
شهریاری از دیار سخن
نگاهی به زندگی و شعر استاد شهریار
در شعر معاصر کمتر شاعری مانند شهریار توانسته در میان عوام و خواص بهطور همزمان تاثیرگذار بوده و مفاهیم عمیق انسانی را در قالب شعر و ادبیات مطرح کند. بهمناسبت بیستوهفتم شهریور، سالروز درگذشت «استاد شهریار» در این مطلب نگاهی به زندگی و شعر این شاعر بلندآوازهی معاصر داریم.
در فرهنگ ما، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه میشود. کودک در گهواره، لالایی میشنود و از همان آغاز به شعر اُنس میگیرد و پس از مرگ نیز، آرایهی مزارش، شعری است که برایش میسرایند و چهبسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری میسُراید. این آمیختگی ما با شعر و تاثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما میگذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریمِ این عنصر اعجازآفرین را بیشتر روشن میسازد. پاسداری از شعری که زاییدهی دردها و نیازها و سرچشمه گرفته از قلهی احساسی پاک و آسمانی باشد تا بتواند در پای سبزهها جاری شود و شکفتن و زیستن را به ارمغان آورد.
در این نوشتار کوتاه سعی کردهایم یکی از بهترین، مشهورترین، با احساسترین و نامیترین شاعران ایران را معرفی کرده و شما را اندکی با فضای فکری و جهان درونی این شاعر بزرگ آشنا کنیم.
***
شايد بسياري از مردم دنیا با شنيدن نام سيد محمد حسين بهجت تبريزي به سرعت ندانند که مراد از اين اعجوبهی آسمان شعر و ادب کيست!؟
اما مردم ايران و بهخصوص آذربايجان، شهريار را بهخوبي ميشناسند و او را «استاد شهريار» خطاب ميکنند.
بسياري از مردم کشورمان حتي آنان که بيسواد يا کم سوادند، قادرند چند بيتي از اشعار فارسي و يا ترکي وي را زمزمه کنند. درواقع، شهريار ترجمان شاديها و غمهاي ملتي است که در زمان معاصر، کمتر شاعري را به صداقت درون، قوت معنا و فصاحت کلام او یافته است!
کمتر خانوادهایست که اشعار شهريار را در کنار ديوان شمس يا ديوان حافظ شيرازي در طاقچهی خانه نداشته باشد. شهریار بیتردید از محبوبترین شاعران معاصر در میان جامعهی ایران است، زیرا اشعار مذهبی، عاشقانه و عارفانهی او در تمام سطوح، از مساجد و محافل عرفانی گرفته تا دانشگاهها مقبولیت یافته و مرد و زن و پیر و جوان با شعر او مأنوسند.
شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق
به خدا مُلک دلی نیست که تسخیر نکردی
شهریار، شعر را هنرمندانه بهخدمت گرفته بود تا میهن، فرهنگ و مذهب خود را به جهانیان معرفی کند. شعر او، گاه خواننده را به آسمانهای عرفان و انسانیت کامل پرواز میدهد و عالمهایی بالاتر از این عالم ظاهری را که خود درک کرده به او نشان میدهد.
به دو بال مرغ نتوان ز فلک گذشتن اما
به خدا توان رسیدن به دو بال آدمیّت
گاهی نیز حس و حال خواننده را دگرگون میکند و او را وامیدارد بیاختیار به روزگار حسرت خود، به ناپایداری روزگار، آرزوهای محال، فرصتهای از دست رفته و بر آن گذشتهای که باز آمدنی نیست، اشک بریزد و همهی گذشتهی تلخ و شیرین خود را در آن ببیند.
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
بهدنبال جوانی کوره راه زندگانی را...
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد بهدست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند...
در واقع، هر یک از شعرهای شهریار، پردهای از سوزوسازها و افتوخیزهای زندگی او را نشان میدهد و از وطن، اجتماع و تاریخ سخن میگوید.
بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت کلام، ویژگیهای شعر شهریار است. البته گاه در کنار بیان لطیف و ادیبانه، دیده میشود شاعر با شجاعت، پروایی از کاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای کلامی را با جملات محاورهای درمیآمیزد و از اینکه ادیبان، سطح شعرش را نازل بپندارند، نمیهراسد. این تلفیق شاعرانه، از ویژگیهای شعر شهریار است. شهریار معتقد به تحول و تجدید حیات در شعر ادبی بود و آثار این نوگرایی در بیشتر اشعارش دیده میشود. او از کاربرد مضامین نو پروایی نداشت و در این زمینه نوآوریهای فراوانی دارد.
ای دل چه دیدی از سر زلف پریوشان
کم کن خیال خویش پریشان، مگر خُلی
او شهریار همسر ماه و ستارگان
تو لات و لوت مشتری آسمان جلی
«منوچهر مرتضوی» در مقدمهی جلد اول دیوان استاد شهریار در توصیف شعر او میگوید:
«هنر بزرگ شهریار، گذشته از استادی در سرودن انواع شعر، از غزل و قصیده و مثنوی و قطعه و غیره، در چهار مورد است:
نخست: در غزلهای ازدل برآمده، ساده و با شیوهی مخصوص او نظیر: «علی ای همای رحمت»، «وداع جوانی» و...
دوّم: در ابداع تابلوهای رنگین و توصیف دقیق شاعرانه نظیر آنچه در اشعاری چون «افسانهی شب» و «هذیان دل» بهچشم میخورد.
سوم: در استخدام استادانهی زبان و مصطلحات و تعبیرات عامیانه و زبان محاوره در شعر، بهویژه در منظومهی «حیدربابایه سلام».
چهارم: در ابداع و آفرینش آثار عاطفی بسیار عمیق مانند «ای وای مادرم» و «پیام به انیشتین» و...»
فرزند شهریار در شرح خصوصیات اخلاقی او میگوید:
«در نظر شهریار، همهی افراد یکسان هستند و او هیچگاه خود را تافتهی جدا بافته از مردم نمیدانست. شهریار، همواره از شاعران و دوستان خود تمجید میکرد و همین، خود نشانهی روح بلند و دور از تکبر او بود. نقل کردهاند زمانی که شهریار در تهران مشغول تحصیل بود، غزلیاتش در روزنامه و مجلات چاپ میشد و طرفداران بسیاری داشت. از این روی، عدهای به او رشک میبردند و با زبان و قلمشان درصدد آزارش برمیآمدند. اگر چه اشخاص صاحبنامی چون ملک الشعرای بهار حامی او بودند، با این حال عدهای با قلمشان همچنان او را آزار میدادند. شهریار در چنین فضایی، غزلی فروتنانه سرود و در مقابل آنها اظهار خاکساری کرد. همین رفتار فروتنانه، سبب شد آن عده با شهریار از در دوستی درآیند.»
هر کس آزار منِ زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی
سرانجام خورشید حیات شهریار مُلک سخن و ملکالشعرای بیبدیل ایران پس از ۸۳ سال تابش پرفروغ در کوهستانهای آذربایجان غروب کرد.
این مرد بزرﮒ در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش، در زادگـاه خود در مقـبرهالشعـرای سرخاب تـبـریـز با شرکت قاطبهی مـلت و احـترام کمنظیر به خاک سپـرده شد؛ اما او هرگز نمرده است، زیرا اکنون نام او زیبندهی روز ملی شعر و ادب ایران و نیز صدها میدان، خیابان، مرکز فرهنگی، بوستان و... در کشورمان و نیز در ممالک آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه است.
27 شهریور سال 1367 سالروز وفات آن شاعر عاشق و عارف بزرگ است. در آنروز پیکرش بر دوش دهها هزار تن از دوستدارانش تا مقبرهالشعرای تبریز حمل و در جوار بزرگان ادب و هنر به خاک سپرده شد.
و چه نیک فرمود:
برای ما شعـرا نـیـست مـردنی در کـار
که شعـرا را ابـدیـت نوشـته اند شعـار
روحش شاد یادش ماندگار...
نویسنده : هادی حشمتی


23 سال رفاقت!

چطور کودکان را مسئولیتپذیر بار بیاورید

اشتباهات گذشته را تکرار نکنید
