود و دیگران را، همان‌طور‌که هستند، بپذیریم. بعد از آن می‌توانیم معایب خود را با کمک مهارت خودآگاهی و در طول زمان، به‌مرور مرتفع کرده و به سوی روشنی حرکت کنیم. زمانی که با افکار خود تنها هستیم، هیچ نیازی نیست تا از آن‌ها دفاع کنیم، بلکه باید آن‌ها را محک زده و ارزیابی کنیم. قطعا تا زمانی که خودمان نخواهیم، نمی‌توانیم ناخودآگاهمان را پایش کرده و نقاط مثبت را تقویت و معایب را اصلاح کنیم. این کار نیازمند صداقت و شجاعت است. باید یکایک افکار و افعالمان را سنجیده و آن‌هایی را که همسو و سازگار با ارزش‌های بنیادی و اصلی نیستند، حذف کنیم. این کار را به مانند یک آموزگار دلسوز که ایرادها و اشتباه‌های دانش‌آموزش را تصحیح می‌کند، انجام دهید؛ اما فراموش نکنید که این کار بدون تکرار به نتیجه نمی‌رسد.


8. روزانه‌نگاری

روزانه‌نگاری و نوشتن افکار و اندیشه‌ها باعث آشکار‌شدن نقاط ضعف و مستعد آسیب می‌شود و این یکی از بنیادی‌ترین اصول خودآگاهی و روش خوبی برای ارتقا آن است. البته شاید این کار مورد علاقه شما نباشد، اما امتحانش کنید. نوشتن، نه‌تنها به ما تفکر و اندیشه‌ها‌یمان را نشان می‌دهد، بلکه باعث تامل در آن‌ها هم می‌شود و این شیوه از خود‌شناسی، ما را در مسیر خودآگاهی تقویت می‌کند. روایت خود را از زندگی‌تان مکتوب کنید. شادی، ناراحتی، تخیلات و...  را به قلم نگارش درآورید تا ناخود‌آگاهتان با شما درد‌دل کند و از مشکلات و زخم‌های مدفون در اعماق وجودتان بگوید. آنچه برایتان نمایان خواهد شد، قطعا شما را شگفت‌زده کرده و البته این اکتشافات در نهایت منجر به شناخت عمیق‌تر شما از خودتان خواهد شد.


9. بازخورد

از دیگر عوامل تقویت مهارت خود‌آگاهی، داشتن یک ارزیابی واقعی و عینی از خودمان است؛ اما از‌آنجایی‌که ما به‌سختی می‌توانیم خود را ارزیابی کنیم، بهتر است از یکی از دوستان یا نزدیکانمان بخواهیم صادقانه این کار را برای ما انجام دهند. به طور مثال می‌توانیم از یکی از همکارانمان بپرسیم «فلان پروژه را چطور مدیریت کرده‌ام؟» یا «فلان موقعیت بحرانی را چگونه از‌سر‌گذراندم؟» بدیهی است که قبل از این باید آستانه تحمل و تاب‌آوری خود را افزایش دهیم، زیرا انتظار نقد منصفانه از دیگران عبث است. البته ممکن است آن‌ها نظراتشان را در لابه‌لای کلماتی پنهان کنند؛ در این صورت شما باید تلاش کنید تا به واقعیت آن برسید. وقتی به نکته‌ای رسیدید که نیازمند آن است تا در خلوت و تنهایی بر روی آن موشکافانه تامل کنید، آن را یاداشت کنید. اگر در میان نقدها، برخی به نظرتان صحیح نبود،     شاید او (منتقد) می‌خواهد شما را مقصر جلوه دهد و این ارزیابی داوطلبانه را تبدیل به محل تسویه حساب شخصی خود با شما کرده است. در چنین مواقعی سعی نکنید از خود دفاع کنید، بلکه صرفا صبر کنید تا ارزیابی به اتمام برسد، نه رابطه‌تان با او.


10. هدف‌یابی

همه ما برای رسیدن به اهدافمان تلاش می‌کنیم، چون زندگی بدون هدف پوچ و بیهوده است. برای ترسیم اهداف درست و متناسب با شخصیت و خصوصیت، باید بدانیم چه چیزهایی برای ما جزو ارکان و اصول است. نیازی نیست که نقشه راه دقیق رسیدن به اهداف را داشته باشیم، بلکه همین‌قدر که بدانیم به چه سمتی باید حرکت کنیم، کفایت می‌کند. خودآگاهی می‌تواند به شما در تعیین اهداف کمک کند. اهداف خود را با صدای بلند و قامت ایستاده و برای ضمیر خویش و ناخودآگاهتان تکرار کنید تا همه اجزا بدانند که مقصد کجاست و چه مسیری باید طی شود.


نتیجه :

از این ایده‌ها برای برقراری ارتباط با خود درونی‌تان استفاده کنید و اجازه دهید تا ناخودآگاه شما متوجه شود که می‌خواهید ذهن درونی خود را بهتر درک کنید تا بتوانید یک زندگی پرمعناتر و رضایت‌بخش‌تر و ماناتر برای خود بسازید.


چیکی دیویس / حمزه شالچی

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background