افزایش عزتنفس برای حال خوب، روابط خوب و درآمد خوب
عزتنفس چیست؟
عزتنفس قيمت، ارزش و برچسبي است كه ما روي خودمان ميگذاريم. مثلا من، «فرزانه قهرماني» خودم را چطور ارزيابي ميكنم. عزتنفس میزان رضایت از خود است. اینکه چقدر از خودتان راضی هستید؟ اکثر اوقات ما از خودمان راضی نیستیم، چون تمرکزمان روی نقاط ضعفمان است. البته منظور این نیست که از خودمان صددرصد راضی باشیم، چون در این صورت حرکتی برای بهبود و رشد خودمان نمیکنیم. معیاری که من برای خودم درنظر گرفتهام، این است که استانداردهایم از آن چیزی که دیگران از من توقع دارند، بالاتر باشد (البته باز هم تاکید میکنم که این به آن معنا نیست که از خودم ناراضی باشم!) در حقیقت آن چیزی که الان هستیم، حاصل فکر و باورهای ماست و میتوانیم آن را تغیر دهیم، به شرطیکه آن را بپذیریم.
عزتنفس یعنی شما چه باوری نسبت به خودتان دارید و خودتان را چطور میبینید؟ چقدر به خودتان و ارزشهایتان بها میدهید؟ وقتی خودتان را در آینه میبینید، یک انسان زشت میبینید یا زیبا؟ موفق یا شکستخورده؟ فقیر یا پولساز؟
پس عزتنفس تصویر ذهنی، دیدگاه شخصی و ارزیابی درونی شخص نسبت به خودش است. معمولا نگرش و دیدگاه اشخاص نسبت به خودشان، واقعی و مثبت نیست، مگر اینکه آموزش دیده و روی خودشان کار کرده باشند.
عزتنفس ارزيابي اصولي ارزش ما به عنوان يك انسان است و بستگي به اين دارد كه تا چه اندازه با رعايت آرزوها، الهامات و معيارهاي خود زندگي ميكنيم.
سه گام مهم برای افزایش عزتنفس
فرض کنیم که عزت نفس شما بالاست، ولی عوامل مختلف مثل شکست عاطفی، شکست کاری، بیماری، عدم دستیابی به اهداف و .... ممکن است تاثیرات منفی روی عزت نفس شما بگذارد که نیاز به بازسازی دوباره در شما به وجود میآید. پس نتیجه میگیریم که اگر عزتنفس بالایی هم دارید، دلیل نمیشود که همیشه ثابت و همیشگی بالا بماند! از این رو کارکردن دائمی روی عزت نفس بسیار مهم است.
-
خودتان را بدون قید و شرط دوست داشته باشید
اکثر والدین، وقتی کودک کار درست انجام میدهد، او را تشویق و وقتی که کار نادرست انجام میدهد، تنبیه میکنند. در ادامه هم معلمها و اطرافیان همین روند را پیش میگیرند؛ یعنی اگر کاری موافق نظرات آنها انجام شود، رضایت دارند و در غیر این صورت شروع به سرزنشکردن میکنند. پس این الگو ناخودآگاه در ذهن ما ساخته میشود و وقتی کار نادرستی از ما سر میزند، گفتوگوی منفی یا نشخوار ذهنی ما شروع میشود و دائم خودمان را بابت آن اتفاق سرزنش میکنیم.
عزت نفس یعنی من خودم را دوست دارم، حتی وقتی کار اشتباه انجام میدهم و من برای خودم ارزش قائل هستم، حتی با وجود اینکه کاری را درست انجام ندادم. همه ما در بعضی کارها ضعیف و در یک سری کارها قوی هستیم و عزتنفس یعنی من با وجود ویژگیهای منفی که دارم، باز هم خودم را دوست دارم. در حقیقت ما باید ضعفهای خودمان را بپذیریم و خودمان را با کسی مقایسه نکنیم. البته ما میتوانیم با تمرین نقصهایمان را رفع کنیم، البته به شرطیکه آنها را بپذیریم. به این نکته توجه کنید که به جای تمرکز بیش از حد روی نقاط ضعفتان، سعی کنید که روی نقاط قوت خودتان متمرکز شوید و آنها را تقویت کنید. به عنوان مثال، اگر من در نقاشی ضعیف و در ریاضیات قوی هستم، اگر دو ساعت زمان داشته باشم و این دو ساعت را برای یادگیری بیشتر ریاضی بگذارم، نتیجهای که خواهم گرفت بسیار بیشتر از زمانی است که همین زمان را روی تقویت نقاشی بگذارم.
اقدامک: این جمله را کامل کنید: من خودم را دوست دارم اگر... هر جمله ای که در ادامه مینویسید، قیدوشرطهایی است که برای دوستداشتن و احترام به خود برای خودتان قائلید. برای عشق به خود که پایه داشتن عزتنفس بالاست، برای خودتان شرط نگذارید!
-
با خودتان مهربان باشید
در بخش قبل به این موضوع اشاره شد که عزتنفس یعنی بدون قیدوشرط خودمان را دوست داشته باشیم. دوستداشتن خودم یعنی اینکه با خودم مهربان باشم. همه ما با افرادی برخورد داشتهایم که تمام انرژی خودشان را برای دیگران صرف میکنند. اتفاقی که میافتد، این است که ناخودآگاه توقعشان نسبت به آنها بیشتر میشود و اگر بیمهری ببینند، بهشدت احساس تنفر پیدا میکنند و روابطشان هم دچار اشکال میشود. بنابراین باید با خودمان مهربانتر باشیم و وقت بیشتری را برای خودمان اختصاص دهیم. زمانی که میخواهید وقتتان و انرژیتان را صرف خواستههای دیگران کنید، از خودتان بپرسید که «این کار برای من چه منافعی دارد؟ آیا با ارزشها و برنامههای من هماهنگ است؟» تقاضا، نیازها و برداشتهای اطرافیان را که با اهدافتان متناقض میدانید، مودبانه کنار بگذارید.
اقدامک: زمانی را در برنامه روزانه یا هفتگیتان به خودتان اختصاص دهید و به سرگرمیها یا کارهایی که علاقه دارید، بپردازید؛ هر کاری که «فقط برای دل خودتان انجام میدهید». زمان گذاشتن برای خودتان به شدت روی عزتنفستان تاثیر مثبت دارد.
-
به ارزشهایتان بها دهید
همیشه ارزشها و خط قرمزهایتان را تعیین کنید. برای پیداکردن ارزشهایتان به این سوال پاسخ دهید که چه چیزی در زندگیتان بیشترین اهمیت را دارد. به مواردی فکر کنید که واقعا از لحاظ احساسی شما را درگیر میکند؛ خانوادهتان، هنری که به آن علاقه دارید، احترامگذاشتن و مورد احترام قرارگرفتن، استقلالتان، چارچوبهایتان و...
اقدامک: ارزشهایتان را شناسایی کنید و بهراحتی آنها را کنار نگذارید. با خودتان صادق باشید و ببینید که در چه مواقعی به چیزی که اعتقاد نداشتید، به کاری که دوست نداشتید، به چیزی که برای شما مهم نبوده، بها دادهاید و ارزشهایتان را نادیده گرفتهاید.
داستان عزتنفس
تصور کنید که صبح زود از خواب بیدار شدهاید و در حال صبحانهخوردن در کنار خانواده هستید. تمام تلاش خود را هم میکنید که در زمان حال باشید و به هفته پرمشغله و پرچالشی که گذشت، فکر نکنید؛ اما نمیشود! ناگهان یاد اتفاقی میافتید که چند روزی است فکر شما را به خود مشغول کرده است؛ یک موقعیت عالی کاری که به شما واگذار شده است در جایگاه مدیریت مجموعه! اما چرا خوشحال نیستید و حس خوبی ندارید؟
همانطورکه گفتیم، عزتنفس چیزی نیست که از ظاهر افراد قابلتشخیص باشد و یک حس درونی است؛ پس عزت نفس یعنی تصویر ذهنی، دیدگاه شخصی و ارزیابی درونی شخص نسبت به خودش.
در مثال، فرد به دلیل کمبود عزتنفس، احساس لیاقت در جایگاه کسب کرده را ندارد. او احساس میکند آن جایگاه برایش مناسب نیست و با خودش میگوید: «این جایگاه برای من زیاد است و من لایق آن نیستم!»
حالا فرض کنید که قرار است برای جمعی سخنرانی کنید. شما متن سخنرانی را آماده میکنید و مطمئن هستید که همه چیز عالی پیش خواهد رفت. ساعتها تمرین، مطالعه، جمعآوری مطلب و... باعث شده تسلط بالایی داشته باشید و بسیار خوشحالید که قرار است تجربیات و مطالعات خود را به علاقهمندان ارائه دهید. روز ارائه شما میرسد و جلسه سخنرانی شروع میشود و شما با تسلط و آرامش برای حضار صحبت میکنید. ناگهان چند تن از مدیران ارشد سازمان که جایگاه بالاتری نسبت به شما دارند، وارد جلسه میشوند و در ردیف اول مینشینند. برای شما بسیار تعجببرانگیز است و با خود میگویید: «اوه خدای من! قرار نبود مدیران در جلسه امروز باشند. من در مقابل اینها چه حرفی برای گفتن دارم؟ احساس میکنم مغزم خالی شده و همه مطالب را فراموش کردهام.»
در این مثال هم فرد به دلیل اینکه در خود احساس ارزشمندی نمیکند و عزتنفس پایین دارد، در مقابل فردی که جایگاه بالاتری از او دارد، این چنین دست و پای خود را گم میکند.
از این مثالها در اطرافمان و چه بسا برای خودمان بسیار زیاد وجود دارد. اولین گام برای رشد و تغییر در این موارد خودآگاهی است؛ یعنی من بدانم که عزت نفسم به چه میزان است.
نشانههای افراد با عزت نفس بالا
-
چالشپذیرند
افرادی که عزتنفس بالا دارند، در مواجهه با چالشهای زندگی واکنش کنترلشدهای دارند. آنها عاشق برخورد با مسائل و حل مسئله هستند و نگران سختی کار نیستند، چون خودشان را قبول دارند. در مواجهه با مسائل زندگی، موضوع اندازه آن مشکل نیست، بلکه موضوع اندازه ماست. به عنوان مثال، اگر مسئلهای که اندازه آن دو است، برای شخصی که اندازهاش چهار است، پیش بیاید، بهراحتی از عهدهاش بر میآید؛ ولی اگر همین مسئله برای شخصی که اندازهاش یک است، پیش بیاید، آن مسئله مثل یک مانع بزرگ سرراه او خواهد بود. عزت نفس به این معنی نیست که ما مسئلهای نداشته باشیم؛ بلکه به این معناست که مسائلی را که برایمان پیش میآید، به دید مانع نگاه نکنیم و بتوانیم آنها را حل کنیم.
سوال کلیدی: خودتان را ارزیابی کنید که در برخورد با مسائل زندگی چالشپذیر هستید یا مسائل را به دید مانع میبینید؟
-
سرزنده و باانگیزهاند
افراد با عزتنفس بالا، افرادی سرزنده و پرانرژی هستند، از کارکردن لذت میبرند و هر کاری را با شوق و با انگیزه بالا انجام میدهند. افراد با عزتنفس بالا برای زمان خود ارزش قائلند؛ از این رو هدف و مسیر مشخصی را دنبال میکنند.
-
مثبتاندیش و خوشبینند
افراد با عزتنفس بالا بهندرت دچار نگرانی و ترس میشوند. مثبتنگری و خوشبینی در آنها باعث میشود که در مواجهه با چالشها، ناامیدی را از خود دور کنند و موانع موجود را از سر راه پیشرفت خود بردارند. عکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی هر چقدر عزتنفس بالایی داشته باشید، بهطورکلی خوشبینتر خواهید بود. این مسئله در ارتباط با کودکان و نوجوانان نیز بهشدت دیده میشود. بچههایی که از اعتمادبهنفس و عزتنفس بیشتری برخوردار هستند و تواناییهای خود را به خوبی میشناسند، نسبت به بچههایی که مدام سرکوفت میشنوند و سرزنش میشوند، خوشبینتر است.
سوال کلیدی: در حالت کلی، اطرافیان شما را خوشبین میدانند یا بدبین؟ چطور میتوانید در هنگام مواجهه با مسائل خود در زندگی، نیمه پر لیوان را ببینید؟
جمعبندی
عزتنفس مثل سلامتی است؛ هرچقدر بیشتر باشد، بهتر است. نکته مهم در بحث عزت نفس این است که ما باید دائما روی عزتنفسمان کار کنیم؛ یعنی اینطور نیست که اگر در حال حاضر عزتنفس من بالاست، دلیلی ندارد که همچنان بالا باقی بماند. به عنوان مثال، یک جمله منفی، یک انتقاد، یک سرزنش درونی، یک عذاب وجدان و ... باعث کاهش عزتنفسمان میشود. پس باید کارکردن روی عزتنف مان را همیشه مدنظر قرار دهیم.
حمیدرضا اسدی
1401/11/25
با سلام ممنونم که دید ما را نسبت به خودمان و جامعه باز میکنید