از پاپیروس تا کامپیوتر
:مروری نوشتاردرمانی از یونان باستان تا عصر مدرن
مطالب این مقاله صرفا کارکرد اطلاعرسانی دارد و برای تشخیص یا درمان مشکلات روانشناختی مناسب نیست. لطفا توجه داشته باشید که هر چند نوشتاردرمانی میتواند برای بهبود سلامت روان و تنظیم هیجانات بسیاری از افراد مفید باشد، اما جایگزین درمانهای تخصصی سلامت روان نیست و در صورتی که به شیوهی صحیح اجرا نشود ممکن است آسیبزا باشد. در صورت وجود مشکلات عاطفی و روانشناختی، از جمله افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و یا سوگ اخیر، برای دستیابی به نتیجهی مطمئنتر لازم است با همراهی متخصص پیش بروید.
وقتی اولین بار دو عبارت «نوشتاردرمانی» و «یونان باستان» را کنار هم دیدم، خندهام گرفت و فکر کردم با یک متن طنز روبهرو هستم؛ چون دربارهی نوشتاردرمانی زیاد خوانده بودم و میدانستم شیوهی درمانی جدیدی است که احتمالا نمیتواند بیشتر از 50-40 سال عمر داشته باشد. اما بعد متوجه شدم مطلب کاملا جدی است.
قدمت نوشتار درمانی
آیا نوشتاردرمانی قدمتی هزاران ساله دارد؟ بیشتر که مطالعه کردم، فهمیدم یونان باستان و نوشتاردرمانی اتفاقا بههم ربطهایی دارند، اما شاید نه به آن شکلی که ما انتظار داریم. این روزها وقتی از نوشتاردرمانی صحبت میکنیم، منظورمان روشی جدید در رواندرمانی است که دکتر «جیمز پنهبیکر»، استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه تگزاس، همین چند دههی پیش آن را مطرح کرد. اما چیزی که رومیان و یونانیان باستان دربارهاش حرف میزدند، صرفا نوشتن بود: آنها مینوشتند و مثل هر نویسنده دیگری، اثرات شفابخش نوشتن را تجربه کرده بودند. با اینکه باور دارم نوشتاردرمانی حتی میتواند بهاندازهی تاریخ نوشتن قدمت داشته باشد، اما بیایید سفری کوتاه در زمان داشته باشیم و ببینیم نوشتاردرمانی در یونان باستان چگونه بود وتا امروز چگونه پیش رفته است.
نوشتاردرمانی در یونان باستان
1- جالینوس و نوشتاردرمانی: روم و یونان باستان
گفته میشود در روم و یونان باستان میشود شواهدی از ایدهی نوشتن درمانبخش را پیدا کرد. میگویند جالینوس، فیلسوف و پزشک یونان باستان، باور داشت که نوشتن میتواند اثرات درمانی داشته باشد و به افراد کمک کند تا بر مشکلات جسمی و روانی چیره شوند. بههمین دلیل، به بعضی از بیمارانش پیشنهاد میکرد از راه نوشتن، خودشان را ابراز کنند و آنچه در درونشان میگذرد را بیرون بریزند. در علم امروز هم نشان دادهشده که نوشتن میتواند بر سلامت جسمی تاثیر داشته باشد.
2- راهبههای نویسنده: قرون وسطی
در قرون وسطی نیز از نوشتن بهعنوان روشی برای اکتشاف موضوعات مذهبی و معنوی استفاده میشد. میگویند راهبهها بهعنوان نوعی نیایش یا مراقبه روزانهنویسی میکردند و در این میان گاهی هم از نوشتن برای غلبه بر تنشهای روانی بهره میبردند. هر کس نوشتن را تجربه کرده باشد میداند روزانهنویسی و مراقبه با نوشتن در خلوت خویشتن چه معنایی میتواند داشته باشد.
3- تولد روانشناسی و پیوند آن با نوشتن: قرن نوزدهم و بیستم
روزگار گذشت و مردمان از نوشتن بهره بردند تا به یکی، دو قرن پیش رسید. در این دوران اتفاق مهمی رخ داد که عمق بیشتر و ابعاد تازهتری به نوشتاردرمانی بخشید و آن را از یک بینش طبیعی و تجربی انسانی به شاخهای از علم تبدیل کرد. قرن نوزدهمزمان تولد روانشناسی و بهویژهی علم روانکاوی بود و همین باعث شد نوشتاردرمانی بهشکلی رسمیتر به حوزهی درمان وارد شود. فروید، پدر روانکاوی، باور داشت نوشتن میتواند به افراد کمک کند نسبتبه ناخودآگاهشان بینش پیدا کنند و در مسیر درمان قرار بگیرند. در اواسط قرن بیستم هم روانشناسی آمریکایی بهنام «آیرا پروگوف»، آستین بالا زد و روش ساختارمندی برای نوشتاردرمانی تنظیم کرد. نام روش او «روزانهنویسی فشرده» بود که شامل مجموعهی تمرینهایی منظم برای اکتشاف خود است و میتواند به رشد شخصی و تغییر فرد بینجامد. در این تمرینها، افراد بر افکار و احساسات درونی و جنبههای مختلف زندگیشان تمرکز میکنند و درنهایت بهنوعی یکپارچگی میرسند.
4- پدر شدن جیمز پنهبیکر: نوشتاردرمانی در عصر مدرن
پدر شدن معمولا چیزی است که میتواند بقیه زندگی یک مرد را تحتتاثیر قرار دهد. یکی از مهمترین جنبههای پدر شدن میتواند این باشد که نام پدر همیشه پشتسر فرزندش هست. جیمز سه بار تجربهی پدر شدن را داشته است: یک دختر بهنام تیل، یک پسر بهنام نیک و یک شاخهی علمی بهنام نوشتاردرمانی! که آخری از همه دشوارتر بود، چون پدر یک شاخهی علمیشدن به این سادگیها نیست و فرد باید درکنار نوآوری، سختکوشی بالایی هم داشته باشد و سالهای سال پای کارش بایستد.
پدر نوشتاردرمانی
اما تولد این فرزند از کجا رقم خورد؟ قضیه از این قرار بود که حدود پنجاه سال پیش، یعنی در دههی 70 میلادی، یک روز دکتر پنهبیکر سر یکی از کلاسهایش (درس زبان و رفتارهای اجتماعی) تمرینی به دانشجویان میدهد و از آنها میخواهد به مدت چهار روز پیاپی، روزی 15 دقیقه دربارهی یکی از تجربههای بسیار عاطفی زندگیشان بنویسند. پس از مدتی، تعدادی از دانشجویانی که این تکلیف را انجام داده بودند پیش پنهبیکر آمدند و برایش گفتند که این تمرین چقدر باعث تحول آنها شده است.
همین اتفاق زمینهساز تحقیقات او در زمینهی اثرات درمانی نوشتن ابرازی شد و نطفهی نوشتاردرمانی شکل گرفت. او در تحقیقات اولیهاش تمرکز خاصی بر تاثیر نوشتن بر سلامتی جسمیگذاشت و نشان داد نوشتاردرمانی درکنار اثرات روانی میتواند باعث بهبود سیستم ایمنی و کاهش مراجعه به پزشک شود. بعدها پژوهشهایش گستردهتر شد و ابعاد مختلف زندگی از جمله اثر نوشتن ابرازی بر پیشرفتهای شغلی را نیز در بر گرفت.
با مرور همهی مراحل رشد نوشتاردرمانی، میتوانیم بگوییم اوج داستان زمانی بود که جیمز پنهبیکر نتایج تحقیقاتش را دربارهی نوشتاردرمانی منتشر کرد. در این مرحله میتوانیم این روش را رسما نوشتاردرمانی مدرن اعلام کنیم. درواقع اینکه من امروز دارم دربارهی نوشتاردرمانی مینویسم و شما دارید دربارهاش میخوانید، همه زیر سر پنهبیکر است، چون او بود که این عنوان را سر زبانها انداخت و به نوشتاردرمانی جان تازهای بخشید.
دکتر پنهبیکر آدم جالبی است که بیشترین تحقیقاتش را در زمینه نوشتن و کاربرد زبان پیش برده و درحالی این نوآوریها را انجام داده که نه در زمینهی رواندرمانی آموزش دیده و نه زبانشناسی! نکتهی جالبتر اینکه او در زمینههای متنوع دیگری از جمله علم کامپیوتر، پزشکی، روانشناسی و ادبیات هم کار پژوهشی کرده و همین چندرشتهایبودن باعث شده نوآوری و دید وسیعتری نسبتبه موضوع تحقیقش داشته باشد.
نوشتاردرمانی یکی از روشهای محبوب رواندرمانی
امروز، نوشتاردرمانی همچنان یکی از روشهای محبوب رواندرمانی است که نسبتبه قبل به بیشترین پختگی خود رسیده است. احتمالا چیزهایی درباره روشهای نوشتاردرمانی به گوش شما هم خورده است، مثلا نوشتن خاطرات روزانه، نوشتن نامه به کسانی که دیگر به آنها دسترسی نداریم، نوشتن نامه به خود یا خودابرازی در شعر و داستان. درواقع امروزه تکنیکهای نوشتاردرمانی بسیار متنوعتر از همیشه است؛ چیزی شبیه بوفهی باز که در آن میتوانید با انواع و اقسام گزینهها از خودتان پذیرایی کنید!
تمرین تکنیک اصلی نوشتاردرمانی
در اینجا میخواهم از شما دعوت کنم در این تجربهی جالب سهیم شوید و تمرین کلاسیک نوشتاردرمانی دکتر پنهبیکر را که به دانشجویانش هم داده بود، انجام دهید:
«از شما میخواهم در چهار روز آینده دربارهی عمیقترین افکار و احساساتتان در مورد تلخترین اتفاق زندگیتان یا مسئلهی عاطفی بینهایت مهمی که شما و زندگیتان را تحتتاثیر قرار داده، بنویسید. میخواهم در نوشتهتان راحت باشید و عمیقترین فکرها و احساسهایتان را اکتشاف کنید. موضوع نوشته شما میتواند به رابطهتان با دیگران، مثلا پدر و مادرتان، معشوقتان یا دوستان و بستگان مربوط باشد. میتوانید دربارهی گذشته، حال یا آیندهتان بنویسید. یا بنویسید که چهکسی بودهاید، الان چهکسی هستید و دوست دارید چه جور آدمی باشید. میتوانید هرچهار روز دربارهی یک موضوع بنویسید یا برای هرروز موضوع متفاوتی را انتخاب کنید. همهی نوشتههای شما کاملا محرمانه میماند و قرار نیست کسی آنها را ببیند. نگران دیکتهی درست واژهها، ساختار جملهیا دستور زبان نباشید. تنها قانونی که وجود دارد این است که وقتی شروع به نوشتن کردید، بیوقفه ادامه بدهید تا زمانتان به پایان برسد.» زمان اجرای این تکنیک بیست دقیقه است.