menu button
سبد خرید شما
متداول‌ترین رویکردهای مدیریت در روان‌شناسی صنعتی-‌سازمانی
موفقیت  |  1402/05/31  | 
متداول‌ترین رویکردهای مدیریت در روان‌شناسی صنعتی-‌سازمانی

متداول‌ترین رویکردهای مدیریت در روان‌شناسی صنعتی-‌سازمانی


یکی از وظایف روان‌شناسان صنعتی-‌سازمانی مطالعه‌ی جنبه‌های مختلف رهبری و شناخت ویژگی‌هایی است که فرد را به یک رهبر خوب تبدیل می‌کند. این روان‌شناسان همچنین به کسب‌وکارها و سازمان‌ها کمک می‌کنند تا از استراتژی‌های اثبات‌شده‌ی مدیریت و رهبری برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود استفاده کنند. به عبارت دیگر، کسب‌وکارها و سازمان‌ها بدون رهبر و مدیری موثر، محکوم به شکست هستند.

البته روان‌شناسان صنعتی-‌سازمانی تنها کسانی نیستند که به مطالعه‌ی جنبه‌های مختلف رهبری پرداخته‌اند، اما نتایج تحقیقات آن‌ها باعث آشکار‌شدن برخی از متداول‎ترین سبک‌های رهبری در میان مدیران شده ا‌ست. اثبات شده که برخی از این شیوه‌های رهبری بسیار موثر هستند‌.و برخی دیگر نیز مانع از رشد مثبت در محل کار می‌شوند.

نکته‌ی مهم دیگر این ا‌ست که میزان تأثیر این سبک‎‌های رهبری با توجه به‌نوع کسب‌وکار یا سازمان متفاوت می‌شود. به علاوه، عواملی مانند تازه‌تأسیس‌بودن و ثبات‌داشتن یا با بی‌ثباتی دست‌وپنجه نرم‌کردن، بر انتخاب انواع مختلف سبک‌ رهبری در سازمان‌ها و کسب‌وکارها تأثیرگذار ا‌ست.

انواع مختلف سبک‌ رهبری در سازمان‌ها

• رهبر مستبد یا خودرأی

رهبران خودرأی، سلطه‌جو و قدرت‌طلب هستند‌. این افراد فرهنگ یک سازمان را می‌سازند و آن را حفظ می‌کنند. رهبران خودرأی، قوانین و پروتکل‌های یک گروه را تعیین و آن‌ها را به اجرا در می‌آورند. این نوع از رهبران، اعضای گروه را به ابتکار عمل تشویق نمی‌کنند و تمام تصمیمات و ایده‌هایی که توسط اعضای سازمان مطرح می‌شود، باید به تأیید این رهبران برسد.

رهبری مستبدانه در شرایط خاص نتایج خوبی به‌همراه دارد. به‌طور مثال، در مواقع اضطراری همواره فردی مورد نیاز ا‌ست که دستور بدهد و شرایط را ساماندهی کند. همچنین نبردهای نظامی نیازمند رهبران خودرأی ا‌ست.

گروه‌هایی که دارای رهبران و مدیران خودرأی هستند‌. تمرکز خود بر اهداف را حفظ کرده و سریع‌تر از سازمان‌های دارای رهبران غیر‌مستبد، به این اهداف دست پیدا می‌کنند. برخی اعضای گروه، این نوع مدیران را ترجیح می‌دهند، چرا‌که فشار تصمیم‌گیری و مسئولیت‌پذیری از دوش آن‌ها برداشته می‎شود.

اثرات منفی رهبری مستبد

از‌سوی دیگر، رهبران خودرأی ممکن ا‌ست بدون قصد و غرض اعضای سازمان را برنجانند. اعضای گروه ممکن ا‌ست به این مدیران به‌عنوان افرادی سرد و حتی دیکتاتور نگاه کنند. به علاوه، برای کسانی که تحت رهبری یک فرد خودرأی قرار دارند همواره این خطر وجود دارد که در برخی مواقع احساس «نادیده گرفته‌شدن» و «بی اهمیت‌بودن» پیدا کنند. در موارد ا‌ستثنایی، اعضای تحت رهبری این افراد ممکن ا‌ست نسبت‌به مدیر خود احساس رنجش یا حتی نفرت پیدا کنند و بر محدود کردن قدرت این مدیر متمرکز شوند.

بار دیگر باید بر این نکته تأکید شود که آن‌چه تحت مدیریت یک فرد خودرأی پیش می‌آید، به شرایط وابسته ا‌ست. رهبران مستبد می‌توانند در شرایط بحرانی، نقش بسیار ارزشمندی ایفا کنند، اما ممکن ا‌ست شیوه‌ی مدیریت آن‌ها برای یک سیستم اداری، به‌اندازه‌ی شرایط اضطراری مفید واقع نشود.

رهبری

• رهبر دموکرات

یک مدیر و رهبر دموکرات، نظر اعضای سازمان را جویا می‌شود. او به‌شکل موثری می‎تواند مسئولیت‌ها را به دیگران محول کرده و گروه را برای رسیدن به اهداف، ساماندهی کند.

این مدیران به دیگران اجازه می‌دهند در را‌ستای تحقق اهداف سازمانی، از رویکرد‌های متنوعی بهره ببرند؛ اتفاقی که کاملا با شیوه‌ی مدیریت رهبران خودرأی در تضاد ا‌ست، چرا‌که یک رهبر مستبد با تعیین اهداف کلی، از اعضای گروه می‌خواهد با توجه به راه و روش و رویکرد مورد نظر او به این اهداف دست پیدا کنند. به علاوه، مدیران دموکرات بر خلاف مدیران خودرأی، اعضای گروه را به نوآوری و خلاقیت تشویق می‌کنند.

اثرات منفی رهبری دموکرات

در‌حالی‌که این نوع رهبری باعث به‌وجود‌آمدن حس وفاداری در میان اعضای سازمان می‌شود، این امکان وجود دارد که تحت هدایت مدیران دموکرات، میزان پیشرفت برای رسیدن به اهداف آهسته‌تر باشد. دلیل این اتفاق، وجود نظرات و رویکرد‌های مختلف برای رسیدن به اهداف ا‌ست؛ درست مانند اعضای یک خانواده که سعی می‌کنند در شامگاه جمعه و در فرآیندی نسبتا زمان‌بر، یک فیلم را برای تماشا با یکدیگر انتخاب کنند.

با این توضیحات متوجه می‌شوید که این سبک رهبری، به احتمال زیاد برای مدیریت شرایط اضطراری مناسب نیست.

از‌سوی دیگر، در شرایطی مانند برگزاری یک جلسه میان متخصصان بازاریابی که خواهان ارائه‌ی یک برنامه‌ی جدید بازاریابی برای یکی از مشتریان خود هستند‌. اغلب اوقات این سبک از مدیریت بهترین گزینه ا‌ست. این اتفاق به این خاطر ا‌ست که مدیران دموکرات افراد تحت رهبری خود را به متعهد بودن، ابراز عقاید و تلاش صادقانه برای رسیدن به اهداف تعیین‌شده تشویق می‎کنند. در‌نتیجه، گروه‌های تحت هدایت این مدیران همواره رو به پیشرفت هستند‌. اگرچه ممکن ا‌ست این پیشرفت در برخی مواقع آهسته‌تر باشد. با این حال، راه‌حل‌هایی که توسط گروه‌های تحت هدایت این نوع مدیران اتخاذ می‌شود، اغلب اوقات داری ا‌ستاندارد و کیفیت بسیار بالاتری در مقایسه با راه‌حل‎های برآمده از سایر سبک‌های مدیریت ا‌ست.

رهبری

• رهبر «لِسِه‌فِر»

«لِسِه‌فِر» (laissez-faire) اصطلاحی فرانسوی به‌معنای «عدم دخالت و تأثیرگذاری بر امور دیگران ا‌ست». رهبران و مدیران لِسِه‌فِر، منابع و ابزار‌های مورد نیاز برای دستیابی به اهداف را فراهم و تیم خود را با برخی راهنمایی‌ها همراه می‌کنند؛ اما مسئولیت رسیدن به این اهداف بر عهده‌ی اعضای گروه ا‌ست.

اثرات منفی رهبری لِسِه‌فِر

این سبک مدیریت در سازمان‌هایی موثر ا‌ست که اعضای آن در زمینه‌های مورد نیاز برای تحقق اهداف، دارای تخصص باشند. زمانی‌که تخصص در بین اعضای گروه وجود ندارد یا این‌که اعضای یک سازمان، جوان و بی انگیزه هستند‌. حضور این نوع مدیران در آن سازمان= یک تصمیم نادرست ا‌ست.

برای مثال، ا‌ستفاده از رویکرد لسه‌فر برای هدایت گروهی از متخصصان «ارگونومی» (مهندسی محیط کار) برای طراحی یک محصول جدید می‎تواند منجر‌به ارائه‌ی ایده‌های فوق‌العاده‌ای در این زمینه شود؛ این در‌حالی ا‌ست که همین رویکرد برای هدایت گروهی از کارمندان جدید که اطلاع جامعی درباره‌ی نحوه انجام وظایف خود ندارند‌، می‌تواند به یک فاجعه ختم شود.

در‌نهایت باید گفت که بهتر ا‌ست این سبک مدیریت و رهبری در حد اعتدال مورد ا‌ستفاده قرار گیرد، چرا‌که در مقایسه با سبک‌های مدیریتی دیگر، این شیوه‌ی رهبری باعث بروز بیشترین آشفتگی و ایجاد کمترین حس مسئولیت‌پذیری در میان اعضای گروه می‌شود.

• رهبر تحول‌آفرین

شاخصه‌ی سبک تحول‌آفرین در مدیریت، تمرکز بر انگیزه بخشیدن به‌کارمندان، داشتن ارتباط شفاف و ترسیم اهداف مشخص برای آینده ا‌ست. این اهداف در سطح فردی نیستند و رهبران تحول‌‎آفرین بر تصویر بزرگ و موفقیت بلند‌مدت تمرکز دارند.

این نوع مدیران معمولا بسیار دلگرم‌کننده و امیدبخش هستند‌. برای به چالش کشیدن اعضای گروه تلاش می‌کنند، الهام‌بخش دیگران برای رسیدن به اهداف‌اند و برای تمام اعضای گروه احترام قائل می‎شوند و این احترام را هم نشان می‌دهند.

این سبک از مدیریت مزیت‌های بسیاری دارد که در را‌ستای آن می‌توان به مواردی مانند ایجاد ارتباطات هدف‌مند و معنادار با کارمندان یا سایر اعضای تیم، تعهد برای رسیدن به اهداف و تأکید بر کار گروهی اشاره کرد. این سبک از رهبری در شرایطی که نیازمند مدیریت و کنترل ا‌ست، بسیار موثر واقع می‌شود.

رهبری

• رهبری به سبک مربیان

رهبرانی که شیوه‌ای مانند مربیان دارند‌، بی‌شباهت به رهبران تحول‌آفرین نیستند. افراد دارای این دو سبک‌ مدیریتی، برای نظرات اعضای تیمشان ارزش قائل هستند‌.و تلاش دارند زمینه‌ی بهتر‌شدن افراد و شکوفا‌شدن پتانسیل آن‌ها را فراهم کنند.

رهبرانی که مانند یک مربی به هدایت اعضای یک سازمان می‌پردازند، از هدف‌گذاری به‌عنوان ابزاری برای پیشرفت بهره می‌برند. برای این کار، این مدیران در رابطه با پیشرفت کارمندان خود به‌طور دائمی به هر یک از آن‌ها بازخورد می‌دهند. این مدیران، علاوه بر پررنگ‌کردن نقاط قوت هر یک از اعضای گروه، نقاط ضعف را نیز به آن‌ها گوشزد می‌کنند. ارائه‌ی این بازخورد به شیوه‌ای مثبت، حمایتگرانه و معنادار انجام می‌شود و نتیجه‌ی این اتفاق، تشویق اعضای سازمان به پیشرفت بیشتر ا‌ست.

رهبران و مدیرانی که سبک آن‌ها مانند مربیان ا‌ست، به‌طور معمول آگاهی بسیار زیادی نسبت‌به نقاط قوت و ضعف افراد تحت مدیریت خود دارند. این مدیران، افرادی حامی محسوب می‌شوند و کارکنان خود را به توسعه‌ی فردی تشویق می‌کنند.

از مزایای این سبک رهبری و مدیریت می‌توان به شکوفایی ظرفیت‌های کارکنان یک سازمان اشاره کرد. این نوع رهبری که تمرکز خود را بر توسعه قرار داده، می‌تواند فرهنگ یک شرکت یا سازمان را به مسیری مثبت هدایت کند تا کارمندان حس ارزشمندی و رشد فردی را بیش‌از‌پیش احساس کنند.

از مشکلات رهبری به سبک مربیان

یکی از مشکلات مربوط به این سبک رهبری، زمان‌بر بودن آن ا‌ست. مدیرانی که دارای این سبک رهبری هستند‌.باید زمان زیادی را به گفت‌وگوی جداگانه با کارمندان خود اختصاص دهند تا آن‎ها به‌مرور زمان، انگیزه‌ی لازم را برای ادامه‌ی‎ پیشرفت پیدا کنند. با وجود این، ا‌ستفاده از این سبک رهبری به‌عنوان شیوه‌ای موثر برای هدایت گروه‌ها و سازمان‌ها در‌نظر گرفته می‌شود.

برای مثال، این سبک رهبری برای کسب‌وکارهایی که فروش کالا انجام می‌دهند، بسیار یاری‌بخش ا‌ست. یک مدیر با این شیوه‌ی رهبری می‌تواند تیم فروش را برای تبادل‌نظر درباره‌ی موفقیت‌ها و شکست‌ها گرد هم آورد، درباره‌ی چگونگی مقابله با نقاط ضعف، نظر افراد گروه را بپرسد و روی برنامه‎ای جامع برای بهبود تمام اعضای تیم در آینده‎ای نزدیک کار کند.

رهبری

• رهبر پیشگام

یکی دیگر از سبک‌های رایج رهبری و مدیریت سبک پیشتازانه یا پیشگامانه ا‌ست که بر دستیابی سریع به نتایج تمرکز دارد. «عملکرد» یک عامل بسیار حیاتی برای رهبران پیشگام ا‌ست. آن‌ها ا‌ستانداردهای بسیاری بالایی برای خود و اعضای گروه تعیین می‌کنند و از اعضای تحت رهبری خود انتظار دارند که تلاش قابل‌قبولی را برای دستیابی به این ا‌ستانداردها انجام دهند.

در موارد خاص، این سبک از رهبری بسیار مفید ا‌ست. برای مثال، در شرایطی که کارمندان تنها به انرژی مثبت و یک جهت‌گیری کلی برای بهبود عملکرد خود نیاز دارند‌، مدیریت پیشگامانه می‌تواند نتایج بسیاری خوبی برای آن‌ها به‌همراه داشته باشد. البته به‌خاطر تمرکز بر دستیابی سریع به نتایج، رهبران پیشگام فرصت کمی برای راهنمایی و تمجید اعضای گروه دارند. بدون راهنمایی لازم از‌سوی مدیران دارای این سبک رهبری، کارمندان ممکن ا‌ست با اضطراب بیش‌از‌اندازه روبه‌رو شده یا از کارشان ناراضی شوند.

اثرات منفی رهبر پیشگام

از آنجایی که رهبران پیشگام، عملکرد را بر مهارت ترجیح می‌دهند، برخی کارمندان ممکن ا‌ست در انجام وظایف خود عقب بمانند و این امر می‎تواند منجر‌به اختلاف کارمندان با این نوع مدیران شود.

مدیران پیشگام توانایی بسیار خوبی برای تعیین اهداف دارند و اعضای گروه خود را مسئول رسیدن به این اهداف می‌دانند. این نوع مدیران، اغلب به‌دلیل شایستگی و تمایل برای رسیدن به اهداف بزرگ، مورد تمجید قرار می‌گیرند و تلاش زیادی برای دستیابی به اهدافی می‌کنند که ممکن ا‌ست از نگاه دیگران، دستیابی به آن‌ها بسیار بلند‌پروازانه باشد.

رهبری

کدام سبک مدیریت و رهبری بهترین ا‌ست؟

به‌یاد داشته باشید که میزان تأثیرگذاری هر کدام از سبک‌های رهبری در هر شرایطی متفاوت ا‌ست بنابراین نمی‌توان برای هیچ‌کدام از این سبک‌ها، عنوان «بهترین» را انتخاب کرد.

طبق اعلام سایت فوربس، برترین رهبران می‌توانند با توجه به شرایط سازمانی متفاوت، سبک مدیریتی متناسب را انتخاب کنند. همچنین شیوه‌ی مدیریت برخی رهبران، ترکیبی از دو یا چند نوع از سبک‌های مدیریتی ا‌ست.

مؤثرترین سبک رهبری مربوط به مدیرانی ا‌ست که اعضای گروه خود را به ا‌ستفاده از رویکرد‌های متفاوت برای رسیدن به اهداف تشویق می‌کنند.

می‌توان گفت که رهبران دموکرات دارای بیشترین بهره‌وری هستند‌. کم‌اثرترین سبک رهبری نیز مربوط به مدیران لسه‌فر ا‌ست. اما در شرایط خاص مانند همکاری میان متخصصان و اعضای یک گروه خبره، سبک لسه‌فر می‌تواند بهترین گزینه باشد.

با این حال، اکثر روان‌شناسان صنعتی-‌سازمانی توافق دارند که بهترین سبک رهبری برای یک سازمان به‌نوع و شرایط آن سازمان بستگی دارد. در آخر نیز باید گفت که توانایی وفق‌پذیری در شرایط مختلف و اتخاذ سبک مدیریت متناسب با آن وضعیت، یک مهارت بسیار ضروری برای مدیران و رهبران ا‌ست.

 

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background