چگونه انتقاد کنیم بدون اینکه از ما دلخور شوند؟
روشهای کاربردی برای انتقاد درست، موثر و سازنده
ما انسانها در طول زندگی خود ممکن است بارها مورد ارزیابی دیگران قرار بگیریم، برخی از این ارزیابیها تشویقی هستند و برخی جنبه انتقادی دارند، البته مفهوم انتقاد از دیرباز در نظر بیشتر افراد، منفی و آزاردهنده بوده و در کسی که از او انتقاد شده حالت تدافعی ایجاد میکند، اما اگر انتقاد به شیوه درست، اصولی و سازنده انجام بگیرد، جنبه منفی و آزاردهندهاش میتواند به حداقل برسد. انتقاد معمولا مطلوب افراد نیست، اما نمیتوان از تاثیر آن در رشد و پیشرفت افراد چشمپوشی کرد.
انتقاد ناخوشایند است
انتقاد معمولا خوشایند نیست، حتی اگر به بهترین نحو ممکن بیان شود، دلیل این موضوع این است که ما انسانها ذاتا به درونیاتمان علاقهمند و پایبند هستیم، بنابراین ناخودآگاه نسبت به انتقاد نگاهی تدافعی داریم. کمتر کسی به آسانی ایراد کار خود را میپذیرد، چون همه ما دوست داریم باورکنیم هرکاری که میکنیم درست است و حتی اگر خلاف آن ثابت شود، پذیرفتن آن برایمان سخت است.
آنچه باید در نظر داشته باشیم این است که روش انتقاد والدین در خانواده در زمان کودکی مستقیما در نوع برخورد ما با انتقاد در بزرگسالی ارتباط دارد. ما از اغلب تجارب کودکیمان آموختهایم که انتقاد را طردشدن تلقی کنیم و این باور با حوادثی که پس از آن در زندگی ما رخ داده تقویت شده است. در این مسیر احتمالا آموختهایم که در برابر هرکس که از ما انتقاد کرد از خود دفاع کنیم، برای همین به محض شنیدن اولین انتقاد حالت تدافعی به خود میگیریم و به آن واکنش نشان میدهیم.
شاید یکی از دلایل مهم این مسئله این باشد که انتقادهای گذشته معمولا بهصورت برچسبهای ناخوشایندی شخصیت ما را هدف قرار دادهاند. به جز این عده، گروهی از افراد هم به دلیل خودخواهی، عیب و ایرادهای خود را نمیبینند یا حاضر به پذیرش این موضوع که آنها هم عیب و نقص دارند نیستند و به همین دلیل، نقد دیگران را به حساب دشمنی و غرضورزی میگذارند، البته در کنار دلایل گفتهشده، میتوان به خودکمبینی، سوءظنداشتن به حسن نیت انتقادکننده و تاثیر هذیان بزرگمنشی در گریز از انتقاد اشاره کرد.
چطور از دیگران بهصورت سازنده و تاثیرگذار انتقاد کنیم؟
گام اول: اجازهگرفتن
اولین گام برای انتقاد از دیگران کسب اجازه از آنهاست، این کسب اجازه برای این است که
1. ادب خود را نشان دهیم؛
2. مطمئن شویم زمان مناسبی را برای انتقاد انتخاب کردهایم؛
3. فضا را برای یک صحبت اصولی با حداقل عوامل حواسپرتی فراهم کنیم.
4. میزان پذیرش طرف مقابل را بالا ببریم.
روش کسب اجازه این است که به شخص بگوییم: «ممکن است کمی وقتت را بگیرم؟»
گام دوم: حسنجویی
انتقادشنیدن سخت است پس بهتر است هنگام انتقاد از هرکس این نکته را در نظر داشته باشیم که نباید با نقدمان او را ناراحت، ناامید و آزردهخاطر کنیم. در این راستا بیان نقاط قوت فرد و تاکید بر جنبههای مثبت شخصیتش میتواند بر واکنشهای هیجانی ناشی از انتقاد اثر بگذارد.
گام سوم: گفتن اینکه این نقد نظر شخصی ماست
گام سوم در انتقاد این است که اعلام کنیم این نقد نظر شخصی ماست و حکم قطعی محسوب نمیشود، این نشان میدهد که شما در جایگاه انتقادکننده خود را برحق مطلق نمیدانید و میپذیرید که نظر شما هم ممکن است کاستیهایی داشته باشد.

گام چهارم: نقد رفتار و عملکرد فرد
از دیگر نکات کلیدی انتقاد درست این است که به جای شخصیت فرد بر عملکرد او متمرکز شویم و صرفا یک رفتار را نقد کنیم. روش متداول بیشتر انتقادها درست برعکس است. بهعنوان مثال میگوییم: «تو خیلی اهمالکاری» درحالیکه درست این است که بگوییم: «به نظر میرسه این رفتارت اهمالکارانه بود».
نکته: انتقاد باید نسبت به رفتار فرد صورت بگیرد، چون رفتار قابل تغییر است، اما اگر جهت شخصیتی داشته باشد، شخصیت قابل تغییر نیست.
گام پنجم: به کارگیری واژگان مناسب برای انتقاد
کلمات قدرت بیپایانی دارند اگر در انتخاب آنها به اندازه کافی دقت نکنیم، بدون هیچ تردیدی انتقاد ما به جای ایجاد تغییر، باعث تخریب رابطه خواهد شد و ناراحتی زیادی درپی خواهد داشت. کلماتی که برای انتقاد استفاده میکنیم باید ویژگیهای زیر را دارا باشند:
- دقیق و مشخص باشند؛
- مودبانه باشند؛
- درصورتی که با فرد ارتباط نزدیکی داریم و او را میشناسیم باید دقت کنیم کلمات ماشهچکان خشم او نباشند (تداعیکننده خاطرهای ناخوشایند).
گام ششم: استفاده از ضمیر «ما» به جای ضمایر «تو یا شما» در بیان نقد
نحوه جملهبندی ما شنونده را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهشها نشان میدهد در صورت امکان، هر قدر از ضمیر «ما» به جای «تو یا شما» استفاده کنیم – خصوصا در روابط دوستانه و عاطفی– میتوانیم جنبه ناخوشایندبودن انتقاد را برای طرف مقابل به حداقل برسانیم و از تشدید حالت محکومیت و مقصرشمردهشدن در او جلوگیری کنیم. به عنوان مثال به جای اینکه بگوییم: «تو نمیتونی هیجاناتت رو کنترل کنی»، بگوییم: «ما توی رابطهمون باید بیشتر به کنترل هیجاناتمون دقت کنیم».
گام هفتم: تبدیلکردن انتقاد به پیشنهاد
نکته مهمی دیگری که باید به آن اشاره کنیم این است که اگر بتوانیم انتقاد خود را بهصورت پیشنهاد مطرح کنیم، بدون شک اثربخشی بهتری خواهد داشت. به عنوان مثال به جای اینکه به شیوه متداول بگوییم: «تو به خواستههای من توجه نمیکنی» بگوییم: «پیشنهاد میکنم که به خواستههای همدیگه بیشتر توجه کنیم».
گام هشتم: دادن وقت و اختیار به طرف مقابل
آخرین گام در طرح انتقاد این است که تا حد ممکن فرد را تحت فشار قرار ندهیم و به او اختیار عمل و فرصت بدهیم. توجه داشته باشیم که به هر حال تغییر سخت و دشوار است و انسانها برای تغییر نیاز به اختیار عمل دارند و محدودیت شرایط و اجبار آنها را ناامید و منفعل میکند.
تحلیل روانشناختی فیلم «کاغذ بیخط»
آیا باید در رابطه هایمان سیاست داشته باشیم
تصميمگيري خوب آسان نيست!
لاوان
1404/8/17
بسیار سپاسگزارم از مجله ی موفقیت و مخصوصاً دکتر حلت بزرگوار.