
دیگر یادم نمیرود
9 راهکار برای نهادینه کردن یادگیری همیشگی در زندگی و کار
مقاله منتخب هاروارد بیزینس ریویو (HBR.org)
ظرفیت ما برای یادگیری، مشابه واحد پولی است که در حرفهی خود با آن معامله میکنیم. در گذشته، شاید دلیل شما برای حضور در محیط کار، آموختن چیزهای جدید بود، اما الان خود کارکردن معادل یادگیری بیوقفه است. افرادی هم که پیوسته مشغول یادگیری هستند، داراییهای بسیار ارزشمندی برای سازمانها محسوب میشوند. یادگیری مانند سرمایهگذاری است و سود بلندمدت آن در توسعهی شغلی نمایان میشود. «رید هافمن»، بنیانگذار لینکدین، دراینباره نکتهی مهمی را بیان کرده است: «هنگام ارزیابی سرمایهگذاریهای بالقوه، بهدنبال افرادی بگردید که «منحنی یادگیری بینهایت» دارند؛ افرادی که دائما و بهسرعت درحال یادگیری هستند.» «ساتیا نادلا»، مدیرعامل مایکروسافت هم اهمیت یادگیری را یادآوری کرده و گفته است: «این موضوع که همهچیز را یاد بگیرید همیشه بهتر از آن است که همهچیز را بدانید.»
یادگیری آگاهانه و مستمر
ما مقدار زیادی از زمان، انرژی و تلاش خود را صرف کارهای روزانهی خود میکنیم و باید توجه داشته باشیم که همین کارهای روزانه، مهمترین فرصتها را برای یادگیری فراهم میکنند. اما چالش اینجاست که ما آگاهانه روی توسعهی مستمر و روزمرهی خودمان سرمایهگذاری نمیکنیم. در واقع ما آنقدر درگیر وظایف و انجام کارهای روزانه هستیم که فضایی برای هیچ چیز دیگری باقی نمیماند.
فراگیری یعنی رهاکردن فضای امن و آشنا و جایگزینکردن آن با چیزهای جدید و ناشناخته. مهارتها و رفتارهایی که به شما کمک کردند به جایی که هستید، برسید، در واقع ممکن است شما را از رسیدن به جایی که میخواهید، بازدارند. برای مثال، یک رهبر ممکن است لازم باشد که پیشفرض خود را مبنی بر اینکه همیشه اولین کسی است که در جلسات صحبت میکند، فراموش کند و باور جدیدی را در خود پرورش دهد.
در طول پاندمی کرونا، همهی ما مجبور شدیم موارد جدیدی را در زندگیمان بیاموزیم؛ مانند اینکه با وجود محدودیتهای بهداشتی، چگونه در محل کار با هم همکاری کنیم یا مدرسه و آموختن برای بچههایمان چطور باید باشد. این موضوع در زمان پاندمی به ما یادآوری کرد که چقدر میتوانیم سازگار باشیم.
یکی از مهمترین نکات در یادگیری، درک صحیح از یادگیری مجدد مواردی است که قبلا آموختهایم. یادگیری مجدد این است که بدانیم همهچیز، همیشه درحال تغییر بوده و ظرفیت ما هم همیشه درحال پیشرفت است.
چگونه یادگیرندهی مستمر باشیم؟
ما باید بهطور منظم تواناییهای خود و چگونگی سازگاری با شرایط فعلیمان را ارزیابی کنیم. برای مثال، رابطهی ما با همکارانمان مشخص است، اما در طول دورهی پاندمی کرونا، نیاز به بازنگری و آموختن مهارتهای جدید در همکاری مثبت با سایرین وجود داشته است؛ یا شاید تغییر شغلی داشتهاید و دوباره یاد میگیرید که چگونه استعدادهای خود را به یک محیط جدید منتقل کنید.
بااینحال، بهدستآوردن دانش جدید چندان هم ساده نیست. در مشاغلی که افراد زیادی در آنها دخیل هستند و نقشها و موقعیتها دائم تغییر میکنند و نیز امکان رشد در جهتهای مختلف وجود دارد، توانایی یادگیری مستمر امری حیاتی است.
ما براساس تجربهمان در طراحی و ارائهی آموزش توسعهی شغلی برای بیش از 50 هزار نفر در سراسر جهان، با همکاری سازمانهایی ازجمله Virgin، Unilever و Microsoft، چندین تکنیک و ابزار را شناسایی کردهایم که به شما کمک میکند یادگیری را بخشی از توسعهی روزانهی خود قرار دهید.
راهکار اول: از دیگران بیاموزید
افرادی که با آنها وقت میگذرانید منبع مهمی از دانش هستند. ایجاد محیطی برای یادگیری در حوزههای گوناگون، دیدگاههای جدیدی را به شما ارائه میدهد. تلاش کنید با آدمهای جدید بهصورت حضوری یا مجازی دیدارهایی داشته باشید و از آنها کمک بگیرید. این فرد جدید ممکن است همکار شما در بخش دیگری از سازمان باشد، اما میتواند به شما کمک کند شرکت را از دریچهای جدید مشاهده کنید یا ممکن است با فردی ملاقات کنید که میتواند دانش شما را گسترش دهد. در پایان هر مکالمه با پرسیدن این سوال کلیدی میتوانید دامنهی یادگیری خود را توسعه دهید: «آیا به نظر شما، شخص دیگری وجود دارد که ارتباط برقرارکردن با او میتواند برای من مفید باشد؟»
راهکار دوم: آزمایش کنید
آزمایشها به شما کمک میکنند تا در طول مسیر یاد بگیرید و سازگار شوید. راههای بیپایانی وجود دارد که میتوانید در محل کار آنها را آزمایش کنید. برای مثال، استفاده از ابزارهای مختلف برای افزایش تعامل در جلسههای مجازی، بررسی تکنیکهای جدید برای اثربخشی بیشتر در جلسات یا حتی امتحانکردن روشهای جدید در مذاکره.
برای اینکه یک آزمایش موثر باشد، باید انتخاب آگاهانه باشد و به عنوان فرصتی برای یادگیری دیده شود. گزارشی از یادگیری هر چیزی درست کرده و آنها را دستهبندی کنید. در این گزارشها، آزمایشهایی را که انجام میدهید و آنچه را که در طول مسیر یاد میگیرید، یادداشت و ردیابی کنید. به خاطر داشته باشید که ممکن است برخی از آزمایشها با شکست مواجه شوند، زیرا این ماهیت آنهاست؛ یعنی کاوش در ناشناختهها.
راهکار سوم: یک برنامهی درسی جمعی ایجاد کنید
در یک حرفه، همه مانند یک شاگرد و همزمان مانند یک معلم هستند. بهعنوان یک تیم، در نظر بگیرید که چگونه میتوانید یک برنامهی درسی جمعی ایجاد کنید که در قالب آن بتوانید در کنار یکدیگر یاد بگیرید.
برخی سازمانها بهطور موثری از مبادلهی مهارتها استفاده میکنند که در آن افراد یک مهارت را با دیگران به اشتراک میگذارند و احساس مثبت کمک به دیگران برای یادگیری بیشتر شکل میگیرد. این کار میتواند شبیه به روشی خلاق برای بهاشتراکگذاشتن فرایندها و ابزارهایی باشد که از نظر اعضای تیم برای سازمان مفید است. مبادلهی مهارتها، نمونهی خوبی از توسعهی یک سازمان است که در آن هرکس چیزی برای مشارکت دارد و بهطور مداوم درحال یادگیری است.
راهکار چهارم: با افرادی که چالش ایجاد میکنند، ارتباط برقرار کنید
به یک مشکل یا فرصت از دریچهی جدیدی نگاه کنید. اگر با افرادی که ما را به چالش میکشند و متفاوت از ما فکر میکنند، وقت بگذرانیم، به احتمال زیاد چیزهای بیشتری و از زاویههای متفاوتی یاد خواهیم گرفت. بهدنبال افرادی باشید که بهنوعی تجربهی مخالفی با شما دارند. بهعنوان مثال، اگر در یک سازمان بزرگ هستید، کسی را پیدا کنید که فقط برای خودش کار کرده یا اگر 25 سال تجربه دارید، کسی را پیدا کنید که تازه شروع به کار کرده است. افرادی که انتخابهای مختلفی داشته و زمینههای تخصصی متفاوتی را نسبت به شما دارند، منبع خوبی برای کشف چالشهای جدید یادگیری هستند. از آنها بپرسید: «چگونه با این چالش برخورد کردهاید؟» یا «تجربهی شما از این وضعیت چه بوده است؟». این سوالات روش خوبی برای کشف یک دیدگاه جایگزین است.
راهکار پنجم: عادات را شناسایی کرده و از تکرار آنها خودداری کنید
همهی ما عادتهایی داریم که به ما کمک کردهاند تا به جایگاهی که امروز هستیم، برسیم. بااینحال، عادتها میتوانند نقاط کوری را ایجاد کنند که ما را از دیدن راههای مختلف انجام کارها یا رویکردهای جدید برای آزمایش بازمیدارند. مغز ما از عادتها برای ایجاد میانبرهای ذهنی استفاده میکند که ممکن است باعث شود فرصتهایی را برای تامل آگاهانه درمورد پاسخهای ناخودآگاهی که داریم، از دست بدهیم و چیز جدیدی یاد نگیریم.
با یادداشتکردن تمام اقدامات و فعالیتهایی که بهطور پیشفرض در طول یک هفته انجام میدهید، یک ردیاب عادت ایجاد کنید. سه عادت را برای حذف آگاهانه انتخاب کرده و روش جدیدی را برای کار امتحان کنید.
برای مثال، اگر بهطور معمول جلساتی را تشکیل میدهید، ببینید وقتی آن را به شخص دیگری واگذار میکنید چه اتفاقی میافتد. اگر مسائل را همیشه به شیوهی پیشفرض خودتان حل میکنید، ابتدا روش حل مشکل را از دیگران هم بپرسید. آزمایشکردن عادتها به افزایش آگاهی شما از رفتار خودتان کمک میکند.

راهکار ششم: سوالات پیشتاز بپرسید
پرسشهای پیشرونده وضعیت فعلی ما را دوباره تعریف کرده و ما را تشویق میکنند تا راههای مختلف انجام کارها را بررسی کنیم. این پرسشها اغلب با این جمله شروع میشوند: «چگونه میتوانیم؟ قبلا چطور انجام میدادیم؟ با انجامدادن آن چه اتفاقی میافتد؟» این سوالات برای افزایش خلاقیت و تصورکردن سایر احتمالات پرسیده میشوند و ما را بهسرعت بهسمت آینده سوق میدهند و اقدامات مثبت را در زمان حال دوباره بررسی میکنند.
راهکار هفتم: نقاط قوت خود را گسترش دهید
یکی از راههایی که میتوانید نقاط قوت خود را بهتر کنید، استفاده از آنها در موقعیتهای مختلف است. توسعهی نقاط قوت شامل یادگیری مجدد نحوهی استفاده از نقاط قوت برای ارائهی راهحل درمورد مشکلات خارج از کار روزانه است. این موضوع میتواند در شرکت شما یا حتی پروژههایی خارج از سازمان شما باشد.
راهکار هشتم: دریافت بازخوردها با نگاهی تازه
نگاهکردن به مهارتهای خود از دیدگاه دیگران به شما کمک میکند فرصتهای یادگیری مجدد را شناسایی کنید. درخواست بازخورد میتواند به بازکردن چشمان شما به قسمتهایی که آگاه نیستید، کمک کند تا کنترل رشد خود را دوباره به دست بگیرید. هنگامی که هدف شما یادگیری مجدد است، متوجه میشوید که اشتیاق شما در پرسیدن سوالات و آماده بودن برای شنیدن بازخوردها، فضای امنی را برای بهاشتراکگذاشتن نظرات صادقانه به مخاطبین میدهد. بهعنوان مثال، وقتی بپرسید: «چگونه میتوانم ارائههای خود را بهتر کنم؟ چگونه میتوانم جلسات تیم خود را بهتر مدیریت کنم؟ راهی که میتوانم کار بهتری را برای پیشرفت عملکردم انجام دهم، چیست؟» و... چنین سوالاتی باعث میشود مخاطبین با آرامش دربارهی دیدگاههای شخصی خودشان سخن بگویند و به شما بازخورد واقعی بدهند.
راهکار نهم: تابآوری را دوباره بیاموزید
یادگیری مجدد مستلزم انعطاف است و اگر نسبت به پیشرفتی که دارید بدبین هستید، ممکن است وسوسه شوید که تسلیم شوید. تمرکز مجدد روی چیزی که بهخوبی کار میکند، میتواند به شما در ادامهی حرکت به جلو کمک کند.
سعی کنید سه موفقیت بسیار کوچک را در پایان هر روز به مدت دو هفته یادداشت کنید. موفقیتهای شما میتواند از زندگی شخصی یا حرفهای شما ناشی شود. اگرچه در ابتدا تشخیص آنها دشوار است، اما هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، آسانتر میشود. یک موفقیت بسیار کوچک میتواند شامل درخواست از یک نفر برای بازخورد، کمک به یک همکار به جهت آمادهشدن برای ارائهی محصول یا حتی تشویق کودک نوپا به خوردن کلم بروکلی باشد! در پایان دو هفته، شما 42 موفقیت بسیار کوچک خواهید داشت که انگیزه را برای ادامهی مسیر توسعهی فردی هموار میکند.
جمعبندی
یادگیری مستمر در زندگی و کار بخش جداییناپذیر زندگی افراد موفق جهان است. مدیران و رهبران برتر جهان همیشه اهل مطالعه و یادگیری و دریافت مشاوره از متخصصین هستند. آنها هرگز خود را در یک محیط محدود و ایزوله از تاییدکنندگان و بلهقربانگویان حبس نمیکنند و همیشه سعی میکنند باز هم بیاموزند.
به قول «الوین تافلر»، آیندهپژوه مشهور: «امروز سواد به معنی خواندن و نوشتن نیست، بلکه زمانی فرد باسوادی هستید که بیاموزید آموختههای قبلی را رها کنید و دوباره بیاموزید».
این چرخهی یادگیری مداوم عاملی است که شما را حرفهایتر میکند و ظرفیت درونی شما را افزایش میدهد. با استفاده از راهکارهایی که ارائه شد، میتوانید این فرایند یادگیری همیشگی را در زندگی و کار خود نهادینه کنید.
هلن تاپر - سارا الیس
مترجم : دکتر رضا کرد


تصمیم ناآگاهانه نداریم!

هرچیزی را تماشا نکنید!

14 قانون برای ارائه خدمات بینظیر به مشتریان
