menu button
سبد خرید شما
باج دادن والدین به کودکان ؛ علل، پیامدها و راهکارهای درست تربیتی
موفقیت  |  1404/08/08  | 

باج دادن والدین به کودکان

علل، پیامدها و راهکارهای درست تربیتی

در دنیای پرشتاب امروز، بسیاری از والدین با نیت عشق و حمایت از فرزندشان، ناخواسته وارد چرخه‌ای می‌شوند که به آن «باج دادن به کودک» می‌گوییم. صحنه آشناست، کودکی در فروشگاه جیغ می‌زند چون اسباب‌بازی خاصی را می‌خواهد، پدر یا مادر که نمی‌خواهد موجب جلب توجه دیگران شود، آن را می‌خرد تا او را آرام کند. یا زمانی که کودک از انجام تکالیفش سر باز می‌زند و والدین قول خرید خوراکی یا تماشای تلویزیون را در ازای انجام وظیفه‌اش می‌دهند. این رفتار در ظاهر ساده و بی‌خطر به نظر می‌رسد، اما در واقع ریشه بسیاری از مشکلات تربیتی، ضعف در شکل‌گیری شخصیت و حتی اختلالات رفتاری کودک در آینده است. در این مطلب، به بررسی پدیده‌ی «باج دادن والدین» می‌پردازیم، که چرا رخ می‌دهد، چه آسیب‌هایی دارد و چگونه می‌توان جای آن را با تربیت آگاهانه و اصولی پر کرد.


باج دادن چیست؟

در تعریف ساده، باج دادن یعنی والدین برای پایان دادن به رفتار ناخوشایند کودک، یا برای به‌دست آوردن همکاری او، پاداشی نامناسب یا امتیازی بی‌جا می‌دهند. تفاوت مهم میان «پاداش تربیتی» و «باج» در زمان، نیت و تناسب آن با رفتار کودک است.

  • پاداش تربیتی زمانی داده می‌شود که کودک رفتار درست را از روی آگاهی انجام داده باشد؛ هدف آن تقویت رفتار مطلوب است.
  • باج دادن زمانی رخ می‌دهد که کودک با رفتار منفی (گریه، جیغ، قهر، لجبازی، تهدید به نخوردن یا نخوابیدن) والد را وادار به تسلیم کند. در واقع، کودک یاد می‌گیرد با رفتار منفی می‌تواند کنترل شرایط را در دست بگیرد.


چرا والدین به فرزندانشان باج می‌دهند؟


  • احساس گناه والدین : بسیاری از والدین، به‌ویژه در خانواده‌های امروزی، به دلیل کمبود زمان، اشتغال زیاد یا طلاق عاطفی، احساس گناه دارند و تلاش می‌کنند با محبت افراطی یا برآوردن هر خواسته‌ای، این کمبود را جبران کنند. در حالی که کودک نیازمند حضور، توجه و امنیت عاطفی است، نه هدیه و امتیازهای بی‌پایان.


  • ترس از قهر یا گریه کودک : والدینی که از قهر، گریه یا ناراحتی کودک می‌ترسند، در واقع مرز میان «احساس همدلی» و «تسلیم شدن» را نمی‌شناسند. این والدین گمان می‌کنند اگر کودک را ناراحت کنند، او احساس دوست نداشتن می‌کند. اما در واقع، کودک تنها یاد می‌گیرد چگونه با احساساتش والد را کنترل کند.


  • خستگی و نداشتن صبر: زندگی پرمشغله، خستگی جسمی و فشارهای روانی باعث می‌شود والدین توان مقابله با رفتارهای چالش‌برانگیز کودک را نداشته باشند. در نتیجه، ساده‌ترین راه یعنی «تسلیم شدن» را انتخاب می‌کنند تا لحظه‌ای آرامش بیابند، غافل از اینکه این آرامش موقتی، بهای سنگینی دارد.


  • الگوهای تربیتی اشتباه از نسل قبل : گاه والدین رفتارهایی را تکرار می‌کنند که خود در کودکی تجربه کرده‌اند. اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌اند که «همه چیز با هدیه و پاداش حل می‌شد»، احتمال دارد همین الگو را با فرزند خود ادامه دهند، بدون درک تفاوت میان پاداش سالم و باج دادن ناسالم.


  • عدم آگاهی از مرز تربیت مثبت : در روان‌شناسی تربیتی گفته می‌شود هر پاداشی خوب نیست، و هر «نه» گفتنی بد نیست. والدینی که از اصول تربیت مثبت اطلاع ندارند، ممکن است تصور کنند که هرگونه «نه گفتن» موجب سرکوب کودک می‌شود، در حالی که مرزگذاری از ضروری‌ترین نیازهای رشدی کودکان است.


باج دادن والدین به فرزندان


پیامدها و آسیب‌های روانی باج دادن به کودکان


۱. شکل‌گیری رفتارهای دستکاری‌ کننده

وقتی کودک می‌بیند که با گریه یا قهر می‌تواند به هدفش برسد، یاد می‌گیرد از رفتارهای احساسی برای کنترل دیگران استفاده کند. در واقع، او به جای یادگیری گفت‌وگو و منطق، از «قدرت احساس» برای رسیدن به خواسته‌هایش بهره می‌گیرد.


۲. کاهش توان سازگاری و تحمل ناکامی

کودکی که همیشه به خواسته‌اش می‌رسد، در مواجهه با ناکامی‌های طبیعی زندگی (مثل نمره پایین، شکست در بازی یا رد شدن از سوی دوستان) به شدت آسیب‌پذیر می‌شود. او توان مدیریت هیجان منفی، صبر و خویشتن‌داری را یاد نگرفته است.


۳. ضعف در درک مفهوم مسئولیت

وقتی هر وظیفه‌ای با امتیاز همراه می‌شود («اگر اتاقت را تمیز کنی، برات شکلات می‌خرم»)، کودک یاد نمی‌گیرد که کار درست را به خاطر ارزشش انجام دهد، بلکه صرفاً به دنبال پاداش بیرونی است. این امر در آینده، انگیزه درونی و احساس مسئولیت را تضعیف می‌کند.


۴. شکل‌گیری شخصیت وابسته یا خودمحور

برخی کودکان در اثر باج‌دهی افراطی، یا دچار وابستگی شدید به تأیید دیگران می‌شوند (چون همیشه برای راضی کردن والدین کاری کرده‌اند)، یا برعکس، شخصیتی خودمحور و مطالبه‌گر پیدا می‌کنند که معتقد است دیگران وظیفه دارند خواسته‌های او را برآورده کنند.


۵. کاهش اقتدار والدین

یکی از خطرناک‌ترین پیامدهای باج دادن، تضعیف مرز اقتدار والدین است. کودک زمانی احساس امنیت می‌کند که بداند والدینش توان مدیریت موقعیت را دارند. وقتی می‌بیند می‌تواند با چند قطره اشک یا لجبازی تصمیم آن‌ها را تغییر دهد، احساس بی‌ثباتی و بی‌اعتمادی نسبت به محیط پیدا می‌کند.


۶. بروز اضطراب و ناپایداری عاطفی

در ظاهر ممکن است کودک «شاد و آزاد» به نظر برسد، اما در عمق روانش، نبود حد و مرز موجب اضطراب می‌شود. کودک نیاز دارد بداند چه چیزی مجاز است و چه چیزی نه. مرزها همانند دیوارهای محافظ عاطفی‌اند؛ نبود آن‌ها یعنی ناامنی روانی.


باج دادن والدین به فرزندان


چگونه می‌توان از باج دادن به فرزندان پرهیز کرد؟

(راهکارهای عملی برای والدین)


۱. شناخت تفاوت میان همدلی و تسلیم شدن

والدین باید یاد بگیرند که می‌توان با کودک همدل بود، بدون آن‌که تسلیم او شد. به‌عنوان مثال، وقتی کودک از نخریدن اسباب‌بازی ناراحت است، به جای خریدن، می‌توان گفت:

«می‌دونم دلت می‌خواست این اسباب‌بازی رو داشته باشی، حق داری ناراحت باشی، ولی الان نمی‌خریمش.»

این جمله هم احساس کودک را تأیید می‌کند، هم مرز والد را حفظ می‌کند.


۲. نه گفتن با آرامش و ثبات

کودکان بیش از خودِ «نه»، از نوسان در رفتار والدین آسیب می‌بینند. اگر امروز به درخواست او «نه» گفتید اما فردا با اصرار و گریه تسلیم شدید، در واقع به او آموزش داده‌اید که هر «نه» موقتی است و کافی است بیشتر پافشاری کند.

«نه» گفتن باید با احترام، اما قاطع و مداوم باشد.


۳. جایگزین کردن با «پاداش منطقی»

پاداش‌ها باید متناسب، قابل‌پیش‌بینی و مرتبط با رفتار درست باشند. مثلاً:

«وقتی تکالیفت رو تموم کردی، با هم بازی می‌کنیم.»

اینجا پاداش، نتیجه طبیعی و منطقی رفتار مطلوب است، نه رشوه یا باج.


۴. آموزش صبر و مدیریت احساسات

به کودک بیاموزید که خواسته‌ها همیشه بلافاصله برآورده نمی‌شوند. می‌توانید از جملات آموزشی استفاده کنید مثل:

«می‌دونم دلت می‌خواد همین الان بخری، ولی باید تا آخر هفته صبر کنیم .»

به مرور، کودک درک می‌کند که صبر، بخشی از زندگی است.


۵. تقویت ارتباط عاطفی واقعی

کودکانی که از لحاظ عاطفی سیراب‌اند، کمتر برای جلب توجه، رفتارهای منفی نشان می‌دهند. اختصاص روزانه چند دقیقه گفت‌وگوی بی‌قید و شرط، آغوش، بازی مشترک یا گوش دادن واقعی به حرف‌های کودک، گاهی بیش از صدها هدیه تأثیر دارد.


۶. تعیین قوانین شفاف خانوادگی

خانه‌ای که در آن قوانین روشن وجود دارد (مثلاً ساعت مشخص خواب، قوانین تماشای تلویزیون، مسئولیت‌های روزمره)، کمتر شاهد لجبازی یا چانه‌زنی کودک است. زیرا او می‌داند تصمیم‌ها بر اساس قانون گرفته می‌شوند، نه بر اساس خلق و خو.


۷. الگوبودن والدین

کودک از رفتار والدین می‌آموزد نه از سخنانشان. اگر والدین در روابط خود نیز اهل چانه‌زنی یا تسلیم زودهنگام هستند، کودک همین الگو را درونی می‌کند. پایداری، صداقت و قاطعیت والد، بهترین درس غیرمستقیم برای اوست.


۸. درگیرنکردن احساس شرم یا ترس

باج ندادن به معنای سردی یا خشونت نیست. هدف، آموزش مرز و مسئولیت است، نه تحقیر یا تنبیه. وقتی والد با آرامش و احترام «نه» می‌گوید، کودک یاد می‌گیرد که محدودیت، بخشی طبیعی از زندگی است نه نشانه بی‌مهری.


باج دادن والدین به فرزندان


نقش جامعه و رسانه در باج‌دهی والدین

نباید فراموش کرد که والدین نیز تحت فشار فرهنگی و رسانه‌ای قرار دارند. تبلیغات کودکان را هدف قرار می‌دهند، فیلم‌ها و انیمیشن‌ها خواسته‌های افراطی را عادی جلوه می‌دهند و فضای رقابتی بین خانواده‌ها (مثلاً در شبکه‌های اجتماعی) باعث می‌شود والد احساس کند باید «همیشه بهترین و مهربان‌ترین» باشد. در چنین شرایطی، باج دادن نوعی تلاش برای حفظ تصویر والد کامل است.

اما روان‌شناسی کودک می‌گوید: کودک به والد واقعی نیاز دارد، نه والد کامل.


چه زمانی باید به مشاور مراجعه کرد؟


اگر کودک: 

  • برای هر خواسته‌ای گریه یا قهر می‌کند؛
  • در برابر قوانین خانه مقاومت شدید دارد؛
  • در مدرسه یا جمع دوستان رفتار مطالبه‌گر یا پرخاشگر نشان می‌دهد؛
  • یا والدین احساس می‌کنند توان کنترل موقعیت را از دست داده‌اند،

بهتر است با روان‌شناس کودک مشورت کنند تا با راهکارهای رفتاری و آموزش مهارت‌های والدگری، چرخه‌ی باج‌دهی متوقف شود.


سخن پایانی

باج دادن، در نگاه اول شاید راه‌حل سریع و بی‌دردسری برای کنترل رفتار کودک به نظر برسد، اما در بلندمدت نه‌تنها کارساز نیست بلکه به بنیان تربیت آسیب می‌زند. کودکی که یاد گرفته با گریه و قهر به خواسته‌اش برسد، در آینده نیز در روابط اجتماعی، تحصیلی و حتی شغلی دچار مشکل خواهد شد.

تربیت آگاهانه یعنی محبت همراه با قاطعیت؛ یعنی والدینی که هم گوش شنوا دارند، هم مرز روشن.

به کودک خود اجازه دهید با احساساتش روبه‌رو شود، ناکامی را تجربه کند، و از مسیر یادگیری طبیعی رشد کند.

به یاد داشته باشیم:

کودکان از تسلیم شدن ما آرام نمی‌شوند، از ثبات ما احساس امنیت می‌کنند.




آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background