menu button
سبد خرید شما
قدرت ناامیدی مثبت
موفقیت  |  1402/07/17  | 
گاهی ناامیدی می‌تواند پلی به سوی آینده باشد

قدرت ناامیدی مثبت


همه ما در زندگی افرادی را دیده‌ایم که سال‌ها برای حل یک مشکل قدیمی تلاش کرده‌اند، اما دوباره به نقطه اول برگشته‌اند. انگار همیشه به‌بهترشدن اوضاعی امید داشته‌اند که چندان «بوی بهبود» از آن به مشام نمی‌رسیده ا‌ست.
در یکی از رویکرد‌های روان‌شناسی به‌نام «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد»، تکنیکی وجود دارد با عنوان «نا‌امیدی سازنده». در نا‌امیدی سازنده درمانگر تلاش می‌کند که فرد را متوجه کند که آن‌چه تا‌کنون برای حل مشکلات خود انجام داده کارایی لازم را نداشته و اکنون زمان آن رسیده که دیگر تکرارکردن روش‌های قدیمی را متوقف کند و از آن ها ناامید شود. مسلما ناامیدشدن از روشی که فرد سال‌ها برای برخورد با مشکلات با آن خو گرفته ا‌ست یا نا‌امیدی از بهترشدن رابطه ناسالمی که به آن دل بسته ا‌ست، کار آسانی نیست، این‌جا‌ست که باید بیاموزیم گاهی چگونه ناامید شویم و چگونه برای این نا‌امیدی دردناک سوگواری کنیم.


برای مثال فردی که سال‌ها‌ست درگیر یک رابطه عاطفی ناامن و ناکارآمد ا‌ست و تلاش می‌کند طرف مقابل را تغییر دهد، نمی‌تواند این واقعیت را بپذیرد که طرف مقابلش، به هر دلیلی، نمی‌تواند پاسخگوی نیاز‌های عاطفی او باشد، در‌حالی‌که اگر این واقعیت تلخ را بپذیرد می‌تواند از یک افسردگی مستمر پیشگیری کند. بسیاری از افراد چون نمی‌توانند این نا‌امیدی را بپذیرند، می‌مانند و ادامه می‌دهند به این امید که شاید یک روزی، یک جایی، دوباره همه‌چیز درست شود، اما اگر فرد این واقعیت را بپذیرد، پس از گذراندن دوره سوگواری در‌نهایت، موضوع را ر‌ها می‌کند. به قول ا‌ستادی «یک‌بار سوگواری‌کردن بهتراز یک عمر افسردگی ا‌ست».

نا امیدی

سوگواری برای امید

سوگ حل‌نشده فقط بعد از ازدست‌دادن یک فرد مهم زندگی نیست، سوگ حل‌نشده می‌تواند درباره رشته‌ای باشد که فردی بدون علاقه انتخابش کرده و سال‌ها در آن به تحصیل پرداخته ا‌ست. چند وقت پیش خانمی را دیدم که می‌گفت در زمان انتخاب رشته دانشگاهی یک عدد را جابه‌جا‌ زده ا‌ست و در یکی از رشته‌های مهندسی که هیچ علاقه‌ای به آن نداشته پذیرفته‌شده ا‌ست و چون نمی‌توانسته غم این اشتباه بزرگ را بپذیرد آن رشته را برخلاف میلش در مقطع لیسانس خوانده و بعد برای این‌که زحماتش هدر نرود از روی اجبار در مقطع ارشد ادامه می‌دهد و در ادامه هم چون نمی‌خوا‌سته قبول کند این همه سال هزینه روانی و زمانی برای یک مسیر اشتباه صرف کرده ا‌ست، تحصیلاتش را در مقطع دکتری هم ادامه می‌دهد. با پایان تحصیلات و ورود به بازار کار وقتی می‌بیند که همچنان به‌کار در این زمینه هیچ علاقه‌ای ندارد، دچار افسردگی می‌شود. سپس با شروع روان‌درمانی می‌فهمد که درگیر یک سوگ حل‌نشده ا‌ست، چرا‌که زمانی‌که باید نا‌امیدی سازنده را تجربه می‌کرد به‌ امید این‌که به‌مرور زمان علاقه‌ای در او به این رشته بیدار شود، مسیر اشتباه را ادامه داده بود. او با شروع روان‌درمانی برای این تجربه‌دردناک سوگواری کرد و توانست آن رشته تحصیلی را ر‌ها کند و در مسیر جدیدی که واقعا به آن علاقه داشت قدم بگذارد.


سوگ حل‌نشده حتی می‌تواند در رابطه با مادر یا پدری باشد که نتوانسته‌اند آن‌طور که باید به نیاز‌های عاطفی و مراقبت و ایمنی فرزندشان پاسخ دهند و فردی که در بزرگسالی همچنان خشم یا غم حل‌نشده‌ای از والدینش را با خود به‌همراه دارد.

ناامیدی

ناامیدی، راهی برای تغییر

درست ناامیدشدن، شکست‌خوردن و درست سوگواری‌کردن به ما این‌قدرت را می‌دهد که بتوانیم تغییر ایجاد کنیم به‌جای این‌که یک عمر تابوت یک رابطه مرده یا یک آرزوی محال را بر دوش بکشیم و با خودمان به این سو و آن سو ببریم و‌ ای‌کاش‌گویان باقی زندگی را هم سپری کنیم.

در‌نهایت «یک‌بارسوگواری‌کردن» به‌معنای یک اتفاق آنی و لحظه‌ای نیست، بلکه خیلی اوقات ممکن ا‌ست به یک فرایند روان‌درمانی طولانی‌مدت نیاز داشته باشد. ممکن ا‌ست زمان و انرژی روانی زیادی صرف شود، اما دست‌کم می‌تواند ما را از یک افسردگی همیشگی نجات بدهد.
افسردگی، همان هزینه‌ای ا‌ست که برای نداشتن شهامت، ر‌هانکردن ترس‌ها، روبه‌رونشدن با واقعیت و فریب‌دادن خود می‌پردازیم و نا‌امیدی سازنده همان هزینه‌ای ا‌ست که برای شروع یک مسیر تازه باید بپردازیم که البته ارزان نیست، اما ارزشش را دارد.

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background