50 نکته برای تربیت هوشمندانهی کودک مبتلا به ADHD (اختلال نقص توجه و بیشفعالی)-قسمت دوم
50 نکته برای تربیت هوشمندانهی کودک مبتلا به ADHD (اختلال نقص توجه و بیشفعالی)
بهترین روش برای ارتباط با فرزند بیش فعال
16. از فرزند بیشفعالتان بخواهید که شما را جدی بگیرد
ممکن است چندین دلیل وجود داشته باشد که یک کودک بیشفعال به شما یا قوانین شما احترام نگذارد. آیا قوانین روشن هستند. قوانین مهم را باید بهصورت مکتوب بیان کرد. آیا کودک از قبول قواعد امتناع میکند، چون آنها را ناعادلانه میداند؟ در صورت مخالفتهای کودک و دلایل والدین، آیا بحث بیشتر مسئله را حل میکند یا نه؟ اما راهحل نهایی این است که اگر میخواهید قوانین شما اجرا شوند، باید آنها را بهطور مداوم اجرایی کنید. آنها را «فراموش» نکرده و یا گاهی تعلیقشان نکنید، چون احساس گناه کردهاید. اگر شما تهدیدهای توخالی بسازید، با دست خودتان اعتبارتان را قربانی کرده و موقعیت خود را بهعنوان یک والد تضعیف میکنید.
17. چهارچوبی را برای کودک بیشفعال تعیین کنید
اگر چه اکثر کودکان ممکن است کمی در مورد اجرای چهارچوبهای جدید اعتراض کنند، اما بچههای مبتلا به اختلال بیشفعالی با خشم و عصبانیت شدیدتری واکنش نشان میدهند. بهیاد داشته باشید که واکنشهای افراطی و مزمن به قوانین، بهویژه هنگام عصبانیت شدید یا احساس سرخوردگی، الزاما نتیجهی این اختلال نیست.آیا فرزندتان بهدلیل اینکه احساس میکند تحت فشار قرار گرفته، واکنش بیشازحد نشان میدهد؟ ممکن است حس کند که کسی دوستش ندارد؟ احساس ناکافی بودن دارد؟ حس درماندگی به او دست داده است؟ در این سوی ماجرا، آیا انتظارات شما بهطور غیرواقعی بالاست یا بهدرستی وضع شده است؟ توجه به این نکته مهم است که در برخی موارد، خشم مزمن ممکن است نشاندهندهی افسردگی دوران کودکی یا اختلال دوقطبی باشد.
18. گاهی فرزند بیشفعالتان شما را کوک میکند
خودآزمایی کنید. آیا نسبتبه فرزندبیشفعالتان بیش از حد منفی یا انتقادکننده شدهاید؟ آیا زیاد روی مشکلات تمرکز میکنید و بهاندازهی کافی روی راهحلها متمرکز نیستید؟ آیا گفتوگوها به یکسری سخنرانی یکطرفه تبدیل شده است، بهجای یک گفتوگوی دوجانبهی رفتوبرگشتی؟ توجه داشته باشید که سن کودک شما مهم نیست؛ مهم این است که او میتواند در روند وضع قوانین خانه و تعیین عواقب آن دخیل باشد. اگر فرزندتان احساس کند که در قوانین خانواده نقشی دارد، بیشتر به آن احترام خواهد گذاشت.
19. با لحنی آرام و واقعی «نه» بگویید
وقتی کودک بستنی دوم را میخواهد و مدام غر میزند، نگویید: «چرا همیشه ناله میکنی؟» شما به فرزندتان اینگونه القا میکنید که ضعیف و آسیبپذیر است! البته اینطور بهنظر میرسد که اگر کودک فشار بیشتری را به والدینش اعمال کند، این شانس وجود دارد که به آنچه میخواهد برسد. بچهها «نه» و «شاید» را در یک راستا میشنوند و درک میکنند، بههمین خاطر والدین کودکان ADHD باید با لحنی غیرعاطفی و صاف «نه» بگویند. مثلا بگویید: «این اتفاق نمیافتد!»، بدون خطابه و توضیح اضافه! این جمله به فرزندتان میگوید: «دربارهی حرفهایم مطمئن باش، چون من نظرم را تغییر نمیدهم. میتوانی 7000 بار بپرسی و و هر 7000 با هم پاسخ منفی را از من بشنوی!»
20. آتش عاطفی را خاموش کنید
چه اتفاقی میافتد اگر آرامش زمان «نه» گفتن شما بههم بخورد؟ چون ناله و زاری جواب نداد، حالا زمان آن است فرزند بیشفعالتان با بدخلقی تمام و تندخویی از شما پذیرایی کند! دست پیش را بگیرید و از این فرصت استفاده کنید. باید به فرزندتان یادآوری کنید که او عکسالعملهای شما را انتخاب نمیکند و این شما هستید که تعیین میکنید چه برخوردی داشته باشید. علیرغم اینکه ممکن است احساس خستگی و درماندگی داشته باشید، اما به خودتان بگویید که: «جیغ فرزندم را با بلندی جیغ خودم پوشش جواب نمیدهم.» بله! دادوبیدادکردن باعث تشدید درگیری میشود؛ پس بهتر است در عوض، حالت آرامی به خود بگیرید. بنشینید و پاهایتان را مثل صلیب روی هم بیندازید. با مداد رنگی وقت بگذرانید و از فرزند خود بخواهید که به شما کمک کند و فرزندتان را با خودتان وارد یک فعالیت دونفره بکنید. آرامبودن نشان میدهد که کنترل موقعیت دست شماست، نه فرزندتان!
21. هنگام صدور فرمان از همان ساختار جملهی اصلی استفاده کنید
بهعنوان مثال، «امیر، تو باید تلویزیون را خاموش کنی« یا «امیر، تو باید کفشهایت را در کمد خودت بگذاری.» هنگامیکه والدین این کار را بهطور مداوم انجام میدهند، کودک متوجه میشود که وقتی نام خود و بهدنبال آن عبارت «تو باید» را میشنود، یعنی میبایست رعایت کند. اگر این کار را انجام دهد، یک امتیاز برای پاداش کسب میکند و اگر رعایت نکند، با عواقب منفی روبهرو میشود. بهطور معمول، این یک مهلت است برای گرفتن امتیازات بیشتر یا ازدستدادن آنها.
22. مطمئن شوید که میزان «وقفهی کوتاه» مناسب است
مدت وقفهی کوتاه برای هر سال سن یک کودک 60 ثانیه است. برای مثال، پنج دقیقه برای یک کودک پنج ساله! البته گفته میشود که 30 ثانیه برای هر سال منطقیتر است. مهم این نیست که مدت زمان وقفهی کوتاه چقدر طول میکشد، بلکه نکتهی مهم این است که کودک در مییابد که شما والدین، کنترل را در دست دارید و میتوانید رفتار نامناسب را در زمانیکه صلاح میدانید قطع کنید تا کودک از دستورات جدید شما پیروی کند.
23. راههایی را بیابید تا نیاز به تنبیه کودک بیشفعالتان را محدود کنید
رفتار نامناسب همیشه نامناسب نیست و گاهی برای زمان و مکان خاصی نامناسب است. کودکان باید خود را ابراز کرده و والدین هم باید امکان ابراز را برای آنها فراهم کنند. برای مثال، اگر فرزند شما به یک بازی اکشن علاقه دارد، میتوانید یک کیسه بوکس برای او بگذارید یا اگر فرزندتان از بازکردن وسایل برقی لذت میبرد، به او بگویید که این کار را نکند و در عوض، یک جاروبرقی یا توستر قدیمی به او بدهید و اتاق یا فضایی را تعیین کنید که بتواند قطعات آنها را از هم جدا کند.
24. سروکله زدن با داد و ناسزا ممنوع است
در یک زمان مناسب، به آرامی با کودک بنشینید و به او بگویید: «میدانم چیزهای زیادی تو را ناراحت میکند، اما درحال حاضر کارهایی را انجام میدهی که نباید! پس بیا کارهایی را که میتوانی در زمان عصبانیتت انجام بدهی را کشف کنیم.» شاید برخی نامگذاریها قابلقبول باشد. همهی بچهها از دست والدین خود عصبانی میشوند و بچههای ADHD بیشتر از سایر کودکان مستعد عصبانیت و ناامیدی هستند. بنابراین منطقی نیست که به فرزندتان بگویید از دست شما عصبانی نشود! در عوض، به او کمک کنید تا راههای قابلقبولی را برای ابراز خشم پیدا کند. یکی از این راهها یک کاغذ و مداد است تا به هنگام خشم آن را خطخطی کند.
25. در مورد مشوقها با فرزند بیشفعالتان مذاکره کنید
کودکان مبتلا به ADHD به کندی یاد میگیرند که چگونه گفتار و اعمال خود را با محیط اطرافشان تطبیق دهند. یک راه خوب برای کمک به آنها، برنامهی تشویقی یا پاداش است. بهعنوان مثال، به ازای هر ساعتی که کودک شما مردم را با عنوان بد خطاب نمیکند، امتیازی بهعنوان جایزه بهدست میآورد. والدین میتوانند با فرزند خود کوپنهای جایزه درست کنند و در ازای هر کار درستی، یک کوپن به او بدهند. مثلا آخر هفته تا دیروقت بیدار بماند، پیتزا بخورد یا 50 هزار تومان درآمد کسب کند. نکته این است که کودک را به «خودکنترلی» ترغیب کنید.
26. به فرزندتان وظایف مشخصی را بسپارید
بهجای اینکه به فرزندتان بگویید دست از بدرفتاری بردارد، به او مشخصا بگویید چه کند. دادن یک مسئولیت خاص و فرصتی برای کمک به او، اضطرابش را کاهش میدهد. مثلا اگر در یک رستوران هستید، بگویید: «دخترم، یک لطفی به من بکن و یک میز کنار پنجره برای ما نگهدار» یا «پسرم، میتوانی هفت بسته سس گوجه فرنگی، هشت دستمال و چهار نی بیاوری؟» سپس برای کاری که بهخوبی انجام داده، او را تحسین کنید. بچههای ADHD دوست دارند کمک کنند؛ پس آنها را به خدمت بگیرید.
27. نظم و انضباط را زود شروع کنید
هرچه بیشتر منتظر بمانید، کودک باید چیزهای بیشتری را بیاموزد؛ پس هرچه زودتر چهارچوبهای مشخصی را تعیین کنید. اگر برای این کار تا سنین نوجوانی صبر کنید، چالش شما بسیار بزرگتر خواهد بود.
28. نحوهی تعامل با نوجوانانی که وسایلشان را گم میکنند، بدانید
نوجوانان و دانشآموزان معمولا وسایلی مانند کیف پول، کلید، کتاب، عینک و کاغذشان را گم میکنند. این اتفاقات منجربه وحشت و احساس گناهی میشود که میتواند نوجوان را به حالت تدافعی بکشاند. هرچه والدین بیشتر نوجوان را بهخاطر اهمیتندادن به وسایلش سرزنش کنند، او کمتر به توصیههایشان گوش خواهند داد.
برای جلوگیری از این زنجیرهی حوادث، صبر کنید تا اوضاع آرام و دوستانه شود و پیشنهادات خود را به شیوهای غیراتهامی ارائه دهید. مثلا بگویید: «میدانم که در پیداکردن چیزهایت مشکل داری و برایت سخت است. اما من چند پیشنهاد دارم؛ ایدههایی که ممکن است به تو کمک کنند. اگر میخواهی آنها را امتحان کن.» به او پیشنهاد کنید تا چیزهایی را که اغلب گم میکند، با یک سازماندهی جدید حفظ کند. مثلا یک میخ به دیوار بکوبید یا یک جاکلیدی فانتزی بخرید تا بتواند هربار که به خانه میآید، کلیدهایش را در آنجا قرار دهد.
29. فرزندتان را فقط تهدید نکنید و به او حق انتخاب بدهید
انتخاب به فرزندتان فرصت میدهد که مشکل خود را حل کند، اما تهدیدها میتواند جدال ایجاد کند که منجربه عقبنشینی شما یا فرزندتان یا شکلگیری یک بحث داغ دیگر شود. آیا تابهحال شنیدهاید که وقتی او را تهدید میکنید، نوجوانتان بگوید: «خب که چی؟ دیگر برایم اهمیتی ندارد!» جواب شما میتواند این باشد: «اتاقتان را تمیز کنید یا نمیتوانید از رایانه استفاده کنید. انتخاب با خود شماست.» تهدید شامل مجازات بهعنوان یکی از گزینهها میشود و صرفا شامل یک گزینهی منفی برای او نیست. یک راه بهتر این است که بگویید: «شما باید اتاقتان را تمیز کنید. میتوانی الآن یا بعد از شام این کار را بکنی.»
30. توجه او را از خواستههایش به نکتهای همراستا منحرف کنید
آیا توجه کردهاید که وقتی روی جنبههای منفی تمرکز میکنیم، بهشدت تلخ میشویم؟ در عوض میتوانید مسیر انرژی مکالمه را بهسمت حل یک مشکل تغییر دهید. اگر فرزندتان از اینکه نمیتواند شیرینی دیگری را در قنادی بخورد شکایت میکند، توجه او را از میل و اشتیاقش در اینباره دور کنید. به او بگویید: «چه میشود اگر ما تعداد زیادی از این شیرینیها را فردا در خانه بپزیم؟ فکر میکنید شما بچهها میتوانید فردا بهموقع کارتان را تموم کنید تا کلوچههای شکلاتی را درست کنیم؟ چهکسی میخواهد آخر کار قاشق شکلاتی را لیس بزند؟»