menu button
سبد خرید شما
تعاملات گروهی چگونه می‌توانند سازنده یا مخرب عمل کنند؟
مونا گوشه  |  1404/03/12  | 
بیا با هم درمانش کنیم

تعاملات گروهی چگونه می‌توانند سازنده یا مخرب عمل کنند؟


خدا به خاخام‌ یهودی (روحانی قوم یهود) گفت: «جهنم را به تو نشان خواهم داد» و او را به اتاق بزرگی برد که افراد بدبخت و نحیف و گرسنه‌ای، دور ظرف‌های پر از غذا‌های خوشمزه نشسته بودند، اما هیچ‌کس قادر به خوردن نبود. چون آن‌ها قاشق‌هایی با دسته‌های بلند در دست داشتند که اگر چه می‌توانستند با آن غذا‌ها را بردارند، اما قادر نبودند غذاها را در دهان خود بگذارند. در نتیجه همه ناکام و گرسنه بودند. سپس خدا او را به اتاق دیگری هدایت کرد و گفت: «اکنون به تو بهشت را نشان می‌دهم.» در آن اتاق هم اوضاع مثل اتاق قبلی بود، با این تفاوت که همه راضی و خشنود و سیر به نظر می‌رسیدند؛ اگر چه که باز هم با قاشق‌های دسته‌بلند و دور از ظرف‌های غذا نشسته بودند. خاخام در حالی که مبهوت شده بود، پرسید: «تفاوت این دو گروه در چیست؟» و خدا پاسخ داد: «گروه دوم به مهارتی مهم دست یافته‌اند؛ اینکه چگونه به یکدیگر غذا بدهند!»


این قصه به خوبی نشان می‌دهد که تعاملات گروهی چگونه می‌توانند سازنده یا مخرب عمل کنند و اگر ما یاد بگیریم که چطور تعاملات سازنده و موثر گروهی داشته باشیم می‌توانیم به خود و دیگران کمک کنیم و برای هم موثر و مفید واقع شویم.

گروه‌درمانی شیوه‌ای از درمان است که مزایای زیادی دارد. بسیاری از افراد، وقتی هنوز گروه‌درمانی را تجربه نکرده‌اند، فکر می‌کنند که امکان ندارد بتوانند در مقابل دیگران صحبت کنند و از مسائل جزئی و ناراحت‌کننده‌شان بگویند یا ممکن است فکر کنند آن‌قدر که نیاز دارند، فرصت گفت‌وگو پیدا نمی‌کنند. این افراد وقتی تجربه‌ی حضور در گروه را کسب می‌کنند، متوجه می‌شوند که رفته‌رفته احساس امنیت و اعتماد بین اعضا شکل می‌گیرد و افراد می‌توانند به‌راحتی با هم گفت‌وگو کنند. خیلی وقت‌ها هم اگر چه ممکن است همه‌ی اعضا زمانی برای صحبت پیدا نکنند، اما می‌توانند در صحبت‌های دیگران نکته‌هایی را به نفع خود پیدا کرده و از آن بهره ببرند.


مزایای جلسات گروه‌درمانی 


  • امید به بالا‌بردن کیفیت زندگی

وقتی اعضای یک گروه در کنار هم جمع می‌شوند و از مسائل خود در زندگی و راه‌ها و مسیر‌هایی که برای حل آن‌ها رفته‌اند صحبت می‌کنند و تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند، در واقع کمک می‌کنند که با چشمان یکدیگر زندگی را ببینند. این افراد وقتی می‌بینند که علی‌رغم مشکلاتی که دارند، در حال تلاش برای بهبود شرایط زندگی خود هستند و همگی در کنار هم قدم بر‌می‌دارند، به بهتر شدن روز‌به‌روز زندگی خودشان امیدوار می‌شوند؛ به‌خصوص وقتی که گزارش‌های پیشرفت یکدیگر را می‌شنوند. این اتفاق مخصوصا در گروه‌هایی که برای موضوعی مشترک دور هم جمع می‌شوند، به شدت مشهود است. به عنوان مثال، گروهی را درنظر بگیرید که با موضوعی مثل کاهش اضطراب اجتماعی دور هم جمع شده‌اند. اگر یکی از افراد گروه توانسته باشد یکی از موقعیت‌های اضطراب‌آور خود را مدیریت کرده و آن را توصیف کند، دیگر اعضای گروه نیز به حل این مشکل امیدوار می‌شوند.


  • تخلیه‌ی هیجانی

متاسفانه ما در فرهنگی بزرگ شده‌ایم که خیلی وقت‌ها ابراز احساسات چندان رفتار پسندیده‌ای به شمار نمی‌آید. مثلا اگر می‌خواستیم احساسات مثبتمان را بروز دهیم، دعوت به خویشتن‌داری می‌شدیم و تذکر می‌گرفتیم که جلف و زننده رفتار نکنیم. احساسات ناخوشایند مثل غم و ترس و شرم هم که اغلب نشانه‌ای از ضعف و ناتوانی بوده است. فقط گاهی خشم مجوز پیدا می‌کرد به شکل پرخاشگری بروز پیدا کند که آن هم اغلب اثری مخرب روی روابط به جا می‌گذاشت. اما گروه فرصت مناسبی ایجاد می‌کند که اعضا، احساسات خود را بشناسند و آن‌ها را با هم در میان بگذارند، بدون اینکه به خود یا دیگری آسیبی بزنند و از ابرازش واهمه‌ای داشته باشند.


  • ترمیم روابط خانوادگی

اتفاق دیگری که خود من در جلسات گروه‌درمانی به کرات شاهدش بودم این بوده که اعضا یکدیگر را جایگزین اعضای خانواده خود می‌کنند. به عنوان مثال، ممکن است احساسی را که فرد نسبت به پدرش تجربه می‌کرده، الان در گروه نسبت به یکی از اعضا داشته باشد. اینجا همان جایی است که فرد می‌تواند به درون خودش رجوع کند و ببیند که چه افکاری دارد و چه احساساتی را تجربه می‌کند. او می‌تواند متوجه شود که چقدر تمایل دارد همان رفتار و واکنشی را نشان دهد که نسبت به پدرش همیشه نشان می‌داده؛ رفتاری که کارآمد هم نبوده است. او در گروه این فرصت را به خود می‌دهد که احساسات و افکارش را بیان کند، به جای اینکه با رفتارهای تکراری ناکارآمد از موضوع و مسئله‌ی اصلی فاصله بگیرد. از طرف دیگر، گروه این فرصت را ایجاد می‌کند که ما از زاویه‌ی دید اعضای خانواده‌ به خودمان یا روابطمان با آن‌ها نگاه کنیم و این دید تازه خیلی اوقات تاثیر بسیار عمیقی در روابط ما به جا می‌گذارد و چشممان را به دریچه‌ی تازه‌ای باز می‌کند.




  • دلبستگی و احساس تعلق

وقتی اعضای گروه در طول زمان به هم اعتماد می‌کنند و قسمت‌های زخمی روان خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند، صمیمیتی در بین آن‌ها ایجاد می‌شود و دلبستگی قشنگی شکل می‌گیرد که به خودی‌خود التیام‌بخش است. خیلی اوقات گروه کار آن خانواده‌ای را که همیشه بنا بوده حمایت‌گر، امن و باثبات باشد، ایفا می‌کند.


  • تقویت نوع‌دوستی

از دیگر ویژگی‌های جلسات گروهی تقویت نوع‌دوستی و همدلی است. در میان گفت‌وگو‌ها، بارها پیش آمده که مثلا در یک روایت بسیار غمگنانه و اندوهبار، بلافاصله افراد وارد فرایند ارائه‌ی راهکار و راه‌حل‌ می‌شوند، غافل از اینکه آیا شنونده‌ اصلا تمایلی به دریافت این راه‌حل‌ها دارد یا نه! گروه با مواجه‌کردن اعضا با این بخش از خودشان که سریعا نقش والدی می‌گیرد و شروع به ارائه‌ی راه‌حل‌ می‌کند، آن‌ها را دعوت می‌کند تا هم احساسات خودشان و هم احساسات طرف مقابل را تجربه‌ و درک کنند. این گونه است که مهارت همدلی به خوبی در فرایند جلسات گروهی تمرین و تقویت می‌شود.


  • تقویت مهارت‌های ارتباطی

گروه با بازخوردهایی که اعضا به یکدیگر می‌دهند کمک می‌کند که بیش‌از‌پیش درست‌شنیدن را تمرین کنند و از قضاوت‌کردن دیگران بر اساس نظام ارزشی خود فاصله بگیرند. در گروه افراد تمرین می‌کنند که با گوش‌دادن همدلانه و واضح و بدون طعنه و کنایه صحبت کردن، با همه طیف انسانی ارتباط برقرار کنند. از این رو گروه می‌تواند مهارت‌های ارتباطی افراد را تقویت کند.


  • یادگیری اجتماعی

در انتها یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های گروه‌درمانی می‌تواند یادگیری اجتماعی باشد؛ به این معنی که ما این فرصت را پیدا می‌کنیم که در گروه با گوش‌دادن به تجربیات دیگران، از آن‌ها یاد بگیریم و اگر در مسیر مشابهی هستیم، حداقل اشتباهات واضح و مشابه را انجام ندهیم.


آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background