خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت نشو!
اصیل باشید
چگونه اصیل و مالک حریم شخصی خودتان باشید
همواره بهتر است همان کسی باشیم که واقعا هستیم تا اینکه همرنگ جماعت شویم. در ادامه، توصیههای من برای برخورداری از یک زندگی اصیل را میخوانید:
- از تماشای دیگران دست بردارید و به آینه نگاهی بیندازید: همانطور که پیش از این گفتم، من کمتر به مشاوران و مربیان دیگر توجه میکنم. البته حواسم هست که مردم چرا به رقابت توجه دارند. بااینوجود، وقتی بدانید خودتان چه کسی هستید و چه چیزهایی برای عرضهکردن دارید، آنچنان روی کسب نتیجه متمرکز میشوید که دیگر وقت و انرژی ندارید ببینید دیگران چه میکنند. تماشای مداوم دیگران کاری خستهکننده است و معمولا دو مشکل برای ما پیش میآورد: یا به دیگران نگاه میکنید و از اینکه همسطح آنها نیستید، ناامید میشوید یا به آنها نگاه کرده و فکر می کنید خودتان خیلی بهتر هستید و مغرور میشوید.
- در هر دو حالت، مقایسه خودتان با دیگران جلوی رشدتان را میگیرد و به تلاش بیشتر شما کمکی نمیکند. به علاوه، وقتی پیوسته خودتان را با دیگران مقایسه میکنید و دنبالهروی جماعت میشوید، به فردی قابلپیشبینی و کاملا بدون هویت تبدیل میشوید. میل به حفظ فردیت یکی از دلایلی است که موجب شد من هرگز برای سخنرانی در جمع از مربی کمک نگیرم. میدانم گاهی اوقات باید روی ساخت اعتمادبهنفس و بهبود توانایی انتقال مطلب به دیگران کار کنیم، اما ناچاریم برای اولویتهای زندگی خود دست به انتخاب بزنیم.
- من به مدت پنج سال در مراسمهای مختلف، از کنفرانسهای کارآفرینی گرفته تا جلسات نوآوری در کسبوکارهای کوچک، سخنرانی کردهام و بهبود توانایی انتقال مطلب به مخاطب هرگز دغدغهام نبوده است. آیا میتوانستهام توانایی انتقال مطلب خود را بهتر کنم؟ بله، میتوانستم. پس چرا روی کمکگرفتن از یک مربی حساب باز نکردم؟ چون ترجیح میدادم همان خود غیرکامل و روتوشنشده، اما اصیل و واقعیام باشم.
- شاید علت اینکه دنیا آنقدر کسلکننده و یکنواخت به نظر میرسد، این است که مردم راحتترند که انعکاس دیگران و نه صدای خودشان، باشند. ما حرفهای دیگران را تکرار میکنیم، چون اعتقاد محکمی برای خودمان نداریم یا میترسیم قضاوت شویم. ما ترجیح میدهیم بر امواج تجارب دیگران سوار شویم تا اینکه با درمیانگذاشتن کشفیات و نگرشهای شخصی خود خطر کنیم. اگر واقعا میخواهیم اصیل باشیم، باید از کپیکردن دیگران دست برداریم و صدای خودمان را پیدا کنیم و این در هیچ کجا بهجز رفتارها، ارزشها و عقاید خودمان به این راحتی یافت نمیشود.
اگر تمام مدت روی رقابتکردن مطالعه میکنید، توصیه من این است که به مدت یک ماه به درون خود نگاهی بیندازید و واقعا به برند شخصی خودتان فکر کنید. وقتی اینطور فکر میکنید، میتوانید روی آنچه در زندگی و کسبوکار بهدست آوردهاید، متمرکز شوید و بعد به وضوح پیام خود را به مشتریان منتقل کنید که بهترین روش آن هم بازتاب فردیت خودتان و مالکیت شخصیتی است که دارید.
- توانمندیهای خود را بازگردانید و روی مسیر خودتان بمانید: من هرگز با این جمله معروف که «آنقدر ادای چیزی را دربیاورید تا به آن تبدیل شوید» موافق نبودهام، اما خیلیها را میشناسم که موافقند. اگر این جمله برایتان کارساز بوده که عالی است. من مجبور نیستم که با شما موافق باشم و وقتی این شهامت را دارم که در حضور همه بگویم این انتخاب به نفع یک زندگی خوب نیست، یعنی از خود واقعیام استقبال کردهام. من میدانم چه کسی هستم و چه کسی نیستم. مهمتر از آن اینکه با عواقب ناشی از بیتوجهی به این طرز فکر هم هیچ مشکلی ندارم.
شگفت انگیزترین چیز روی این کره خاکی این است که بدانید چه کسی هستید و برای انجام چه کاری به این دنیا آمدهاید. اگر پاسخ این سوال را نمیدانید، شما را تشویق میکنم که آنقدر دست به تجربه و آزمایش چیزهای تازه بزنید تا در مسیر خودتان قرار بگیرید. توانایی ماندن در مسیر خودتان مشخص میکند که چقدر در این موقعیت مطلوب، اختیار دارید.
بدانید از چه مهارتهایی برخوردار هستید، انجام چه کارهایی برایتان طبیعی است و مردم معمولا برای چه کارهایی سراغ شما میآیند؛ سپس مالک این فضا شوید. وقتی از خود واقعیتان استقبال کرده و پیوسته به دیگران ثابت کنید که میدانید چه قصدی دارید، اعتمادسازی میکنید. وقتی از روی عقل و خرد، حقیقت و صداقت صحبت نکنیم، نهتنها دچار استرس شده، بلکه موجب میشویم دیگران ما را باور کنند، بدون اینکه درکی از خودمان داشته باشیم.
بهجای وعدههای توخالی، از هر آنچه در انجام آن مهارت دارید، استقبال کنید و نسبت به سطح بهینهای از فعالیتی که در آن مهارت دارید، متعهد شوید. به این ترتیب مردم میتوانند به شما اعتماد کنند و شما نیز بهجای بله گفتن از روی ترس، بهخاطر ازدستدادن یک شغل یا موقعیت، روی کاری که به آن علاقه دارید، تمرکز کنید. یادتان باشد این خیلی بد است که بگویید توان انجام کاری را دارید که قبلا هرگز آن را انجام ندادهاید! قطعا ممکن است هر از گاهی درست از کار در بیاید، اما در نهایت به فاجعه ختم میشود و از اصالت و توانایی شما در استفاده از موهبتهایی که دارید، میکاهد.
- با خودتان روراست باشید: هیچکدام از ما لازم نیست در تمامی ابعاد زندگی خود خدایی کنیم. مادربزرگ من اغلب آرزو میکرد که من در کار با میخ و چکش ماهر شوم یا بتوانم آجر بچینم. من هیچوقت چنین تمایلی نداشتم و در نتیجه هرگز استعداد و توانایی انجام چنین کاری را پیدا نکردم. با این وجود، میتوانم روی صحنه برای هزاران نفر سخنرانی کنم و در رادیو و تلویزیون هزار مصاحبه کارآفرینی را ترتیب دهم. من با این واقعیت که در کار با میخ و چکش افتضاح هستم، مشکلی ندارم. با خودتان آشنا شوید و سپس قبول کنید که در انجام برخی کارها مهارت ندارید، درست همانطورکه در انجام سایر امور موفق عمل میکنید.
یکی از چیزهایی که بعد از سه سال کار با کارآفرینان و تفکر روی نقاط ضعف و موقعیتهای گوناگون خلق کردم، نوعی سیستم GPS است که بر اساس سبک زندگی افراد، توانایی خویشتنشناسی آنها و محیط پیرامون، مطالعه رفتارها، عقاید و اعمال انسانها با خودشان و دیگران و کسبوکار آنها عمل میکند. این سیستم GPS با افشای نقاط کور فردی و حرفهای، توانمندی و کمبودهای افراد به ما کمک میکند استراتژیهای مشاورهای را طراحی کنیم. از اینکه میتوانم به مردم کمک کنم خودشان را پیدا کنند و محیط درستی را که باید در آن کار و زندگی کنند، بیابند، هیجانزده هستم.
این مسرتبخشترین قسمت شغل مشاوره است. اینکه توانایی، شهامت و فرصت این را داشته باشید که به خودتان خوب نگاه کنید، شاید شما را معذب کند، اما بسیار رهاییبخش نیز هست، چون همه ما در مسیر سفر بهبود خویشتن هستیم. اگر میخواهید اصیل باشید و خودتان را از اطرافیان متمایز کنید، از لباسپوشیدن، حرفزدن و رفتارکردن مثل دیگران دست بردارید.
وقتی بینش واضح و صادقانهای نسبت به خودتان داشته باشید، نیازها و خواستههای دیگران را بهتر میبینید. آنجاست که از مهارتهای خود و توانایی ارائه آنها به شیوه خودتان بدون نیاز به تظاهر، تقلید و پیروی از دیگران، استقبال میکنید. اگر میخواهید با دنیا ارتباط برقرار کنید، اول باید با خودتان ارتباط بگیرید، فضای خودتان را داشته باشید و خودتان را دوست داشته باشید. همچنین یاد بگیرید به اشتباهات خود اعتراف کنید. این مسرتبخش نیست که کسی دستهای خود را بالا ببرد و اقرار کند اشتباه کرده است! کمتر مقام مسئولی هست که به اشتباه خود اعتراف کند. آ
خرین باری که شنیدهاید «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، بابت حرفی که زده عذرخواهی کند، کی بوده است؟ اصیلبودن و راه خود را پیشبردن به معنای انسانبودن، واقعیبودن، متواضعبودن و صادقبودن است. مالک خودتان و مسئول اعمالتان و مالک افکارتان باشید. من نمیتوانم دیگران را بابت تصمیمهایی که خودم گرفتهام، سرزنش کنم؛ شما هم نمیتوانید. میدانم گاهی گناه را گردن شخص دیگری میاندازیم، اما با این کار نسبت به موقعیت پیشآمده بیدفاع میشویم و فرصت رشد را از دست میدهیم؛ همچنین روی اعتماد دیگران نسبت به خودمان تاثیر میگذاریم.
شما را نمیدانم، اما من میخواهم در زندگی کسانی را دنبال کنم که خرابکاری کردهاند، به اشتباهشان اعتراف کردهاند، درسهایش را گرفتهاند و سپس به راه خود ادامه دادهاند. در میان ما هیچکس نیست که جایی در زندگی کم نیاورده باشد. به همین علت است که با خوشحالی اشتباهات خودمان را با دیگران در میان میگذاریم و وقتی با دیگران صادق باشیم، آنها نیز با ما روراست خواهند بود. لازم نیست تلاش کنیم و احترام دیگران و نفوذ خودمان روی آنها را بخریم، چون در طولانیمدت، جواب نمیدهد. برای افزایش نفوذ و توانایی خودتان در راهنمایی دیگران در مسیر مثبت، کافی است انسان باشید، واقعی باشید و اصیل باشید. صدای خودتان را پیدا کنید و انعکاس صدای دیگران نباشید.
خلاصه بگویم که دنیا باید بداند شما چه کسی هستید و برای تاثیرگذاشتن روی کسانی که در این کره خاکی زندگی میکنند، چه کاری انجام میدهید. لازم است من و شما دنبالهروی جماعت نباشیم، مثل آنها لباس نپوشیم و همان حرفها را نزنیم. همه ما نمیتوانیم از یک فرمول یکسان تبعیت کنیم. ما باید استعداد ذاتی خودمان را خلق کنیم و ارائه دهیم، چون مردم از انتظارات قابلپیشبینی و آشنایی که با حوزه کاری و موقعیت شما همراه هستند، خستهاند.
بعد از مطالعه این مقاله، به اینکه چه کسی هستید، به استعدادهایتان، شخصیتتان و هر آنچه برای عرضهکردن دارید، فکر کنید و به موهبتهایی که برای کمک به اطرافیان در وجود شما گذاشته شدهاند، وفادار بمانید. به این ترتیب، مردم خود واقعی شما را میبینند.
نوجوانی و هویتیابی
شما زمانی بهتر یاد میگیرید که کمتر یاد بگیرید
6 فیلم، 6 جهان
مدیریت رابطه با خودشیفتهها
حمید
1402/1/8
بد نبود 😏
حمید
1402/1/8
چرا کسی نظری نمیده ؟؟؟؟؟ 😐🤔☹