menu button
سبد خرید شما
کوله‌باری از ترس‌ها و دلهره‌ها
موفقیت  |  1403/10/18  | 

نامه‌ای برای دخترم

کوله‌باری از ترس‌ها و دلهره‌ها

دخترک نازنینم، امروز متولد شدی و من به مناسبت ورودت به دنیایی که تجربه‌ای از زیستن در آن را نداری، برایت از آدمکی می‌نویسم که همزمان با تو درونت رشد خواهد کرد. نمی‌دانم دوست داری به چه نامی صدایش کنی، اما هر نامی که برای او انتخاب کنی، یادت باشد که او با تو به زبان هیجان صحبت خواهد کرد؛ پس برای برقراری ارتباط با او مهم‌ترین راه، یادگیری زبان هیجانات است. اینکه بدانی آدمک روانت، یک کوله‌بار نامریی دارد که در آن همه‌ی آن چیزهایی را جا می‌دهد که نمی‌خواهد دیگران متوجه آن‌ها بشوند.

شاید اولین ترس‌های ناگفته‌ای‌ که در کوله‌بارت وارد می‌شوند، ترسی است که از من و پدرت خواهی داشت؛ همانجا که بر سر دوراهی «دختر خوب» و «دختر بد» تردید خواهی کرد و تو خواسته‌هایت را برای اینکه دختر خوب ما بمانی، در کوله‌بارت خواهی گذاشت. آه که چقدر انرژی صرف این خواهی کرد که نکند ما محتویات کوله‌ات را ببینیم.

بعدها که بزرگ‌ترشده و وارد مدرسه می‌شوی، این بار مدرسه هم یک‌سری باید و نباید برای «دانش‌آموز خوب بودن» به تو خواهد داد واگر معیارهای دانش‌آموز خوب بودن را از نظر مدرسه نداشته باشی، اندوخته‌های کوله‌بارت بیشتر می‌شوند.

وقتی نوجوان می‌شوی ترس قرار‌نگرفتن در گروه همسالان هم به کوله‌بار نامریی‌ات اضافه می‌شود و مقایسه‌ها امانت را می‌بُرند. اگرکسی را دوست داشته باشی و وارد رابطه شوی نیز ترس جدیدی را تجربه خواهی کرد. ترس نادیده‌گرفته‌شدن توسط شخصی که دوستش خواهی داشت در هر زمان که حس کنی خود واقعی‌ات مورد قبول او نیست!

شاید شبی از روزهای نوجوانی‌ات، این سوال را از خودت بپرسی که این ترس‌ها خوب هستند یا بد؟ پاسخ را پیشاپیش به توخواهم گفت: «ترس‌هایت را دوست داشته باش، اما آن‌ها را نادیده نگیر. آن‌ها در حقیقت پیام‌رسان تو خواهند بود در هر زمان که می‌بایست در موقعیتی از خودت محافظت کنی.»

شاید سوال دیگری که در نوجوانی ذهنت را مشغول کند این باشد که مرز بین شجاعت و ترس کجاست؟ دخترم، شجاعت یک ارزش است که از دل ترس می‌آید. فردی که ارزشش شجاعت است، انسانی است که از ترس‌هایش آگاهانه عبور کرده است؛ او دیگر از این نمی‌ترسد که دیگری محتویات کوله‌بارش را ببیند و من این شجاعت را برایت آرزو می‌کنم. انسان شجاع ترس‌هایش را می‌بیند و می‌داند به خاطر «انسان‌بودن» گریزی از آن‌ها نیست. او ترس‌هایش را می‌شناسد، پیامشان را می‌گیرد و آگاهانه اقدام می‌کند و پیامد اقدام‌هایش را مسئولانه می‌پذیرد؛ اگر این‌گونه نباشد، کوله‌بارت آن‌قدر سنگین می‌شود که تو دیگر برای پنهان‌کردن ترس‌هایت انرژی نخواهی داشت. آن‌ها آدمک روانت را خشمگین خواهند کرد و او فریاد خواهد زد، برون‌ریزی خواهد کرد و بدون توجه به موقعیت‌هایی که این برون‌ریزی برایش به همراه خوهد داشت، خود را در معرض خطر قرار خواهد داد.

دختر نازنینم، ممکن است گاه از این مراقبت دائمی از کوله‌بارت و سنگینی بیش‌از‌حدش خسته شوی و از حرکت باز بمانی... حتی با تصور این موقعیت هم اشک‌هایم سرازیر می‌شوند. به تو قول می‌دهم که به عنوان مادرت آگاهانه‌تر عمل کرده و تا آنجایی که بتوانم تو را با ترس‌هایت آشنا کنم تا در هر مرحله از رشدت متوجه محتویات کوله‌ات باشی و آگاهانه نگذاری ترس‌هایت به جای تو تصمیم‌های نا‌بخردانه‌ای بگیرند. من در کنارت خواهم بود تا شجاعانه پیام ترس‌هایت را دریافت کنی، آگاهانه تصمیم بگیری و مسئولانه پیامد تصمیم‌هایت را پذیرا باشی.

***



پی‌نوشت 1:

این نامه از اولین نامه‌ای که برای دخترکم نوشته‌ام الهام گرفته شده و در آن سعی شده است چگونگی شکل‌گیری ترس‌ها و توجه به پیامی که قصد رساندن آن را به ما دارند و آگاه‌بودن از تصمیم‌هایی که در موقعیت‌های مختلف با آن‌ها مواجه می‌شویم، بیان شود.


پی‌نوشت 2:

ترس‌ها موقعیت‌های واقعی هستند که از دیرباز آدمک روان ما را به چالش می‌کشند. آدمک روان هم بر اساس تجربیاتی که از خانواده، محیط، مدرسه و گاه ژنتیک به دست آورده، واکنش‌های متفاوتی را نشان می‌دهد:

  • جنگیدن: در موقعیت بماند و از خود دفاع کند.
  • گریز: از خطر به سرعت بگریزد (فرار کند).
  • فلج‌شدن: وقتی نمی‌داند چه کند، بی‌حرکت مانده و کاری انجام نمی‌دهد.
  • قرارگرفتن درکنار دیگران: تا احساس راحتی و امنیت داشته باشد.


پی‌نوشت 3:

سوالات مهمی که در مواجه با ترس‌هایمان می‌توانیم از خودمان بپرسیم:

  • آیا من واقعا در خطر هستم؟
  • چه انتخاب‌هایی دارم؟
  • آیا اگر از خود دفاع کنم پیروز خواهم شد؟
  • آیا دفاع‌کردن از خود اوضاع را بدتر می‌کند؟
  • چه چیزی باعث می‌شود احساس امنیت و آرامش کنم؟
  • آیا کسی می‌تواند به من کمک کند تا اوضاع را مدیریت کنم؟
  • آیا اگر اقدامی انجام ندهم ترسو به نظر می‌رسم؟
  • آیا باید حتما از خود واکنشی نشان دهم؟


پی‌نوشت 4:

آدمک روان ما زمانی که رشد سالمی داشته باشد از محتویات کوله‌بار ترسش آگاه است. او مرز‌های شجاعت و ترس خود را ترسیم کرده و او می‌داند در موقعیت‌هایی که نیاز است چگونه با ترس‌هایش روبه‌رو شود. او می‌داند انسان شجاع کسی است که آگاهانه ترس‌هایش را می‌شناسد و می‌ترسد، ولی ادامه می‌دهد. 


دکتر ویولت علیپور/ روان‌شناس

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background