menu button
سبد خرید شما
غرق‌شدن در تجربه غرقگی
موفقیت  |  1404/04/12  | 

غرق‌شدن در تجربه غرقگی

درباره مفهوم غرقگی، مزایا، معایب و راهکارهای آن

آیا تابه‌حال برایتان پیش آمده که آن‌قدر غرق انجام کاری شوید که گذر زمان را فراموش کنید و متوجه آنچه در دور و برتان می‌گذرد، نباشید؟ وضعیتی که معمولا در آن، نه چیزی می‌تواند حواس آدم را پرت کند و نه او می‌تواند چند کار را به طور همزمان انجام ‌دهد. شاید هم بگویید چنین وضعیتی برایتان آرزوست، زیرا حتی نمی‌توانید تمرکز کنید، چه برسد به اینکه غرق کاری شوید! بله، حق با شماست! این روزها تمرکز، تبدیل به یک موهبت دست‌نیافتنی برای خیلی از ما آدم‌ها شده و هر چه بیشتر تلاش می‌کنیم، کمتر نتیجه می‌گیریم. اگر تاکنون از روش‌های گوناگون برای بالا بردن تمرکز خود استفاده کرده‌اید و فکر می‌کنید دیگر راهی نمانده که آن را امتحان کنید، این بار شاید «آشنایی با مفهوم غرقگی و تغییر نگاهتان به مسئله تمرکز»، بتواند رضایت و حال بهتری را برای شما ایجاد کند.


ظهور غرقگی

در آخرین سال‌های قرن گذشته، شاخه‌ای جدید در علم روان‌شناسی به نام «روان‌شناسی مثبت‌گرا» به جهان معرفی شد که هدف آن، تمرکز بیشتر بر شکوفایی انسان، رسیدن به حس رضایت بالاتر و دستیابی به کیفیت بهتری از زندگی بود. پیش از آن، به اعتقاد «مارتین سلیگمن» (پدر روان‌شناسی مثبت‌گرا)، روان‌شناسی همواره درگیر درمان بیماری‌ها و آسیب‌های روانی بود و از پرداختن به رشد و نقاط قوت آدم‌ها، غافل شده بود. به همین دلیل، «سلیگمن» به همراه «چیک سنت میهایی»(روان‌شناس مجارستانی و از پایه‌گذاران روان‌شناسی مثبت‌گرا)، مقاله‌ای را منتشر کرد که تبدیل به مانیفست این حوزه شد. 

در همان سال‌ها، خود «چیک سنت میهایی» هم نتیجه چندین دهه تحقیق خود را در قالب کتابی به نام «غرقگی» منتشر کرد که از این مفهوم به عنوان یکی از ستون‌های شکوفایی انسان در زندگی یاد می‌شود. به اعتقاد چیک سنت میهایی، غرقگی یعنی غرق‌شدن در انجام کاری که در حال انجام آن هستیم و زندگی خوب هم حاصل تجربه همین وضعیت ذهنی است.


وضعیتی به نام غرقگی

تجربه غرقگی وقتی اتفاق می‌افتد که ما درگیر انجام کاری هستیم و آنچنان روی آن کار، تمرکز داریم که نمی‌توانیم به هیچ موضوع نامرتبط دیگری توجه کنیم، اهمیت بدهیم و یا نگران آن باشیم. در چنین لحظاتی، انگار حس خودآگاهی ما ناپدید می‌شود و از زمان و مکان غافل می‌شویم. در واقع، متوجه گذر زمان نیستیم و به نظر می‌رسد که زمان، سریع‌تر از حالت عادی در حال حرکت است. در این حالت، انجام آن فعالیت، آن‌قدر برای ما رضایت‌بخش است که مایلیم آن کار را حتی اگر سخت هم باشد، صرفا به خاطر خودش انجام دهیم و در بند این نباشیم که از انجام آن چه به دست خواهیم آورد.

در غرقگی، ما درگیر کاری می‌شویم که نه آن‌قدر سخت است که نتوانیم از پس آن بربیاییم و نه آن‌قدر ساده است که حوصله‌مان را سر ببرد. در واقع مهارت‌های ما برای انجام آن کار خاص، کاملا متناسب با چالش‌های پیش‌روی ماست و می‌دانیم که در برابر هر اتفاقی، باید چه اقدامی انجام دهیم. به علاوه در حال انجام آن کار، مدام بازخورد مثبت می‌گیریم و به همین دلیل هم ادامه آن کار برای ما لذت‌بخش می‌شود.  




رسیدن به غرقگی

گاهی تجربه وضعیت غرقگی خیلی اتفاقی رخ می‌دهد و ما بدون برنامه قبلی، در جایی قرار می‌گیریم که غرق فعالیت خاصی می‌شویم و زمان را فراموش می‌کنیم؛ اما خبر خوب اینکه خودمان هم می‌توانیم با انجام کارهای خاصی، به تکرار این وضعیت کمک کنیم:

  • هر بار که کاری را انجام می‌دهید، کمی خودتان را تحت فشار بگذارید. به عنوان مثال، اگر همیشه کاری را در عرض 30 دقیقه انجام می‌دادید، این بار آن را در عرض 25 دقیقه انجام دهید. با این کار، در واقع دارید خودتان را به چالش می‌کشید و مهارت‌هایتان را تقویت می‌کنید، اما حواستان باشد که فقط فشار کمی کافی است، چون برای حفظ وضعیت غرقگی در کار، باید بتوانید از پس چالش‌های آن بر بیایید، در غیر این صورت، احتمال اینکه از ادامه آن منصرف شوید، بسیار زیاد است.


  • با اینکه در وضعیت غرقگی، انجام یک فعالیت به خودی خود و فارغ از هدفی که قرار است به آن برسید، اهمیت و ارزش زیادی دارد، اما در قدم اول برای اینکه بتوانید به این وضعیت برسید، لازم است هدفی داشته باشید و آن هدف، کاملا برایتان شفاف و مشخص باشد، چون غرقگی، بی‌هدفی نیست بلکه انجام کارها، به خاطر خود آن کار به علاوه هدف آن است.


  • وضعیت غرقگی در هر کاری همیشه با کمی سختی و ریسک همراه است، چون اگر ساده و بدون چالش باشد، از انجام آن خسته می‌شوید و آن را ادامه نخواهید داد. پس برای اینکه کمی خودتان را به چالش بکشید و ریسک کنید، باید بتوانید از منطقه امن خودتان خارج شوید و چیزهایی را تجربه کنید که پیش از آن تجربه نکرده بودید.


  • خودتان را در معرض تجربه‌های گروهی جدید و غیرقابل‌پیش‌بینی قرار دهید، چون وقتی با شرایط جدیدی مواجه می‌شوید، توجه و تمرکز شما برای انجام درست کارها بالاتر می‌رود و بیشتر غرق آن کارها می‌شوید. به علاوه، با گرفتن بازخوردهای مثبت از دیگران، می‌توانید انگیزه بیشتری برای ادامه کار داشته باشید.


  • آداب خاصی را برای خودتان طراحی کنید و هر بار، قبل از انجام یک کار خاص، آن را اجرا کنید. تکرار و تداوم این آداب قبل از ورود به کار، باعث می‌شود که مغز شما به آن عادت کند و هر بار که آن را انجام می‌دهید، بداند که قرار است چه کاری را شروع کنید و آماده انجام آن ‌شود.


  • فقط یک کار را در هر زمان مشخص انجام دهید؛ چون برخلاف شیوه رایج این روزها، چندکارگی و چندوظیفه‌گی، دشمن اصلی غرقگی است. وقتی چند کار را همزمان انجام می‌دهید، در واقع تمرکز کافی ندارید و نمی‌توانید به آن حالتی برسید که از دنیای بیرون غافل شوید. پس مهم‌ترین کاری را که باید انجام دهید، انتخاب کنید و فقط روی آن تمرکز کنید.


نیمه تاریک غرقگی

با اینکه معمولا بر وجه مثبت وضعیت غرقگی تأکید می‌شود، اما واقعیت این است که در تعریف اصلی آن، هیچ اشاره‌ای به غرق‌شدن در کارهای خوب یا بد نشده است؛ بنابراین می‌توان این وضعیت را حتی در زمان انجام کارهایی که پتانسیل آسیب زدن به فرد را دارند، تجربه کرد، مثل اعتیاد به بازی‌های آنلاین که در آن، فرد ممکن است تمامی حالات مربوط به غرقگی را تجربه کند ولی در اثر تداوم آن، دچار آسیب‌هایی نیز بشود.

به علاوه در غرقگی، خودآگاهی فرد ناپدید شده و از زمان و مکان غافل می‌شود. او در چنین حالتی، از تشخیص خطرات بالقوه انجام کارش ناتوان است و ممکن است دست به اقداماتی بزند که در نهایت به خودش یا دیگران آسیب برساند. غرقگی این خاصیت را دارد که در تمامی فعالیت‌های اعتیادگونه تجربه شود و هر چیزی، حتی کارکردن ، ورزش‌کردن یا گوش‌کردن موسیقی ، اگر حالت اعتیاد پیدا کند، کارکرد مثبت خود را از دست می‌دهد.

 

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background