
گاهی الگو خودت هستی
ما عادت داده شدهایم خود را شبیه مدلها و الگوهایی کنیم که از بیرون برای ما تعریف میشود؛ الگوهایی که گاهی رسیدن به آنها برای بسیاری از ما آدمهای معمولی و عادی، با شرایطی که در آن قرار داریم، عملا محال و غیرممکن است.
یکی نیست به این الگوسازان بیخبر از «عالیشدن» بگوید: «هزارویک پیشنیاز (و حین و پسنیاز) میخواهد تا یک فرد بتواند به این الگوهای ایدهآل برسد و یکی از این هزار شرط، شرایط خاص محیطی و زمانی و مکانی است که هرگز تکرار نمیشوند.»
اگر میخواهید در عرصههای مختلف زندگی موفق و سربلند شوید، فقط و فقط یک راه وجود دارد و آن این است که یک بار برای همیشه، امید خود را از الگوهای موفق بیرونی بردارید و بهجای جستوجوی الگوی پیروزی در بیرون، به درون خود بازگردید و این الگو را در خودتان جستوجو کنید؛ آن هم نه به صورت یک مدل آرمانی و دستنیافتنی، بلکه به صورت یک الگوی «کمی بهتر از اینی که هستید!»
یعنی «اگر دوست داری بدنی سالم داشته باشی، اما ریههایت بهخاطر کشیدن سیگار و قلیان، خراب و بیمار و آلوده شده است، به عنوان الگوی امروز (فقط امروز) سعی کن دو نخ سیگار کمتر بکشی؛ همین! لازم نیست مانند قهرمان مسابقات دوی المپیک به پارک بروی و یک ساعت در هوای آزاد بدوی و نفس عمیق بکشی! کافی است همین که هستی را کمی (فقط اندکی) بهتر کنی و در این بهتر جدید مستقر شوی. این استقرار، یعنی ماندن در بهتر جدید، یکی از مهمترین رازهای موفقیت است.»
پس به دنبال مدل موفقیت در بیرون وجود خودت نگرد. این مدل و الگویی که دنبالش هستی، خودِ بهتر (آن هم اندکی بهتر) توست که باید بهصورت تدریجی و ظریف سعی کنی خودت را از جلد و پوستی که داخل آن هستی، به جلد آن خودِ کمی بهتر، جابهجا کنی و تمام پوستههای قبلی را بسوزانی و از یاد ببری.»
اگر هر انسانی تلاش کند نسبت به دیروز خود در هر زمینهای از زندگیاش کمی بهتر شود، این «کمی بهترشدنها نسبت به خود قبلیشان» وقتی روی هم انباشته شوند و چیزی از آنها کم نشود، به مرور رشدی عظیم را ایجاد خواهند کرد.
این توصیهی را نهتنها برای افراد، بلکه برای مجموعهها و موسسات و سازمانهای ریز و درشت هم میتوان به کار برد. اگر شهرداری هر روز کمی بهتر از دیروز خودش، خدماتش را ارائه دهد، بعد از چند سال مسلما چهرهی شهر بسیار بهتر و افتخارآمیزتر خواهد شد.
متاسفانه اغلب اوقات مشکل این است که همه میخواهند شبیه مدلهای کشورهای مترقی و پیشرفته باشند؛ درحالیکه یادشان میرود در یک مجموعه همهچیز باید به همه چیز بیاید و نمیشود مثلا با یک سیستم آب و فاضلاب ناکارآمد، انتظار داشت که موقع بارانهای سیلآسا، خانههای شهر مانند خانههای فلان کشور جهان اول خراب نشود.
باید باور کنیم که الگوهای دیگران و مدلهای ایدهآل و آرمانی، چون در ذات تقلید از آنها نرسیدن و نشدن پنهان است، هرگز نمیتوانند باعث بهبود شرایط شوند و با لجبازی روی الگوهایی که متعلق به ما نیستند و دردی از ما دوا نمیکنند، فقط و فقط همین امکان بهبود اندک و تدریجی، اما مثبت را از خودمان دریغ میکنیم.
بنابراین «هر وقت دیدید اوضاع از دیروز بدتر شد و هر سال دریغ از پارسال میشود، بدانید که مدلها و الگوهایی که مورد استفاده قرار میگیرند محال و دستنیافتنیاند و دلیل عقبگرد هم فقط و فقط این است که برای پیشرفت و بهترشدن اوضاع به مدلها و الگوهایی دل بستهایم و چشم امید داریم که متعلق به ما نیستند و از دست آنها برای ما و مشکلاتمان کاری ساخته نیست. تنها راه بهترشدن شرایط این است که فردا، نسبت به آنچه هستیم، اندکی بهتر باشیم و در این «کمی بهتر جدید» بمانیم. همین!»


کمک به کودکان داغدار

ده راهکار دکتر احمد حلت برای کنار آمدن با سوگ

معرفی کتاب خاطرات سوگواری
