درونگرا هستید یا برونگرا؟
سمینار یا سالن نمایش و یا یک کلاس را تصور کنید، سخنران یا استاد در حال صحبت کردن است و از حضار میخواهد کسی داوطلب حضور بر روی سن یا جلوی کلاس شود. تفاوت کسی که فورا دستش را بالا میبرد و داوطلب میشود با کسی که میداند توانایی انجام دادن کاری که سخنران خواسته را دارد اما داوطلب نمیشود در چیست؟ معمولا در چنین موقعیتهایی افراد برونگرا داوطلب میشوند یعنی افرادی که از بودن در جمع و ارتباط برقرار کردن نمیترسند.
در سال 1921 کارل جانگ روانشناس سوئدی برای اولینبار اصطلاح درونگرا و برونگرا را مطرح کرد. این ایده که تمام مردم جهان به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم میشوند سالها مورد توجه روانشناسان بود اما کارل بیش از دیگر متخصصین در این زمینه تحقیق و بررسی انجام داد و مقالات بسیاری در ارتباط با این موضوع نوشت. او در تحقیقات خود دریافت که ما با دو گرایش متولد میشویم، اول گرایش به خویش و دوم گرایش به دیگران. این دو گرایش در تمام افراد وجود دارد اما با بزرگ شدن افراد یکی از دو گرایش بر دیگری غالب میشود بنابراین به گفته کارل جانگ تمام برونگراها درونگرا هم هستند اما جنبه برونگراییشان بیشتر پرورش پیدا کرده و در شخصیت آنها نمود بیشتری دارد عکس این مساله نیز در مورد درونگراها وجود دارد.
برونگراها از ارتباطات اجتماعی و بودن در جمع بیشتر از تنهایی، رویابافی و خیالپردازی لذت میبرند اما علایق درونگراها کاملا متفاوت است. درونگراها از اینکه تنها در سکوت بنشینند یا روی تخت بخوابند به سقف خیره شوند و رویاپردازی کنند لذت میبرند و زمانی که در جمع هستند بهخصوص اگر ناچار به حضور در جمع افراد غریبه شوند معذب میشوند.
هیچیک از این دو دسته بر دیگری برتری ندارند و تنها دلیل بروز چنین تفاوتهایی زندگی کردن در فرهنگ و شرایط خانوادگی مختلف است. معمولا محققان، دانشمندان، نویسندگان و هنرمندان درونگرا هستند و مدیران، تجار، معلمان و فروشندگان برونگرا.
آزمونی که در ادامه مطلب آمده تعیین میکند که شما درونگرا هستید یا برونگرا.