استثمار مجازی
نقدی روانشناسانه بر پدیده کودکان کار مجازی
همزمان با گسترش دنیای مجازی، متاسفانه والدین هم پای کودکان را به این سیاهبازار رقابت مجازی باز کردهاند. بسیار طبیعی است که کودکان شیرینزبانی کنند، چیزهای بامزهای بگویند یا دنیا را بنا بر دید کودکانهشان تفسیر کنند، اما آنها انتخاب نکردهاند که این گونه باشند. این روال طبیعی رشد آنهاست و همانگونه که انتخابی روی چگونهبودن خود ندارند، روی پخششدن تصاویر یا ویدئوهایشان در دنیای مجازی هم انتخابی ندارند.
دیدگاه کودکان در مورد خردسالی و گذشتهی خودشان دچار نوسان و تابعی از محیط است. همزمان با ورود به مدرسه و پذیرش مسئولیتهای بیشتر، خیلی از کودکان میخواهند به دورههای قبلی رشد بازگردند؛ زمانی که مسئولیت زیادی بر دوششان نبود و نیازهایشان بلافاصله توسط والدین تامین میشد. این میل به بازگشت یا واپسگرایی در دورههای مختلف رشد به صورت رفتارهای نامتناسب با سن یا بازگشت به رفتارهای کودکانه جلوهگر میشود. مثل کودک 6 سالهای که از مادر میخواهد غذا بر دهانش بگذارد، درحالیکه بهتنهایی غذا خوردن را در 3 سالگی آموخته است! ممکن است هنگام واپسگرایی، دیدن ویدئوهای وایرالشدهشان در فضای مجازی برایشان خوشایند باشد، اما فراموش نکنیم که همزمان با نزدیکشدن به پایان دبستان، در زمینهی رشد روانی و اجتماعی کودکان شاهد تغییراتی هستیم. در پایان دبستان، نقش و دیدگاه همسالان برای کودکان برجستهتر میشود. نزدیکشدن به بلوغ، مستلزم خداحافظی با نمادها و نشانههای بچهگانه است و آن زمان است که ویدئوهای وایرالشده، نهتنها خوشایند نیست، بلکه از آن جهت که زمینهساز تمسخر همسالان است، آسیبرسان خواهد بود.
کودکان قبل از رسیدن به مرحلهی شناختی مشخص، قادر به پردازش منطقی و تصمیمگیری درست دربارهی عواقب رفتار خود نیستند. تا قبل از ابتدای دبستان، کودک در مرحلهی شناختی عملیات عینی قرار دارد. او قادر به تفکر انتزاعی و در نظر گرفتن آنچه در آینده رخ میدهد، نیست و تفکر تکبعدی او مانع از درنظرگرفتن تمام ابعاد تصمیمش میشود. کودک در این زمان فاقد توانایی لازم برای استدلال انتزاعی است؛ بنابراین درخواست رضایت از کودکی خردسال، برای نشر ویدئوهایش در فضای مجازی معنایی ندارد.
موضوع مهم دیگری که نیازمند تامل است، احترام به دنیای روانی درون کودک بدون واکاوی و وایرالکردن آن است. خیلی از پرسشها یا بازیهای کودک نشاندهندهی تلاش او برای فائقآمدن بر اضطرابش است. آنچه از بیرون به نظر میرسد، یک توالی بانمک و نامانوس برای بزرگسالان است، ولی این نگاه بیرونی، با آنچه در روان کودک میگذرد، تفاوت دارد. شاید او هرگز دلیل بازیها و رفتارهایش را آگاهانه نداند، ولی افشای تمام این رازهای مگو برای دیگرانی که شناختی از کودک ندارند، مانند آن است که خوابهای تکراری خودتان را در فضای مجازی وایرال کنید! خوابهای شما همانند بازی و رفتار کودکان، حاوی اطلاعاتی در مورد خودتان است.
اگر قرار باشد که هر لحظه با موبایلتان به دنبال گرفتن ویدئوهای بامزه از کودکتان باشید، با دستان خودتان مانع بزرگی را بر سر راه نزدیکتر شدن و ارتباط کیفی درست با کودکتان ساختهاید. شما افراد ناشناس زیادی را بین خودتان و کودکتان قرار دادهاید؛ افرادی که کامنتها، لایکها و توصیههایشان بعد از مدتی رابطهی شما و کودکتان را تحتتاثیر قرار میدهد.
شما عملا با ویدئوگرفتن از کودک، زمانی که شاد و بامزه است و شیرینزبانی میکند، باعث تقویت این رفتارها شدهاید و این یعنی نادیدهگرفتن هیجانات منفی (مانند غم، خشم و ترس) او. کودک خردسال باید بداند که هیجانات منفی بخش غیرقابلاجتنابی از اوست. اگر والدین بتوانند هیجانات منفی کودک را تحمل کنند، کودک قادر به سازگاری و پذیرش هیجانات منفیاش خواهد بود. عواقب تقویت افراطی احساس شادی، خودسانسوری و درونریزی ترسها و خشمهاست و زمانی که احساسات سرکوب شده و ابراز نمیشوند، بروز اختلالات روانی اجتنابناپذیر است.