من زنم، فرق میکنم
ارتباط بین سلامت جسمی و روانی به تجارب زنان در محیط کار شکل میدهد. به طور کلی هنگامی که زنان حمایت میشوند، انرژی، خلاقیت و تعهد دوباره را برای محل کارشان به ارمغان میآورند و کل سازمان را ارتقا میدهند.
آیا تابهحال به این نکته توجه کردهاید که چگونه خستگی فیزیکی میتواند بر خلقوخوی شما تأثیر بگذارد؟ یا اینکه چگونه اضطراب، حتی بدن شما را هم ناراحت میکند؟
این نوع احساسات ارتباط بین ذهن و بدن را نشان میدهند که این دو چقدر عمیق و محکم به هم متصل هستند. ما این ارتباطات را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد، اما در ابتدا این موضوع را در نظر بگیریم که چرا این ارتباط برای سلامت زنان، به ویژه در محل کار، بسیار مهم است.
نگاهی جامع به سلامت زنان
زنان 25 درصد بیشتر از مردان زندگی خود را در شرایط ضعف سلامتی و ناتوانی جسمی سپری میکنند و به طور متوسط در 9 سال از زندگیشان از وضع سلامتی نامناسب برخوردارند. بیش از نیمی از این ضعف سلامتی در طول سالهای کاری زنان رخ میدهد و حدودا 80 درصد روی اقتصاد تأثیر میگذارد.
البته سلامتی فقط جسمی نیست و شامل سلامت ذهنی، روحی و اجتماعی هم میشود. به عنوان مثال، به دو خانم مضطرب کارمند فکر کنید. یکی از آنها ممکن است از وضعیت سلامت جسمانی برخوردار باشد، اما خشونت خانگی را تجربه کرده و از سلامت روحی و روانی برخوردار نیست. خانم دوم ممکن است در محل کار اضطراب داشته باشد، در پرداخت کرایهی خانه و تأمین هزینههای زندگی برای بچههایش مشکل داشته و درآمد کمتری هم نسبت به همکاران مردش دارد. هر کدام از این دو نفر به گونه ای در رابطه با سلامتی مشکل دارند.
هنگامی که ما به سلامت زنان در رابطه با کار نگاه میکنیم ضروری است که بسیاری از نقاط ارتباطی دیگر را هم که تصویری کامل را نشان میدهند، بشناسیم.
حلقهی بازخورد ذهن و بدن در محل کار
تحقیقات نشان میدهند که شرایط سلامتی مانند دیابت و یا بیماریهای قلبی میتوانند باعث تغییراتی در مغز شده و به اختلالات خُلقی منجر شوند. در عین حال، شرایط سلامت روان میتواند منجر به بیماری قلبی یا تشدید دیابت شود. بنابراین، با درک این موضوع که سلامت روان شامل مسیرهایی است که با سلامت جسمی و بالعکس تعامل دارند، باید چالشهای خاص سلامت روان زنان و نحوهی ارتباط آنها با کار را در نظر بگیریم.
نزدیک به نیمی از گنجایش سلامتی زنان ناشی از شرایطی است که به طور نامتناسبی بر آنها تأثیر میگذارد؛ مانند افسردگی در سطح جهانی که زنان دو برابر مردان آن را تجربه میکنند. گزارش اخیر از 30 هزار کارمند در 30 کشور نشان میدهد که کارمندان زن خستهتر بوده و سلامت روحی و روانی بدتری نسبت به مردان دارند و بیشتر در معرض خطر فرسودگی شغلی هستند.
عوامل استرسزای مرتبط با کار
زنان شاغل به احتمال زیاد نقشهای مراقبتکنندهای را در خانه ایفا میکنند و مراقب افرادی هستند که مشکل سلامت روانی یا جسمی دارند. در محل کار، زنان دو برابر بیشتر احتمال دارد که نظراتی در مورد وضعیت عاطفی خود بشنوند، دیگران صحبتهایشان را قطع کرده و یا رفتارهای تحقیرآمیز یا نادیدهشدن را تجربه کنند. آنها همچنین سه برابر بیشتر احتمال دارد که شغل خود را ترک کنند و چهار برابر بیشتر احساس تباهی و پوچی میکنند.
عامل سلامت جسمی
حالا بیایید سلامت جسمانی و تأثیر آن بر عملکرد کاری را در نظر بگیریم که کاملا واضح به نظر میرسد. فردی که مشکل جسمانی دارد، احتمالا در محل کار خود هم با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد. با این حال، در مورد چگونگی تجربهی زنان شاغل در رابطه با سلامت جسمی و روانی، تفاوتهای زیادی وجود دارد. هر چند که در اغلب کشورهای دنیا به سلامت جسمی و روحی زنان توجهی نمیشود.
اخیرا یک مقالهی تحقیقاتی در مورد سلامت زنان در محل کار، کارمندان را مورد بررسی قرار داد و دریافت که 63 درصد از آنها به دلیل ترس از اخراج شدن از بحث در مورد این موضوع طفره میروند. در حال حاضر، تقریبا دو میلیارد زن در سنین باروری در صنایع مختلف مشغول به کار هستند که با عوامل استرسزای مرتبط با سلامتی مواجهاند؛ عواملی مانند:
- قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی در محیطهای تولیدی
- اختلالات اسکلتی و عضلانی به علت شرایط نامناسب در محیط کار
- میزان دو برابر تحمل استرس ناشی از کار در مقایسه با مردان
یکی دیگر از نمونه های رایج بیماری «آندومتریوز»، یک بیماری مزمن است که رحم را درگیر میکند و باعث درد شدید و تأثیرگذار بر زندگی میشود. این بیماری حدود 10 درصد از زنان در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار میدهد. بسیاری از کارمندان در محل کار با این درد دستوپنجه نرم میکنند، زیرا به نظر آنها صحبتکردن دربارهی این موضوع با مدیر مردشان یک تابو است. این موضوع نهتنها مشکلات سلامت جسمانی این زنان را نشان میدهد، بلکه تأثیر سلامت روانی افراد را که به طور بیصدا در حین کار درد میکشند، بیان میکند.
ارتباط عمیق بین سلامت جسمی و روانی
محققان اخیرا کشف کردهاند که عواملی مانند میکروبیوم یا میکروارگانیسمهای موجود در معده مرتبط با احساسات هستند. به عبارت دیگر، میکروبیوم در رودهی ما به طور مستقیم بر سلامت عاطفی ما تأثیر میگذارد. مطالعهی دیگری ارتباط بین معده، سلامت جسمی و حالات عاطفی را در زنان باردار نشان داد.
چرا این موضوع مهم است؟
نویسنده: جس مینارد
مترجم: مینا ملکی