آیدا مهراد |
1401/08/20 |
روابط پدر و دختری
دختران و رفیقی به نام پدر
«خانواده»، «روابط والدین با فرزندان»، «روابط پدر با دختر»؛ تا چه میزان با این واژهها آشنایی دارید؟ شما به عنوان یک والد و یا پدر بالغ، تا چه حد با فرزندان خود، مخصوصا فرزند دخترتان، رابطه دوستانه و نزدیکی دارید؟ آیا تابهحال به نیازها و عواطف دختر خود فکر کردهاید؟یکی از اصول مهم در هر خانواده، ایجاد روابط درست عاطفی است که بایستی از سوی والدین در محیط خانه ایجاد شود. در واقع منظور ایجاد یک محیط و مأمن عاطفی است که فرزند بتواند در آن بهراحتی نیازهایش را مطرح کند (حتی نیازهایی را که در ظاهر معقول نیستند و از جانب خانواده یا هر کدام از والدین، نابهنجار قلمداد میشوند) و هراسی از بازگوکردن آنها نداشته باشد؛ چون فرزندان در خانواده همیشه نیازمند یک گوش شنوا برای حرفها، خواستهها و آرزوهایشان هستند. در این مرحله است که وظیفه پدر و مادر، مخصوصا پدر سختتر می شود. اما چرا پدر؟ نقش کلیدی پدر در روابط با فرزندان برای پاسخ به این سوال کوتاه، ولی در عین حال مفصل بایستی گفت که پدر نقشی کلیدی در روابط خانوادگی دارد و به دلیل فرهنگ حاکم در میان خانوادههای ایرانی، پدر اغلب تصمیمگیرنده نهایی است و تمامی امور بایستی بر اساس نظر وی اجرا شود. در این بخش، کاری به درست یا غلط بودن این فرهنگ و پذیرش آن نداریم و مسئله مهم این است که پدر چطور باید شرایطی را در خانواده ایجاد کند تا فرزندان، مخصوصا فرزند دختر، بتواند بهراحتی مسائلش را با او در میان بگذارد و ترس و واهمهای نداشته باشد. توضیح لازم این است که نداشتن ترس بهمعنای بیاحترامی نیست. دختر باید بتواند در حین احترام به مقام پدر، با وی به راحتی صحبت کند و از خواستهها و احساساتش بگوید. وظایف پدری هر پدری، قبل از اینکه یک پدر باشد، باید خود را یک انسان و دوست و مشاور دختر خود بداند تا بتواند مرزها و فاصله بینشان را تا حد امکان کمتر کند. سختگیریها و کنترلکردنهای مداوم، نهتنها نمیتواند از دختر خانواده فردی راستگو و مفید بسازد، بلکه او را به شخصی دروغگو و ترسو تبدیل میکند که برای هر سوال و جوابی، یک دروغ آماده دارد! اینکه گاهی پدر خود را همسنوسال دخترش بداند و دنیا را از زاویه دید نسل او نگاه کند، شاید باعث شود کمی سختگیریها را تعدیل کند و به دخترش این حق را بدهد که این خواستهها و رفتارها مختص سن اوست و ممکن است تا چند سال آینده، هیچ اثری از این رفتارها نماند!یک پدر به عنوان رأس و ستون خانواده، باید خود را در امور فرزندان دخیل کند، ولی این دخیلبودن نباید تا جایی پیش رود که منجر به مشاجرات و زدو خوردهای بینتیجه و در نهایت از خانهگریزی، خودکشی و یا حتی در برخی موارد قتل شود.متاسفانه در قرن بیستویکم، همچنان شاهد چنین رفتارهای نابهنجاری از سوی برخی خانوادهها هستیم که ثابت میکند آنها نیاز مبرمی به راهنمایی، مشاوره و حتی درمان دارند؛ زیرا هنوز اصول اولیه رفتار با فرزندان و مدیریت بحران در خانواده را نمیدانند. این مسئله بسیار حائز اهمیت است که پدر بداند اگر فرزند دخترش رفتار نابهنجاری را از خود نشان داد، باید چه واکنشی داشته باشد و چطور بحران پیشآمده را مدیریت کند تا تبدیل به یک فاجعه جبرانناپذیر نشود.گاهی پدران حتی یک مکالمه کوتاه روزمره را نیز از دخترانشان دریغ میکنند و این تصور را دارند که اگر او حرفی نمیزند یا مدام در خلوت خودش است، یعنی مشکلی نیست و همه چیز تحتکنترل است؛ درحالیکه اینطور نیست! دختر شما نیاز به یک همصحبت دارد؛ کسی که حرفهایش را بشنود (حتی حرفهای اشتباهش را) و در نهایت همانند یک دوست با او رفتار کند. این انزوا و صحبتنکردن به مرور تبدیل به عادت میشود و پدری که پیش از این قهرمان زندگی دخترش بود، ممکن است جای خود را به کس دیگری بدهد! پدر همیشه مهمترین و بهترین پناهگاه برای دخترش است و یک پدر باید بهدرستی در جهت تربیت و راهنمایی فرزندش، از این مقام بهره ببرد.پدران فهیم، با فرزندانتان صحبت کنید، دوستشان باشید و چالشهایشان را همراه با آنها سپری کنید. دختران، آرامش و پناه را که از اصلیترین نیازهای هر انسان است، از شما درخواست میکنند؛ پس بدون تفکرات غلط و تصمیمگیریهای عجولانه در مورد آنها، پناهشان باشید.
حمید ازوجی
1401/9/1
باید کمک کنیم که دختر بچه هامون؛ به این درک و بینش برسن که ؛ بجز عاطفه و مهر بیشتر ؛ و( استثنائا بدلیل ظرافت زنانه؛ از نظر جسمانی ؛ زور کم) ؟! چیزی از پسر ؛ کمتر نداره....!!!! اگه پسر تو سن ۱۸ سالگی به بلوغ جنسی و جسمی میرسه؛! دختر تو سن ۹ سالگی هم به این بلوغها ؛ بعلاوه بلوغ روحی و اکثرا معنوی هم ؛ رسیده؛! بنا بر این باور ؛ دختر ۹ سال از پسر همسن خودش ؛ از همه لحاظ بزرگتره!!! این چه فلسفه و طرز فکر موهومیه که ؛ ظرافت و لطافت زن رو ؛ با ضعف ذلالت زن ؛ اشتباه گرفته.؟؟؟ زن بودن خیلی سخته.....!!؟؟ اوناییکه از مردی و مردونگی؛ دم میزنن.....! که ادعا شون گوش فلک رو کر می کنه..!!؟؟ از این آقای مرد میخوام ۳ ماه خودشو جای زن بزاره باور کنیم که ؛ سر ماه سوم؛ موقع عادت ماهانه سوم؛ کار میده دست خودش؛!؟!!؟ یاتو دوران بارداری !؟؛ بخدا اگه مرد این دوران تجربه رو بکنه ؛ همون ماه اول می ره سقط جنین میکنه....؛! یا نهایتا سر ماه دوم خودکشی میکنه...!!! همین که سرنوشت ما داره ؛ به دست زنان ؛ رقم میخوره ؛! خودش نمیتونه ؛ دلیل بر این گفته های بالا ؛ باشه؟؟ ممنون از مقاله آموزنده تون....