نوجوانی پل عبور از کودکی به بزرگسالی - قسمت دوم
درست وسط هوا و زمین
در مقاله قبلی درمورد لزوم جداسازی مرحله نوجوانی از کودکی گفتیم که بسیاری از مشکلات نوجوانان با والدینشان مربوط به نوع نگاه والدین به سنین نوجوانی و مسائل این دوران است. نوجوانی که با دوران کودکی خود فرق دارد و اکنون به فرد دیگری تبدیل شدهاست. نوجوانی که دیگر کودک نیست و نیازها، آرزوها و اهداف دیگری دارد که شباهتی به چند سال قبل او ندارد. در انتهای مطلب نیز درباره مراحل نوجوانی از دیدگاه آیزنک، روانشناس و نظریهپرداز شخصیت، گفتیم که شامل ۳ مرحله اصلی ۱. مرحله پیش نوجوانی، ۲. مرحله درخودفرورفتن و ۳. مرحله ازخودبیرونآمدن بود.
نوجوانی پل عبوراز کودکی به بزرگسالی است. نوجوانی زمانی است که فرد از کودکی خود کنده شده و بهسمت بزرگسالی پرتاب میشود. نوجوانی زمانی است که فرد درد هردوی این کندهشدن و پرتاب را حس میکند و باید با آن سازگار شود. دردی که گاه باعث آسیب به جسم و روان نوجوان و یا والدین او میشود.
بسیاری از افراد موفق، اولین گامهای موفقیت خود را در سنین نوجوانی برداشتهاند. محمدعلی کلی تنها ۱۸ سال داشت که عنوان قهرمانی المپیک رم ۱۹۶۰ را از آن خود کرد. لیونل مسی ۱۶ساله بود که فوتبال را بهصورت جدی ادامه داد و استیو جابز در اواخر دوران نوجوانی خود کمپانی اپل را بههمراه دوستان خود ایجاد کرد. این افراد تنها مثالهایی برای نمایش طرف موفقیت سکه نوجوانی هستند. از طرفی آمارهای مرگومیر نوجوانان بهدلیل عدم سازگاری آنها با شرایط (تصادف، ایدز، خودکشی و ...) که سالانه به بیش از ۱.۳ میلیون در جهان میرسد نمایشی از شکست در این دوران سرنوشتساز است.
فارغ از اینکه هر فرد کودکی خود را به چه شکلی گذرانده باشد، تلاش برای سازگاری در سنین نوجوانی و عبور از این پل حساس ميتواند زمینهساز بزرگسالی سالم و موفق او باشد. متناسب با همین موضوع هر نوجوانی، هر پدر و مادری، هر معلمی، هر متخصصی و هردولتمردی باید با توجه به این مسیر صعبالعبور، گذر از این دوره را برای نوجوانان این سرزمین، هموار و ممکنالعبور کند.
مرحله پیش نوجوانی
کودکی زمانی پایان مییابد که فرد متفاوت از دوران بچگی خود فکر میکند و موضوعات را اکنون بهشکل دیگری میبیند. همچنین نوجوانی زمانی آغاز میشود که قسمتهای اصلی مغز (خصوصا لوب پیشانی) فرد تکامل مییابد و او میتواند اکنون راجعبه مسائل مختلف، تفکر و تجزیهوتحلیل کند. این سن در جوامع مختلف متناسب با فرهنگ آنها متفاوت است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، به افراد ۱۰ الی ۱۹ سال نوجوانی میگویند. این بازه سنی ممکن است در کشور ما فرق کند و افراد ۱۲ الی ۲۰ سال را در خود دربرگیرد. شروع نوجوانی مانند هر تغییر دیگری ممکن است کمی پیچیده باشد؛ چراکه فرد هنوز ظاهر کودک را دارد، ولی درون او تغییراتی درحال شکلگیری است که تابهحال رخ نداده است و میتواند کمی برای نوجوانان نگرانکننده باشد. از جملهاین تغییرات شروع مخالفتها، لجبازی و نافرمانی در این دوره است.
نوجوان بهتر است در این دوره :
۱. راجعبه نوجوانی اطلاعات کسب کند.
۲. نگرانیهای خود را با والدین و یا مشاور متخصص به اشتراک بگذارد.
۳. تغییرات فیزیکی و جسمی خود را به پدر یا مادر اطلاع دهد.
والدین بهتر است در این دوره :
۱. به فرزند خود آزادی دهند.
۲. او را به شیوه غیرکلامی و کلامی حمایت کنند.
۳. مراقب محیط پرورش فرزند خود باشند.
مرحله درخودفرورفتن
نوجوان در این مرحله رفتهرفته از والدین خود فاصله میگیرد و بیشتر بهدنبال علایق شخصی خود میرود. این جدایی میتواند والدین را نگران حال روحی فرزند خود کند و یا به نوجوان احساس تنهایی و گمگشتگی بدهد. این در خود فرورفتن بیشتر برای کشف دنیای خود، آرزوها و سبک زندگی مورد علاقه خود است.
شاکله اصلی شخصیت نوجوان در این دوره شکل میگیرد. نوجوان در این دوره یاد میگیرد که هویتی مستقل از پدر و مادر و جامعه خود دارد و رفتارها و علایق او این هویت را شکل میدهند.
نوجوان بهتر است در این دوره:
۱. کتابهای مربوط به افراد موفق را مطالعه کند.
۲. در کلاسهای مهارتی (غیردرسی) شرکت کند تا علایق خود را بهتر بشناسد.
۳. با جستوجو در اینترنت، سفرکردن، گردش در مکانهای تاریخی، فرهنگی و مطالعه روحیه پرسشگری را در خود تقویت کند و تجربه کسب کند.
۴. با مراجعه به متخصص حوزه نوجوان، شخصی امین و قابلاعتماد را برای همراهی این مسیر انتخاب کند.
والدین بهتر است در این دوره:
۱. به تنهایی نوجوان خود احترام بگذارند.
۲. نظرات و سلایق او را در تصمیمات درون خانه محترم بشمارند.
۳. نوجوان خود را جهت کسب تجربه (به شیوه صحیح) تشویق کنید.
۴. با کسب آگاهی و مطالعه، نوجوان خود را در این دوره مهم یاری کنند.
این مطلب ادامهدارد
محمد برزگری
روانشناس حوزه نوجوان