احساس گناهدادن گاهی یک بازی روانی است
سه قدم برای مقابله با القای حس گناه
خیلی از مواقع ما تصمیمات نادرستی گرفتهایم که با احساس عذاب وجدان همراه بوده و آسیبهای زیادی به ما وارد کرده است. جمله مادری که میگوید: «من و پدرت سختی کشیدیم و صبح تا شب کار کردیم تا تو درس بخونی نه اینکه تنبلی کنی» یا حرف پدری که میگوید: «اینهمه برات هزینه کردم آخرش دکتر یا مهندس نشدی حداقل زیر دستم کار کن تا جبران کنی!» یا صحبت دوستمان که میگوید: «تو هیچوقت به من کمک نکردی، نباید حالا که به کمک مالی احتیاج دارم درخواستم رو رد کنی!» پیامهای آشنای «احساس گناهی» هستند که به سمت ما روانه میشوند و گویندگان این جملات خودشان را عامدانه و آگاهانه در جایگاه «قربانی» قرار میدهند که با احساس عذاب وجدانی که به ما منتقل میکنند، تحت فشارهای درونی، به خواستهشان جواب مثبت بدهیم.
اما داستان به همینجا ختم نمیشود، گاهی آنقدر تحت کنترل احساس گناه درونی قرار میگیریم که وقتی وارد رابطه عاطفی میشویم، شریک عاطفی ما، به دلیل وجود رفتارهای مهرطلبانه و ایثارگریهای نابجا در ما، به این فکر میافتد که در مواقع حمایتطلبی و منفعتطلبی خودش را قربانی یا دردمند نشان دهد و با پیامهای «تو به من توجه نمیکنی، تو از من حمایت نمیکنی» ما را به تکاپو بیندازد که کمتر به خودمان توجه کنیم.
این روزها گزارشهای زیادی از سوءاستفادههای جنسی و بهرهکشیهای مالی در روابط عاطفی به دست متخصصان سلامت روان میرسد که لازم است این مسائل را عمیقا بررسی کنیم.
بازیهای روانی «احساس گناه» چیست؟
بازیهای احساس گناه نوعی ارتباط کلامی و غیرکلامی هستند که در آن فرد القاکننده احساس گناه، تلاش میکند تا با قربانی نشاندادن خود به منظور «کنترل رفتار» طرف مقابل به او احساس شرم و گناه دهد.
اغلب بازیهای احساس گناه موفقیتآمیز هستند:
بازیهای احساس گناه که در اغلب روابط خانوادگی و عاشقانه دیده میشود، نهتنها احساسات قوی از گناه را به فرد منتقل میکنند، بلکه به همان میزان نیز احساسات قوی «تنفر و خشم» نسبت به القاکننده را در فرد برمیانگیزند و این خشم و تنفر ناهوشیار جایی در روابط ما آشکار میشود که شاید برای خودمان هم غیرمنتظره باشد.
چیزی که باعث میشود بازیهای احساس گناه برخلاف تنفر و خشمی که ایجاد میکنند، موفق باشند، ماهیت روابطی است که معمولا بین دو نفر وجود دارد. بازیهای احساس گناه بیشتر از همه در روابط نزدیک خانوادگی، روابط دوستانه و عاشقانه ایجاد میشود، زیرا اگر فرد احساسات عمیق علاقه و مهر و وابستگی عاطفی نسبت به القاکننده احساس گناه نداشته باشد، خودش را تحت فشار وکنترل قرار نمیدهد و در برابر کنترلهایش مقاومت میکند.
چگونگی مسمومیت روابط ما در نتیجه بازیهای احساس گناه:
در پژوهشها، از افرادی که احساس گناه به دیگران القا میکردند خواسته شد تا پیامدهای احتمالی القای این حس را بیان کنند. فقط دو درصد از آنها تنفر و خشم را بهعنوان پیامدهای احتمالی بیان کردند. به بیان دیگر، افرادی که از بازیهای احساس گناه استفاده میکنند، فقط بر گرفتن نتیجه دلخواه تمرکز دارند و چشمشان را کاملا بر آسیبی که این کار میتواند به آنها وارد کند میبندند یا آن را انکار میکنند.
اثر مسمومکنندگی بیشتر بازیهای احساس گناه در رابطه، ابتدا خفیف و ملایم است، اما جمعشدن این آثار در طول زمان میتواند منجر به فشار زیاد و فاصلهگیری هیجانی شود. به طور طعنهآمیزی، شایعترین تم بازیهای احساس گناه خانوادگی، نادیدهگرفتن احترام بینفردی است، یعنی اثر بلندمدت بازیهای احساس گناه، دقیقا قطب مخالف چیزی است که بیشتر افراد القاکننده میخواهند.

راهکارهای مقابله با بازیهای احساس گناه
قطعا برای مقابله با القاکننده احساس گناه، لازم است ضمن احترام به او، با بهکارگیری رفتار جرئتمندانه از صدماتی که او ممکن است به ما بزند، پیشگیری کنیم، ضمن اینکه با وجود این احساس در درون ما و شکلگیری خشم و تنفر نسبت به فرد القاکننده، خودمختاری در روابط از ما سلب میشود و البته شکلگیری روابط محرومکننده و نافرجام، ما را به فرد درماندهای تبدیل میکند که بیش از افراد کنترلگر اطرافش، از خودش عصبانی و ناراحت است.
ضمن اینکه یادآوری این نکته لازم است که تمام اشکال کنترل در روابط به شکل باید و نبایدهای دستوری نیست و در اغلب موارد اشکال غیرمستقیم (نظیر همین القای احساس گناه) میتواند موثرتر و آسانتر باشد. ما روزانه در اتاق درمان با موارد زیادی روبهرو میشویم که بارها و بارها دچار سوءاستفادههای جسمی و جنسی و مالی قرار گرفتهاند و وقتی ریشه آن را بررسی میکنیم، فرد قربانی بازگو میکند که چون او را دوست داشتم و فکر میکردم اگر همراهیاش نکنم، پارتنر بدی خواهم بود و طرد میشوم، برخلاف میل باطنی، به درخواستهایش پاسخ مثبت میدادم غافل از آنکه هر روز بیشتر از دیروز از او متنفر و خشمگین میشدم. کاش رابطهام را از این احساس نجات داده بودم!
برخورد جرئتمندانه: راهکار بنیادین و مفید برای مقابله با القای احساس گناه
در این قسمت به صورت شفاف در سه قدم توضیح میدهیم که چگونه میتوانید روابط خود را از این احساس پاکسازی کنید.
در قدم اول:
به فرد القاکننده بگویید متوجه این نکته هستید که کاری که با ایجاد احساس گناه از شما میخواهد انجام دهید چقدر برایش اهمیت دارد و به بیان سادهتر ابتدا همدلی کنید و این همدلی به معنای پذیرش درخواست نیست.
در قدم دوم:
توضیح دهید که استفاده از بازیهای احساس گناه برای همراهکردن شما با خواستههایش، باعث ایجاد حس تنفر و خشم در شما میشود. به بیان دیگر به احساساتی که تجربه میکنید اعتبار بدهید. حتی اگر به خواستهاش جواب مثبت میدهید این نگرانی را ابراز کنید که جمعشدن اینگونه رنجشها باعث ایجاد فاصله از سمت شما میشود.
در قدم سوم:
از القاکننده بخواهید که به جای القای احساس گناه، درخواستهایش را به صورت مستقیم بیان کند. همچنین به خواسته شما احترام بگذارد و البته چنین تغییری زمانبر خواهد بود، اما انتظارتان را قاطعانه بیان کنید.
تلاشهای فردی در جهت محافظت خود از احساس گناه:
فردی که تحت تاثیر احساس گناه قرار میگیرد، اگر کار اشتباهی نکرده باشد، تحت تاثیر انتظار نابجایی رفتار میکند که حقوقش را زیر پا میگذارد، این فرد بهتر است ابتدا حقوق انسانی خود را بشناسد و تحت تاثیر همین شناخت از حقوق خود دفاع کند.
بهتر است این افراد از این موضوع آگاه شوند که بهترین روابط، روابطی هستند که در چهارچوب احترام به حقوق هم شکل میگیرند و اگر حقوق افراد به هر دلیلی پایمال شود، رابطه نیز از تعادل خارج میشود و هیجانات منفی به آن راه پیدا میکند، پس تندادن به درخواستهای القاکننده احساس گناه تنها یک مسکن موقتی برای رابطهای است که در آینده به سمت خشم و تنفر پیش میرود و نابود میشود.
وجود رفتارهای مهرطلبانه، وابستگیهای عاطفی، عدم احساس ارزشمندی، وجود احساس طردشدگی و محرومیت هیجانی و میل شدید به تاییدطلبی و پذیرشجویی از دیگر نشانههای درونی فردی است که تحت تاثیر القای احساس گناه قرار میگیرد و به سوءاستفاده جسمی، جنسی و مالی تن میدهد که البته قبل از برقراری هرگونه رابطه عاطفی بهتر است برای حل این مسائل به یک متخصص روانشناس مراجعه کند.
داشتن دوستان حمایتگر و مطالعه روزانه و هدفمندی شغلی و تحصیلی میتواند در رشد شخصی این افراد قدم موثری باشد که قدری از وابستگیهای عاطفی خود فاصله بگیرند و با احساس استقلال و ارزشمندی بیشتری رابطه برقرار کنند که البته تمام اینها زیر سایه تصمیم شخصی خود فرد برای تغییرعادتهایش شکل میگیرد.
امیدوارم هر روز برای شکلگیری یک عادت مثبت، قدمی مستمر برداریم تا بتوانیم بر مشکلات احتمالی آینده غلبه کنیم. هیچکس لایق القای مستمر احساس گناه نیست، چون هیچکدام از ما کامل نیستیم و هر لحظه ممکن است مرتکب خطا شویم.