
تحلیل روانشناختی فیلم «پیرپسر»
فیلم «پیرپسر» به کارگردانی و نویسندگی اکتای براهنی، یکی از برجستهترین آثار رواندراماتیک ایرانی در سال ۱۴۰۴ است. با رمزگشایی در لایههای زیربنایی شخصیتها و فضای خانواده، اثری عمیق با رویکرد روانکاوانه خلق کردهاست.
فیلم «پیرپسر» یک فیلم مستقل و درام است که به زندگی و دیدگاههای یک پیرمرد میپردازد. داستان این فیلم حول محور یک مرد مسن است که در کنار خانواده و در محیطی شهری زندگی میکند و با توجه به تجربیات زندگیاش به مسائل مختلفی از جمله خاطرات، تنهایی، و ارزشهای انسانی میپردازد.
این فیلم بیشتر بر فضای انسانی، احساسات و حالتهای روانی تمرکز دارد و به نوعی تأملی بر پیری و رابطه فرد با دنیا و اطرافیان است. فیلم «پیرپسر» با رویکردی فلسفی و هنری، سعی دارد مفاهیم عمیقی را درباره مرگ، زندگی و معنای زمان ارائه دهد.
در کل، «پیرپسر» فیلمی است که بیشتر به حال و هوای درونی شخصیت اصلی میپردازد و دیدگاهی متفاوت نسبت به زندگی و پیر شدن ارائه میدهد.
فضای نمادین خانه و روان شخصیتها
خانه متروکهای که محل زندگی دو برادر و پدر مستبدشان است، نمادی از فضای روانی آلوده و خانوادهای در حال فروپاشی است. دیوارهای ترکخورده و فضاهای سایهدار، بستر مناسبی برای بروز خشم سرکوبشده، اضطراب و تنش را فراهم میکند. این فضا بهمثابه کاراکتری مستقل، شخصیتها را محاصره و محدود میکند.
پدر مستبد و الگوی سلطهگری
حسن پورشیرازی در نقش پدر، غلام، شخصیتی است سرشار از قدرتنمایی خشن که اقتدار خود را با تحقیر و خشونت حفظ میکند. از منظر روانشناسانه، این شیوه سلطه، مکانیسم دفاعی توأمانِ کنترل و ناتوانی را نشان میدهد: او از قدرت بهعنوان سپری در برابر احساس شکست و بیاعتباری استفاده میکند .
دو برادر در سایه خشم و اضطراب
علی (حامد بهداد) و رضا (محمد ولیزادگان)، با گذشتهای التهابی و وضعیت اقتصادی وخیم، در تعامل با پدر ــ نماد اقتدار ــ گرفتار مشکلات عمیق روانیاند. فشار ذهنی، احساس بیهویتی و اضطراب، باعث شده هر یک در واکنش متفاوتی فرو رفتهاند. نرمش حسی و لحظات شکاف روانی در چهره و رفتار علی، نشاندهنده سازگاری روانی آسیبدیده است .
رعنا؛ نماد ورود به بیثباتی و بازسازی روانی
ورود رعنا (لیلا حاتمی) به خانه، همچون عامل خللآفرین در نظم ساختاری است. او نهتنها موجب آشفتگی روانی شخصیتها میشود، بلکه زخمهای سرپوشیدهشده روانی را فعال میکند. حضور زنانه، گاه سپاکت عصبی، گاه امیدی برای رهایی از بنبست داخلی به نظر میرسد.
موسیقی بهعنوان روایتگر روان
ترکیب موسیقی الکترونیک و آکوستیک توسط حسام ناصری، واکنشهای هیجانی و روانی شخصیتها را تقویت و بازتاب میدهد. صداهای دیستورتشده، ضربان کند ریتم در لحظات محتدم، بیانگر اضطراب، گیجی و بهمریختگی ذهنی است .
مفاهیم روانشناختی کلیدی
فشار مزمن و خشم سرکوبشده آشکارترین مفهوم در سکانسهای خانوادگی و مواجهه با پدر.
اختلال دلبستگی ناایمن رابطه مضطرب بین پدر و فرزندان، منبع اضطراب بنیادی است.
تغییر هویت و بازسازی روانی در مواجهه با رعنا، حسهای نهفته به سطح آمدهاند.
عملکرد سمبولیک فضای خانه نشان از روان شکستخورده شخصیتها دارد.
جمعبندی روانشناسانه
خشم و اضطراب سرکوبشده در چارچوب خانوادهای مستبد، زمینهساز فروپاشی روان است.
ورود عنصر خارجی (رعنا) بهسوی بازنگری رابطههای خانوادگی هدایت میکند؛ شبیه به پسیکودراما درونی.
فضای بصری و موسیقی تأثیرگذار، چیزی فراتر از پسزمینهاند؛ آنها خود یک نمایه روانشناسانه از وضعیت شخصیتها هستند.
نتیجهگیری
«پیرپسر» تجربهای روانشناسانه-روانی است که با ابزارهای بصری، کلامی و احساسی، ساحتهای درونی شخصیتها را کاویده و مخاطب را با خود در عمق ترسها، دشواریها و آشفتگیهای روانی همراه میکند. بهترین عملکرد بازیگران و ساختار دراماتیک، این اثر را به یکی از قویترین نمونههای سینمای روانکاوانه ایران بدل ساختهاند.


تحلیل روانشناختی فیلم «پیرپسر»

هوش مصنوعی !! پلی به سوی آینده یا چالشی برای امروز؟

شما تعطیلات تابستانی دارید؟
