menu button
سبد خرید شما
چه زمانی طلاق برای زنان خوب است؟
موفقیت  |  1404/03/20  | 

چه زمانی طلاق برای زنان خوب است؟


تحقیقاتی که اخیرا از سوی محققان اجتماعی غربی انجام شده، پیامی مشخص دارند: پایان‌دادن به ازدواج‌های بد می‌تواند به‌طور چشمگیری سلامت روانی و حتی جسمی زنان را بهبود بخشد.


طلاق برای زنان زمان دارد.

به این مثال دقت کنید: «درو بریمور» (Drew Barrymore)، بازیگر، که به‌تازگی برای سومین بار طلاق گرفته، در برنامه‌ی گفت‌وگوی خود اظهار داشت که طلاق رهایی‌بخش است.

او گفت: «من از طلاق‌گرفتن خیلی خجالت می‌کشیدم. به دلایلی، اتفاقاتی افتاد که با خود گفتم دیگر حاضر نیستم چنین احساسی را با خودم حمل کنم و همان موقع بود که از شرّش خلاص شدم. وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرید که طبق خواسته‌ها و آرزوهایتان پیش نمی‌رود، آن را درک کنید و بپذیرید. متوقف نشوید و با حرکت روبه‌جلو کیفیت زندگی را بهبود ببخشید. طلاق دیگر برای من باعث خجالت نیست. من کاملا آزادم.»

«ژیزل بوندشن» (Gisele Bündchen) که یک مدل است، به‌نوبه‌ی‌خود می‌گوید ترک رابطه‌ی ناسالم شجاعت می‌خواهد و طلاقش از ستاره‌ی فوتبال، «تام بردی» (Tom Brady) را فرصت جدیدی برای خود می‌داند: «وقتی دری بسته می‌شود، درهای دیگر باز می‌شوند.» «امیلی راتاجووسکی» (Emily Ratajkowski) که او نیز مدل است، طلاق اخیر خود از «سباستین بیر-مک‌کلارد» (Sebastian Bear-McClard) را با تبدیل حلقه‌ی ازدواج خود به حلقه‌ی طلاق و ستایش اینکه طلاق چقدر می‌تواند موجب تحول، به‌ویژه برای زنان، شود، اعلام کرد.

زنان که اغلب آغازگر طلاق هستند، در واقع احساس بهتری نسبت به آن دارند. آن‌ها طلاق را جشن می‌گیرند: جشن طلاق، کیک طلاق، دفتر ثبت طلاق و سلفی گرفتن‌ها هنگام طلاق.

من به‌عنوان زنی که دو بار طلاق گرفته – یک بار بعد از ازدواج کوتاه‌مدتی در اوایل 20 سالگی‌ام و یک بار در میانسالی با دو فرزند – و درمورد ازدواج و طلاق زیاد نوشته، چیزهایی در هر دو مورد می‌دانم. 

من از هیچ‌کدام از طلاق‌هایم پشیمان نیستم. هر قدر هم که عجیب به نظر برسد، طلاق بهترین اتفاقی بود که برای من رخ داد (حتی با داشتن فرزندانم). راستش اگر آخرین ازدواجم را که 14 سال طول کشید، ترک نمی‌کردم، هرگز نویسنده نمی‌شدم.

اگرچه امروزه طلاق امری بسیار رایج‌تر و پذیرفته‌شده‌تر است، نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات پیو (Pew) نشان می‌دهد که 55 درصد از آمریکایی‌ها معتقدند همسران ناراضی تمایل دارند بیش از آنچه که باید، در ازدواج‌های بد بمانند. 

اما آیا ما باید جشن طلاق بگیریم، مخصوصا اگر فرزندان خردسالی در این میان باشند؟ ممکن است جواب مثبت باشد. 

موردی مثبت و مبتنی بر تحقیق برای طلاق وجود دارد: اگر این جدایی در شرایط مناسب اتفاق بیفتد.


چرا طلاق می‌تواند خوب باشد؟

«پل آر آماتو» (Paul R. Amato)، جامعه‌شناس دانشگاه ایالتی پن، تحقیقات متمرکزی درمورد کیفیات زناشویی، طلاق و مسائل خانوادگی انجام داده است. او طی بررسی‌هایش در سال 2000 درباره‌ی عواقب طلاق روی بزرگسالان و کودکان اظهار داشت مطالعات متعدد نشان داده‌اند که بسیاری از افراد پس از طلاق شکوفا می‌شوند. آنان پس از ترک ازدواجشان، سطوح بالاتری از استقلال و رشد شخصی را تجربه می‌کنند. بسیاری از زنان اعتمادبه‌نفس و حس کنترل بهتری روی زندگی خود دارند. مادران مطلقه می‌خواهند فرصت‌های شغلی و زندگی اجتماعی خود را بهبود بخشند و همچنین شادتر باشند.

اگرچه اغلب مطالعات گذشته بیشتر بر پیامدهای منفی طلاق تمرکز داشتند، اما به گفته‌ی آماتو: «اگر مطالعات بیشتری روی نتایج مثبت طلاق انجام شود، آن‌هایی که اثرات مفید طلاق را مستند می‌کنند قطعا بیشتر خواهند بود.»




مطالعات جدیدتر

«کانی آر. وانبرگ» (Connie R. Wanberg)، استاد دانشگاه مینه‌سوتا که اخیرا پژوهشی درمورد تاثیر طلاق بر عملکرد افراد در محیط کار انجام داده است، می‌گوید: «یک باور اجتماعی وجود دارد که طلاق همیشه بد است.» بااین‌حال، وانبرگ نیز از اینکه بسیاری از افراد پس از جدایی اظهار داشتند در کارهای خود بهتر عمل می‌کنند، شگفت‌زده شده است: «برخی از این افراد پیش‌تر در روابطی بسیار ناکارآمد بودند.» 

طبق بررسی‌های اخیر درمورد طلاق، زنان تمایل دارند پس از طلاق شکوفا شوند؛ نه لزوما از نظر مالی (زیرا بسیاری از زنان در جریان طلاق با مشکلات مالی غیرضروری مواجه می‌شوند)، بلکه از جنبه‌های عاطفی و جسمی.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۳ در دانشگاه کینگستون لندن انجام شده، نشان می‌دهد زنان «تا پنج سال پس از پایان ازدواجشان، به‌طور قابل‌توجهی رضایتی فراتر از حد معمول دارند؛ حتی بیش از میانگین یا سطح اولیه‌ی شادی خود در طول زندگی‌شان.»

«یانیس جورجلیس» (Yannis Georgellis)، مدیر مرکز تحقیقات دانشگاه درزمینه‌ی اشتغال، مهارت‌ها و جامعه، می‌گوید یکی از دلایلی که زنان پس از طلاق، علیرغم پیامدهای مالی، خوشبختی بیشتری نسبت به مردان احساس می‌کنند، این است که «زنانی که وارد یک ازدواج ناخوشایند می‌شوند، پس از طلاق نسبت به همتایان مرد خود احساس آزادی بیشتری می‌یابند». 

به گفته محققان، زنان بیشتر از مردان در زمان طلاق از حمایت‌های سلامت روان بهره می‌گیرند، به روابط حمایتی بیشتری تکیه دارند، کمتر احتمال دارد پس از طلاق به مواد مخدر یا الکل روی بیاورند و بیشتر به فعالیت‌هایی می‌پردازند که آن‌ها را غنی می‌کند؛ مانند سفر.

«سوزان پیز گادوآ» (Susan Pease Gadoua )، درمانگر و نویسنده در منطقه‌ی خلیج سان‌فرانسیسکو، از سال 2000 با زنانی روبه‌رو بوده که اغلب مطلقه یا در شرف طلاق بودند. به گفته‌ی او، برای سال‌ها، موضوعی که بارها از آن‌ها شنیده می‌شد، این بود که احساس شرمندگی و شکست را تجربه می‌کردند.

در خطبه‌ی ازدواج عبارت «تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند» به‌عنوان نشانه‌ی یک ازدواج موفق ذکر می‌شود. اما شاید بهتر بود در این عبارت به‌جای کلمه‌ی مرگ، عبارت «ازدواج ناموفق» جایگزین می‌شد؛ چراکه ممکن است ازدواجی بدون عشق، بدون رابطه‌ی جنسی، پر از تنهایی یا حتی همراه با خشم، تحقیر و توهین باشد.

به گفته‌ی گادوآ، هنوز برخی از طلاق‌گرفته‌های خاکستری - افرادی که در سن 60 سالگی و بالاتر هستند - فشارها و احساسات ناخوشایندی را تجربه می‌کنند، درحالی‌که اکثر طلاق‌گرفته‌های جوان‌تر چنین فشارهایی را احساس نمی‌کنند: «قطعا دیگر انگ زدنی وجود ندارد و برایم عادی است از زنانی که به دیدنم می‌آیند، بشنوم که در آستانه‌ی طلاق دوم و حتی سوم هستند. این مسئله بسیار عادی شده و به نظر می‌رسد که اعداد دیگر اهمیتی ندارند.»

طلاق‌گرفته‌های خاکستری در دورانی بزرگ شده‌اند که کمک چندانی به والدین مطلقه یا فرزندان طلاق نمی‌شده است. کتاب‌های تاثیرگذاری هم که توسط درمانگر «جودیت والرشتاین» (Judith Wallerstein ) نوشته شده، مانند «شانس‌های دوم» در سال ۱۹۸۹ و «میراث غیرمنتظره‌ی طلاق» در سال ۲۰۰۰، میلیون‌ها نفر را متقاعد کرد که طلاق بیش از آنچه که قبلا تصور می‌شد، مضر است و پیامدهای بد و مادام‌العمری برای کودکان و خردسالان دارد. بااین‌حال، روش‌شناسی و تحقیقات والرشتاین در آن زمان مورد بررسی و بعد مورد انتقاد قرار گرفتند.

گادوآ می‌گوید: «این ایده که طلاق بد است و بچه‌ها آسیب می‌بینند، واقعا منسوخ شده است. ما امروزه این انتخاب را داریم که نوع متفاوتی از طلاق را داشته باشیم. البته آن‌هایی که با خودشان فکر می‌کنند که «اوه، من این قدرت را دارم که طلاق خوبی بگیرم» (جشن گرفتن و...) می‌توانند باعث اتفاقات بدی شوند؛ این کارها ضرورتی ندارند.»




بازگشت به زندگی

همان‌طور که بریمور، بوندشن، راتایکوفسکی و همه‌ی خاطره‌نویسان نوشته‌اند، مادرانی که هنوز فرزندانشان هنوز کوچک هستند اما به ازدواج خود خاتمه می‌دهند، اغلب مورد قضاوت قرار می‌گیرند. تقریبا در اغلب فرهنگ‌ها، مادران طوری برنامه‌ریزی شده‌اند که نیازهای خود را در نیازهای بزرگ‌تر خانواده نادیده بگیرند. «لیلی دان» (Lily Dunn )، نویسنده‌ی بریتانیایی، درباره‌ی تصمیم خود برای ترک همسرش به‌خاطر مرد دیگری درحالی‌که دو فرزندش کوچک بودند، می‌نویسد: «عمل‌کردن براساس خواسته‌های خود، دنبال‌روی از دل، جستجوی شادی و خوشبختی شخصی، همه و همه هنوز هم متجاوزانه و عمیقا خودخواهانه تلقی می‌شوند.»

درمانگر مشهور «استر پرل» (Esther Perel) در کتاب خود با نام «وضعیت امور: بازاندیشی درباره‌ی خیانت» چنین می‌نویسد: «خانه، ازدواج و مادری همواره کار اصلی بسیاری از زنان بوده، اما این دقیقا همان جایی است که زنان دیگر احساس زنانگی نمی‌کنند.»

به همین دلیل است که طلاق اغلب باعث شروع میل جنسی در زنان می‌شود.

«تامی نلسون» (Tammy Nelson)، متخصص روابط جنسی و نویسنده‌ی کتاب «تک‌همسری جدید: بازتعریف رابطه‌ی خود پس از خیانت»، می‌گوید: «زنانی که در ازدواج‌های طولانی‌مدت «کم‌میل» می‌شوند، اغلب پس از طلاق با همه می‌خوابند. نباید ازدست‌دادن علاقه‌ی جنسی را با ازدست‌دادن علاقه‌ی جنسی با یک شخص خاص اشتباه گرفت.»

البته هیچ‌کس طلاق را به‌عنوان راهی برای لذت جنسی تبلیغ نمی‌کند. مطالعه‌ای در سال 2018 نشان داد درحالی‌که برخی از زنان از پایان ازدواج خود پشیمان بودند، طلاق آن‌ها را از منطقه‌ی امن خود خارج کرده و آن‌ها را از نظر جنسی باز کرده بود.

محققان می‌گویند: «زنان گاهی مجبورند قوانین را زیر پا بگذارند تا در جامعه‌ای که هیچ‌گاه از لذت جنسی زنان حمایت نمی‌کند، این لذت را برای خود فراهم کنند.»


مادران و فرزندان

بدیهی است که مادران مطلقه فقط روی تمایلات جنسی خود تمرکز نمی‌کنند؛ آن‌ها روی فرزندان خود نیز تمرکز دارند. براساس گزارش اداره‌ی سرشماری ایالات متحده در سال 2019 که مطالعات متعددی را در ایالات متحده و خارج از آن انجام داد، قوانین طلاق می‌تواند به نفع مادران مطلقه‌ای باشد که اغلب برای تحصیل فرزندان خود سرمایه‌گذاری بیشتری می‌کنند. آن‌ها زمان بیشتری برای اوقات فراغت و همچنین کارکردن دارند و زمان کمتری را صرف امور روزمره می‌کنند. این همان چیزی است که «لیز لنز» (Lyz Lenz) کشف کرد – تا حدی به این دلیل که او حضانت فرزندش را به‌صورت 50 -50 با شوهر سابقش داشت. 


براساس مقاله‌ای که در سال 2022 منتشر شد، در ایالات متحده حضانت مشترک پس از طلاق رواج پیدا کرده است. لنز در مقاله‌ای برای مجله‌ی گلامور (Glamour) چنین نوشته:

«پس از این کار، زمان بیشتری هم برای نوشتن و هم برای کارکردن داشتم. پس شروع کردم به کسب درآمد بیشتر. می‌توانستم کارهایی را انجام دهم که قبلا هرگز نمی‌توانستم؛ مثل رفتن به یک کلوپ کمدی محلی یا رفتن به دیدن دوستانم به مینیاپولیس. من کارهای کمتری در خانه داشتم و اگر برای شام غذای گیاهی درست می‌کردم، یا اصلا شام درست نمی‌کردم، یا می‌خواستم تا دیروقت بیرون بمانم، نگران جنگ و دعوا نبودم. دوستان بیشتری داشتم چون می‌توانستم دوست بهتری باشم.»


«دبورا کار» (Deborah Carr)، جامعه‌شناس، در مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۰ با عنوان «خانواده‌ها در زندگی بعدی: یک دهه در بازنگری» دریافت اگرچه طلاق مدت‌هاست به‌عنوان یکی از استرس‌زاترین تغییرات زندگی تلقی می‌شود، اما مطالعات جدید نشان می‌دهند که بسیاری از افراد با این شرایط سازگار شده و حتی به‌خوبی از پس آن برمی‌آیند؛ از ساخت رابطه‌ی عاشقانه‌ی جدید گرفته تا انجام کارهای داوطلبانه، تا تقویت روابط با فرزندان بزرگسالشان و... .

معمولا این مادران هستند که پس از طلاق بیشتر با فرزندان بزرگسال خود ارتباط برقرار می‌کنند. برای پدران، طلاق شانس ارتباط مکرر با فرزندانشان را تقریبا برای مدتی به نصف کاهش می‌دهد؛ به‌خصوص با پسرانشان. معمولا دلیل این کاهش ارتباط این است که کودکان بزرگسال اغلب پدران خود را مقصر طلاق می‌دانند. 


مطالعات نشان می‌دهند که افسردگی یا نبود آن پس از طلاق به کیفیت رابطه و نحوه‌ی پایان یافتن آن بستگی دارد. اگر ازدواجی متشنج و از نظر عاطفی رضایت‌بخش نبوده باشد، پس از طلاق، علائم افسردگی و احساس تنهایی کمتر مشاهده می‌شود.

لنز معتقد بود که باید طلاقش را جشن بگیرد. او با سوزاندن لباس عروسش - «یادآوری تمام رویاهای شکست‌خورده‌ی من» - که در 12 سال زندگی مشترکش در کمد او آویزان بود، طلاقش را جشن گرفت. او در واشینگتن پست نوشت: «در پاسخ به خبر طلاق، مردم اغلب می‌گویند: متاسفم. اما من فکر می‌کنم باید تبریک گفت؛ تبریک به‌خاطر اولویت‌دادن به خودتان، به‌خاطر شجاع بودن، به‌خاطر شناخت خود که متوجه شدید چه موقع باید آن زندگی را ترک کنید...» 

گادوآ معتقد است که به‌جای جشن گرفتن برای طلاق، بهتر است راهی برای احترام گذاشتن به این تصمیم فراهم شود – هرچند افراد در انتخاب روش خود آزاد هستند.

او می‌گوید: «جشن گرفتن یک انتخاب شخصی است. به نظر من، فرهنگ ما فاقد آیین مناسبی برای ترک ازدواج است. زنانی که به من مراجعه می‌کنند، از اینکه می‌توانند با احترام کامل احساس کنند پرونده‌ی ازدواج قبلی‌شان بسته شده و درعین‌حال با اشتیاق منتظر آینده باشند، بسیار خوشحال و قدردان هستند.


نویسنده: ویکی لارسون

 مترجم: ناهید مومن‌خانی

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background