خانههای بینظم و والدین شاکی
تربیت کوچولوهای منظم
داشتن نظم و ترتیب درخانه یکی از چیزهایی است که همهی ما به لزوم برقراری آن واقف هستیم. اما اغلب نمیتوانیم برنامهی منظمی برای اجرای آن و همچنین انجام کارهایمان داشته باشیم. با وجود این، انتظار داریم فرزندانمان منظم و مرتب باشند و اتاقشان هم هیچوقت شلوغ و درهم و برهم نباشد؛ حال آنکه فراموش نکنیم آنها همانگونه رفتار میکنند که ما رفتار میکنیم، نه آنگونه که از آنها میخواهیم یا انتظار داریم.
خانههای بینظم
پدر و مادر سینا معمولا دیر به محل کار خود میرسند. مادر سینا اغلب از کمبود وقت گله دارد و فکر میکند کارهای او هیچگاه تمامی ندارد. همیشه دوست دارد تعطیلاتی داشته باشد که بتواند واقعا استراحت کند. اما معمولا آخر هفتههای او به انجام کارهای خانه میگذرد و البته اغلب هم عصبانی است و از اطرافیان گلایه دارد که چرا به او کمک نمیکنند و مجبور است خودش بهتنهایی همهی کارها را انجام دهد. به سینا هم میگوید که نمیداند او به چهکسی رفته که اینقدر بینظم است؛ تکالیفش را بهموقع انجام نمیدهد و اتاقش هم نامرتب است. سینا فقط 8 سال دارد و طبیعی است که کارهای او متاثر از رفتار پدر و مادرش باشد. پدر سینا هم با وجود اینکه در کارهای خانه دخالت زیادی ندارد اما او هم با مشکل کمبود وقت روبهروست و در کارهایش نظم و ترتیبی مشاهده نمیشود.
والدین شاکی
يكي از سوالات اغلب پدر و مادرها، چگونگي مواجههی آنها با بينظمي فرزندانشان است. والدین معمولا از ريختوپاشهاي فرزندان خود شاكي هستند و نميدانند چگونه بايد با آن مواجه شوند. در بسياري موارد، در مقابل اين بينظميها چارهاي ندارند جز اينكه خودشان دست بهكار شوند و بهجاي فرزندانشان كارهاي آنها را انجام دهند. در صورتی که اگر هميشه اينگونه رفتار كنند و كارهاي فرزندانشان را انجام دهند، نهتنها نمیتوانند نظم و انظباط را به آنها آموزش دهند، بلکه با این روش، آنها كمكم عادت ميكنند و در نوجواني و بزرگسالي هم انجام كارهاي شخصي خود را به دوش ديگران مياندازند. مادر سینا با وجود مشغلهی زیاد، وقتی میبیند فرزندش آنقدر اتاق را ریختوپاش کرده که نمیتواند وسایلش را پیدا کند، خودش دست بهکار میشود و اتاق او را مرتب میکند. در صورتی که اگر قرار است فرزند ما چيزي ياد بگيرد، بهتر است هرچه زودتر و در كودكي آن را ياد بگيرد؛ نه اینکه ما خودمان آنها را انجام دهیم.
برای آموزش نظم به کودکان، بهترین کار آن است که ابتدا خودمان افراد منظمی باشیم؛ یعنی چه در انجام کارهای شخصی و چه در چیدمان خانه و وسایل آن، منظم و مرتب باشیم.
تعريف والدین از نظم
ما میتوانیم تعريف نظم را در بينظمي جستوجو کنیم؛ یعنی توجه داشته باشیم، وقتي بينظمي در خانه رايج نباشد، قطعا نظم جاي آن را خواهد گرفت. بهعلاوه مهمترين چيزي كه براي پدر و مادرها مطرح است، شناخت آنها از دنياي بچهها در سنين مختلف است.
کارهایی كه خانوادهها براي فرزندان خود مشخص ميكنند، بايد دقيق و واضح باشد و بتوانند بهطور دقیق تعريفي از آنچه خودشان بهعنوان نظم، رعایت میکنند، براي كودكان هم در نظر بگیرند. آگاهی از خواستههاي کودکان نیز کمک بزرگی به نزدیک شدن والدین به دنیای آنها خواهد کرد. همچنین تعریف نظم در دورههای مختلف زندگی متفاوت است. نظمي كه ما از يك كودك پيشدبستاني انتظار داریم با يك نوجوان متفاوت است. مثلا سینا در هشتسالگی همین که بتواند خودش وسایلش را مرتب کند و سر جایشان قرار دهد، کافی است.
البته میتوان انتظار داشت سینا كمكم خودش اتاقش را مرتب كند؛ در صورتي كه قبل از آن، كودك براي انجام اين كارها حتما به كمك والدين خود نياز دارد.
شکلگیری نظم در كودكان
مرحلهی شكلگيري دلبستگي در كودكان يعني معمولا حدود سهسالگي با شکلگیری نظم نیز در ارتباط است. این همان زمانی است كه جسم كودك، نظم خاص و ساعت بيولوژيكي مربوط به خود را پيدا خواهد کرد. مثلا وقتي کودک عادت میکند زمان خاصی غذا بخورد، بدن او نیز بهمرور با نظم و انضباط خاصي آشنا ميشود. يعني وقتي والدين خدماتي را در زمانهاي خاصي به فرزند خود ارائه ميدهند، او نيز خواهناخواه و بهطور غيرمستقيم، نظم و ترتيب را فراميگيرد.
بنابراین هنگامی که نظم خاصي براي كودك در نظر بگيريم و به آن مقيد باشيم، او هم بهمرور آن را فرا خواهد گرفت. البته انجام همهی این کارها مشروط بر آن است که خود والدین این موارد را رعایت کنند و افراد منظمی باشند.
نقش آموزش غیرمستقیم والدین
فراموش نکنیم مهمترين كاري كه والدین براي آموزش و يادگيري هر كاري به فرزند خود ميتوانند انجام دهند، آن است كه خودشان به چيزي كه از فرزندشان ميخواهند، عمل كنند. مادر و پدر سینا باید بتوانند در زندگی خود نظم و ترتیب داشته باشند. مثلا دیر سر کار نروند و برای تعطیلات و همچنین در طول هفته برنامهی مشخصی داشته باشند. آنها نميتوانند از فرزندشان بخواهند اتاقش را مرتب كند؛ در حالي كه همهجاي خانه نامرتب و بههم ريخته است و هيچ چيز سر جاي خود قرار ندارد. میتوانیم از خودمان سوال كنيم وقتي در خانه رفتاري مبني بر نظم و انضباط جريان ندارد، كودك از كجا و چطور بايد نظم را آموزش ببيند؟ بنابراين آموزش غيرمستقيم؛ مهمترين آموزشي است كه موثر واقع خواهد شد.
وقتی کودک بینظمی میکند
توجه داشته باشيم اگر از کودک درخواستي داريم، بايد بهطور دقيق و با جزئیات آن را بیان كنيم. مثلا به او بگوييم لباسهايش را از وسط اتاق جمع كند، آنها را داخل سبد لباسها بگذارد، كتابهايش را سر جای خودشان یعنی داخل كتابخانه قرار دهد، تختش را مرتب كند و... زيرا افراد معمولا در برابر درخواستهاي مبهم و كلي مقاومت بيشتري از خود نشان ميدهند.
اجراي نظم و مقررات به کمک کودک
توجه داشته باشیم، بهترين كار علاوه بر اينكه والدين خودشان درست رفتار كنند و نظم و ترتیب داشته باشند، آن است که با كمك خود كودك قوانيني را وضع كنند. مثلا اگر قرار باشد كودك ياد بگيرد خودش اتاقش را تميز و وسايلش را مرتب كند؛ بهتر است والدين نظر خود او را در مورد چگونگي انجام اين كار جويا شوند و از او سوال کنند که مثلا اگر كارش را خوب انجام ندهد، بهتر است چه تنبیهی براي این بینظمی اعمال شود. مثلا سینا ترجیح میدهد وقتی كارش را خوب انجام نمیدهد و در کارهایش نظم و ترتیب ندارد، اجازه نداشته باشد تلویزیون تماشا کند.
فراموش نکنیم، قوانين بايد بهطور مشخص و كامل براي كودك توضيح داده شوند. وقتي درخواست والدین گنگ و نامشخص باشد، نهتنها استرس و اضطراب بیشتری برای کودک بهدنبال خواهد داشت، بلكه سرپيچي از قوانین میشود.
لجبازي و مقاومت كودك در اجراي قوانين
زمانی که دلبستگي در كودكان شكل ميگيرد و استقلال بيشتري پیدا میکنند، لجباز هم ميشوند. در این هنگام است که ميتوانند بهتر و بیشتر نظم و انضباط را فرا بگيرند.
پدر و مادر براي برقراري ارتباط بهتر با كودك بايد حد متوسطي از اعمال قانون را براي او در نظر بگيرند. یعنی اعمال نظم و قانون براي كودكان نه آنقدر سخت و خشك باشد كه آنها را خسته، دلزده و مضطرب كند و باعث لجبازی شود و نه آنقدر راحت گرفته شود كه نتوانند چيزي بیاموزند. وقتی مادر سینا بهجای غر زدن به او و مقصر دانستنش، تصمیم میگیرد خودش نظم و انضباط بیشتری داشته باشد، بهتدریج مقاومت و لجبازی سینا هم در برابر انجام کارهایش کمتر خواهد شد.
وضع قوانین به کمک کودک
بعد از آنکه مادر سینا توانست نظم و انضباط بیشتری را در خانه حکمفرما کند، تصمیم گرفت با کمک خود سینا و پدرش قوانینی در خانه وضع کند. یعنی همگی تصمیم بگیرند بهتر است چه راههای تشویق و تنبیهی را برای اجرای قوانین یا سرپیچی از آنها در نظر بگیرند.داشتن قاطعیت در اجرای قوانین، موضوع بسیار مهم دیگری است که میتواند در پیروی کودکان از قوانین بسیار موثر باشد. مثلا سینا ترجیح داده بود وقتی کارهایش را بهخوبی انجام نمیدهد، از دیدن برنامههای تلویزیونی منع شود. اما این کار تاثیر زیادی نداشت چون در بسیاری موارد، مادر و پدر از سر دلسوزی به سینا اجازه میدادند تلویزیون ببیند.
اما اینبار پدر سینا تصمیم گرفت قانون جدیدی وضع کند مبنی بر اینکه وقتی سینا از قوانین سرپیچی کند، اجازهی استفاده از بازیهای کامپیوتری را نداشته باشد. همچنین در مراحلي كه كودك ميخواهد استقلال داشته باشد، اگر پدر و مادر نتوانند بهخوبي با او كنار بيايند، پذيرش او نيز براي رعايت قوانين و نظم و انضباط كمتر خواهد شد و به اين ترتيب، لجبازي در كودك نهادينه ميشود. تغيير اين رفتارها نيز بهويژه در بزرگسالي بسيار سخت خواهد شد.
جایگاه تشويق و توجه
توجه داشته باشیم تشویق و توجه بهموقع، عامل بسیار مهمی در اجرای قوانین از سوی کودکان است. از زمانی که والدین سینا تصمیم گرفتند وقتی او قوانین را رعایت میکند برای او جایزهای در نظر بگیرند، او نیز منظمتر شده است. البته جایزه میتواند وقت گذاشتن بیشتر با کودک هم باشد؛ مثلا اینکه با هم کتاب بخوانند، به پارک بروند یا بازی کنند. در واقع، آموزش و يادگيري در كودكان نياز به تشويق و توجه دارد تا بتوان نظر آنها را جلب كرد.
بهتر است جوايز و تشويقها نیز با توجه به علايق كودك و متناسب با كاري كه او انجام داده باشد؛ يعني نه خيلي زياد باشد و نه آنقدر كم و بياهميت كه نتواند انگيزهی لازم را برای ادامهی اجراي قوانين در كودك ايجاد كند. در غير اين صورت، بهتدریج تاثير خود را از دست خواهد داد.
نوجوانی و هویتیابی
شما زمانی بهتر یاد میگیرید که کمتر یاد بگیرید
6 فیلم، 6 جهان
مدیریت رابطه با خودشیفتهها
محمد
1401/10/30
خیلی دقیق و عالی بود موفق باشید 💯
هاجر حسین خانی
1401/10/30
ممنون از این مطلب مفید بسیار آموزنده و جالب بود