وقتی پول حرف اول را میزند
تاثیر مشکلات اقتصادی بر نوجوان
بهروز، نوجوان 17 سالهای است که والدینش او را به اجبار به جلسهی رواندرمانی آوردهاند. آنها دلیل مراجعه را اختلال جدی در عملکرد تحصیلی بهروز میدانند. بهروز، نهتنها هیچ تلاشی برای جبران نمرههای پایین ترم گذشته نمیکند، بلکه به کلی انگیزهاش را برای رفتن به مدرسه از دست داده است. او ترجیح میدهد تمام وقت در اتاقش باشد و شانسش را در سایتهای شرطبندی امتحان کند! بهروز در جلسهی فردی میگوید: «درسخوندن هیچ فایدهای نداره. وقتی که توی این شرایط اقتصادی، دایی من با مدرک دکترا، رانندهی تاکسی اینترنتی شده، یعنی درسخوندن فایدهای نداره. شما در مورد شهریهی سال دوازدهم مدرسه چیزی نمیدونین. پدرم یه کارمند سادهس و پرداخت شهریهی پنجاه میلیون تومنی مدرسهی من براش آسون نیست.»
نوجوانی دورهی سردرگمی و بلاتکلیفی است. سردرگمی نوجوان در مورد رشتهی تحصیلی و شغلش، همزمان با بدترشدن شرایط اقتصادی تشدید میشود. او مجبور است فراتر از علاقهاش که اکثرا در مورد آنهم تردید دارد، به امکان پیداکردن شغل و درآمدزابودن رشتهاش هم بیندیشد. البته که او بهتر میداند که درسخواندن و موفقیت در دانشگاه هیچ تضمینی برای پیداکردن شغل نیست.
این یکی از ویژگیهای نوجوان است که به یک تقویتکنندهی فوری نیاز دارد. او نمیتواند برای آیندهای نامعلوم و مبهم صبر کند. شاید مشکل نوجوان برای صبرکردن به این موضوع برگردد که نوجوان همزمان با پیشرفت تکنولوژی و آگاهی از ابعاد مختلف زندگی، با موضوعات مختلفی مواجه است که علاوه بر تحصیلات، برایش اولویت شده است.
اگر قرار باشد نوجوان امروز بین همسالانش حرفی برای گفتن داشته باشد، نمیتواند در مورد گروههای موسیقی، بازیهای کامپیوتری و ویدئوهای وایرالشده در شبکههای مجازی چیزی نداند. او از طریق حضور در فضای مجازی، نهتنها خودش را بهروز نگه میدارد، بلکه از شرایط اقتصادی جامعه و حتی دنیا اطلاعات زیادی را کسب میکند. نوجوان حتی کیفیت تحصیل در دبیرستان و دانشگاه ایران را با سایر کشورها مقایسه میکند.
مهاجرت نوجوان
خیلی از نوجوانان بعد از کسب این آگاهی میخواهند مهاجرت کنند. اگرچه تصور آنها از مهاجرت گاهی اغراقآمیز و ناهمخوان با واقعیت است، ولی آنچه واضح و مسلم است این است که ناامیدی و ابهام در مورد شرایط اقتصادی، واقعیتی است که از دید نوجوان پنهان نمیماند. خیلی از نوجوانان بهجای سرمایهگذاری روانی بر روی تحصیلات، وقتشان را صرف بازیهای کامپیوتری میکنند تا بتوانند با فروختن اکانت بازی کسب درآمد کنند. برخی از آنها نیز در دام سایتهای شرط بندی میافتند؛ سایتهایی که با آگاهی نسبتبه ویژگی صبورنبودن نوجوان، با بردهای ابتدایی او را ترغیب به سرمایهگذاریهای کلانتر میکنند. برای این دسته از نوجوانان، مدیریت درس و کسب درآمد سخت میشود، چون قرار نیست با درسخواندن، تقویت فوری دریافت کنند؛ درحالیکه برندهشدن یا فروختن اکانت، تقویتی فوری است که او را به ادامه ترغیب میکند.
تاثیر مشکلات اقتصادی بر نوجوانان
مشکلات اقتصادی علاوه بر کاهش انگیزه در نوجوانان، باعث تشدید اضطرابشان نیز شده است. نوجوان کمالگرایی که تا قبل از سال دوازدهم، همیشه شاگرد اول بوده است، اکنون در ورطهی رقابتی افتاده که علاوه بر سختبودن، شاید حتی عادلانه هم نیست. مشکلات اقتصادی باعث افزایش شهریهی مدارس ممتاز هم شده است. این مدارس معمولا علاوه بر شهریهی بالا، آزمونهای ورودی سختگیرانهای هم دارند. تحمیل هزینههای فراوان به خانواده، انتظارات را از نوجوان بالا میبرد و درنتیجه او متحمل اضطراب فراوانی خواهد شد، چون او میبیند که بهدلیل مشکلات اقتصادی، خانواده برای پرداخت شهریه مدرسه تحت فشار قرار گرفتهاند.
ولی هزینهی تحصیل، تنها هزینهای نیست که نوجوان دارد. با گستردهشدن ابعاد زندگی، نوجوان امروزی میخواهد در موضوعاتی همچون موسیقی یا ورزش هم حرفی برای گفتن داشته باشد و تخصیص بودجهی زیاد و کمرشکن برای تحصیل، خشم نوجوان را نسبتبه تحصیل بیشتر کرده و به بیانگیزگی و اجتناب او دامن میزند.