

اینها به خاطر تو نمیآیند!
در دهکده شیوانا رسم بود که یک روز خاص هفته همه فروشندگان دهکدههای اطراف در میدانی بزرگ جمع میشدند و اجناس خود را به قیمت مناسب عرضه میکردند. در این روز فروشندهها سعی میکردند اجناس باکیفیت و مرغوب خود را به قیمت پایین بفروشند و از این بابت ضمن اینکه سود خوبی به دست آورند رضایت مشتریهای محلی و غریبه را هم جلب کنند.
شاگردان مدرسه شیوانا نیز سبزیجات و محصولاتی را که در زمینهای مدرسه به عمل آورده بودند در این بازار عرضه میکردند.
روزی شیوانا سرزده به سراغ شاگردانش رفت. یکی از آنها را دید که میوههای درشت و رسیده را جلوی دید مشتری روی هم چیده است تا مشتری را به سمت خود جلب کند. اما وقتی مطمئن میشد که مشتری واقعا قصد خرید دارد در سبد مشتری از میوههای درهم و با کیفیت پايين میریزد و اگر مشتری اعتراض میکرد با خشونت ميگفت میوهها درهم است و چارهای جز قبول نداری!؟
شیوانا شاگرد را صدا زد و به او گفت: "از امروز به بعد دیگر حق نداری میوههای مدرسه را بفروشی. برو و یکی دیگر را به جای خودت بفرست!"
شاگرد با ناراحتی گفت: "اما من که به سود مدرسه عمل کردم و موفق شدم میوههای نامرغوب را به قیمت خوب به مردم قالب کنم؟"
شیوانا گفت: "تو نه تنها حیثیت مدرسه را از بین بردی بلکه به اعتبار این بازار و بقیه فروشندهها هم آسیب رساندی. مردم دهکده و روستاهای اطراف برای این به بازار نمیآیند که تو گولشان بزنی و فریبشان بدهی. آنها اگر از همان ابتدا بدانند تو قصد فروختن اجناس نامرغوب را داری، اصلا به سمت تو نمیآیند. آنها برای خرید مقابل غرفه تو میایستند چون به سابقه و گذشته این بازار و انصاف بقیه فروشندگان اعتماد میکنند و تو را هم مانند آنها منصف و جوانمرد میدانند. متاسفانه تو از همین اعتماد و اطمینان آنها سوءاستفاده میکنی و این زشتترین کاری است که از یک انسان برمیآید.
اما کار تو تا ابد ادامه نخواهد یافت. شاید این بار موفق شوی چند نفر را فریب دهی و اجناس بنجل را به قیمت بالا بفروشی. اما دفعه دیگر آنها حواسشان جمعتر میشود و مدرسه و حتی این بازار را به عنوان محلی برای فریب دادن نشاندار میکنند. در نتیجه مدتی بعد همه این رسم و بساطی که گذشتگان با زحمت فراهم کردند به خاطر تفکر منفعتطلبانه تو به هم میریزد و دیگر چنین بازاری در این دیار شکل نمیگیرد. بنابراین تو از این به بعد دیگر نباید به اهالی چیزی بفروشی. باید مردم بفهمند که به خاطر این خطا از این امتیاز محروم شدهای و اگر هم فریبی صورت گرفته عمدی نبوده و مدرسه به محض فهمیدن فرد خاطی او را مجازات کرده است. شاید بتوانیم با عذرخواهی از فریبخوردگان و جبران خسارتهای آنها، آبروی از دست رفته مدرسه را برگردانیم و مانع از بیاعتباری مدرسه و بازار شویم."


تعهد در رابطه عاطفی

سبک عشقورزیمان را به هم نزدیکتر کنیم!

عشقهای کاریکاتوری را بشناس
