اهمیت رفاه و سلامت روان کارمندان
بسیاری از شیوههای مدیریتی توجه به رفاه کارمندان در نهایت منجر به آن میشود که کارفرما سود میبرد. شرکتهایی که بلندمدت به سلامت و رفاه کارکنان اهمیت میدهند، به احتمال زیاد کارکنانی خواهند داشت که به شکل متقابل برای سلامت و رفاه شرکتشان اهمیت قائل میشوند؛ نتیجهای که تمام رهبران خوب خواهان آن هستند.
فناوریهای جدید، جهانیشدن، افزایش رقابت، خصوصیسازی و مسائل دیگر، تأثیر شگرفی بر مشاغل داشتند. این تغییرهای سریع در پیشبرد مشاغل، شرایط و محیط کار، باعث افزایش تقاضا برای یادگیری مهارتهای جدید و نیاز به سازگاری با انواع جدید کار شده است؛ اتفاقی که منجر به فشار برای بهبود بهرهوری و کیفیت کار میشود و بار روانی و استرس در میان نیروی کار را افزایش میدهد.
تحولات و چالش های جدید کارمندان
این تحولات، چالشهای جدیدی را برای کارکنان ایجاد میکنند که ممکن است تأثیرات مثبت و منفی بر روی سلامت جسمی و روانی آنها داشته باشد. به طور مثال، تأکید بیشازحد بر تولید و نتیجهی مثبت و بیتوجهی به سلامت کارکنان، انواع مخاطرات را در سازمانها ایجاد میکند که به مشکلات رفتاری در شغل و بیماریهای مرتبط با مشاغل ختم میشود. در حال حاضر، ماهیت سازمانها و محیط آنها به شدت تغییر کرده است و همین مسئله بر سلامت و رفاه کارکنان تأثیر میگذارد؛ از این رو، نیاز به ارتقای سلامت شغلی و حفظ رفاه کارکنان، بیش از پیش احساس میشود.روانشناسی سازمانی در چند دههی گذشته با تمرکز بر درک تأثیر محیط کاری بر رفتار و رفاه کارکنان، یک رشتهی رو به توسعه محسوب میشود. تحقیقات در این زمینه تا حد زیادی بر جنبههای منفی کار، مانند استرس و فرسودگی شغلی متمرکز شده است. با این حال، در سالهای اخیر تغییری به سمت مطالعهی جنبههای مثبت کار و اینکه شغل چگونه میتواند به رفاه کارکنان کمک کند، انجام شده است.
رفاه کارکنان
یکی از زمینههای مهم تحقیق در روانشناسی سازمانی، مطالعهی رفاه کارکنان است. رفاه کارکنان به جنبههای مثبت و سالم کار از جمله رضایت شغلی اشاره دارد. تحقیقات نشان میدهد کارکنانی که سطح بالایی از رفاه را تجربه میکنند، بهرهوری بیشتر و عملکرد شغلی بهتری دارند، کمتر دچار فرسودگی شغلی میشوند و احتمال کمی دارد که شغل خود را ترک کنند.
حفظ سلامت روانی کارکنان بخش مهمی از سلامت شغلی است و موسسهی ملی ایمنی و سلامت شغلی آمریکا، اختلالات روانی را در میان 10 بیماری و آسیب مرتبط با شغل قرار داده است.
مشکلات سلامت روان به طور مستقیم از طریق افزایش غیبت کارکنان، کاهش تولید و افزایش هزینهها بر کارفرمایان و مشاغل نمایان میشود. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، 35 تا 45 درصد غیبت از کار به دلیل مشکلات سلامت روان است. گستردهترین تأثیر منفی کار بر سلامت روان، استرس است و مطالعات نشان میدهد که استرس شغلی به یکی از شایعترین علل مشکلات سلامتی افراد در محل کار تبدیل شده است.
استرس و افسردگی در محل کار
بر اساس نظرسنجی انجامشده توسط «سازمان بینالمللی کار»، استرس و افسردگی در محل کار در حال حاضر پس از بیماریهای قلبی، دومین عاملی است که باعث عدم توانایی کارمندان برای ادامه کار میشود. استرس شغلی میتواند باعث مشکلات عاطفی، فیزیولوژیکی و رفتاری مانند اختلالات خلقی، کاهش کیفیت خواب و همچنین تیرگی روابط با خانواده و دوستان شود.
در راستای اهمیت به رفاه کارمندان و افزایش بهرهوری، پرتغال آخرین کشوری است که بهدنبال کشورهایی مانند بلژیک و بریتانیا، آزمایش کاهش روزهای کاری هفته به چهار روز را آغاز کرده است.
هفتهی کاری چهار روزه
گفتوگوها دربارهی چهار روز کاری در هفته، نخستینبار در زمان همهگیری کووید-۱۹ آغاز شد. طبق این طرح، کارمندان چهار روز در هفته کار میکنند، در حالی که حقوق یکسانی دریافت میکنند، مزایای یکسانی دارند و حجم کاری آنها نیز دچار تغییر نمیشود. طرفداران هفتهی کاری چهار روزه معتقدند در صورت اجرای این طرح، رضایت کارمندان همزمان با بهرهوری افزایش پیدا میکند.
«الکساندر دوکرو» نخست وزیر بلژیک گفته که امیدوار است این تغییر به انعطافپذیری بیشتر بازار کار کشورش کمک کند و تلفیق زندگی خانوادگی با شغل برای افراد آسانتر شود. او همچنین اعلام کرده: «هدف این است که به مردم و شرکتها آزادی بیشتری برای تنظیم زمان کارشان بدهیم».
چند استراتژی برای ارتقای رفاه و سلامت کارمندان
در ادامه به چند استراتژی اشاره میکنیم که مدیران میتوانند با استفاده از آنها به ارتقای رفاه و سلامت کارمندان خود کمک کنند.
1. به کارمندان کنترل بیشتری درباره چگونگی انجام کارشان بدهید
تحقیقات نشان میدهد که داشتن اختیار کم دربارهی چگونگی انجام کار، نهتنها برای سلامت روان مضر است، بلکه با افزایش میزان بیماریهای قلبی نیز مرتبط است. همچنین ترکیبی از انتظارات کاری بالا و کنترل شغلی پایین، به طور قابلتوجهی خطر دیابت و مرگ ناشی از بیماریهای قلبیعروقی را در میان کارمندان افزایش میدهد. حتی تغییرات نسبتا کوچک در استقلال کارمندان میتواند در سطح رفاه آنها تغییر ایجاد کند.
به طور مثال، یک مطالعه در یک مرکز تماس خدمات مشتری نشان داد که آموزش بیشتر به کارمندان به گونهای که بتوانند وظایف جدید را بر عهده بگیرند و خودشان به حل شکایت مشتریان بپردازند، بهبود سلامتی و افزایش عملکرد در کار را به همراه خواهد داشت. استقلال و قدرت تصمیمگیری برای کارکنان میتواند به احساس کنترل و رضایت در کار آنها کمک کند.
2. دربارهی زمان و مکان کار کارمندان انعطاف بیشتری نشان دهید
پژوهشها نشان میدهد که کنترل بیشتر کارمندان بر برنامهی کاری خود باعث بهبود سلامت روان آنها میشود. این انعطافپذیری میتواند شامل اجازهدادن برای زمانهای مختلف شروع و پایان کار و همچنین تغییر شیفت کاری باشد.
3. ثبات برنامههای کارکنان را افزایش دهید
امروزه بسیاری از شرکتهای خردهفروشی و خدماتی از یک برنامهریزی دقیق برای تطبیق نیروی کار خود در مقابل نوسانات بازار استفاده میکنند. برنامههای نامنظم و غیرقابلپیشبینی، مدیریت زندگی شخصی و مسئولیتهای خانوادگی را برای کارکنان دشوار میکند. پیامدهای منفی یک برنامه کاری نامنظم برای کارمندان به شکل کیفیت خواب پایینتر و ناراحتی عاطفی بروز میکند. در مقابل، ثبات بیشتر برنامهریزیها میتواند برای شرکتها و کارمندان سودمند باشد.
طبق تحقیقات، افزایش ثبات برنامهریزی برای کارکنان منجر به افزایش هفتدرصدی در فروش متوسط فروشگاهها و افزایش پنجدرصدی در بهرهوری نیروی کار میشود. همچنین افزایش کیفیت خواب و کاهش استرس بهخصوص در میان کارکنان دارای فرزند، از نکات مثبت برنامهریزی کاری منظم برای کارمندان است.
4. فرصتهایی برای شناسایی و حل مشکلات محل کار توسط کارکنان فراهم کنید
فرصت دادن به کارکنان برای مشارکت در بهبود محیط کار میتواند یک رویکرد موثر برای تقویت رفاه آنها باشد. مطالعهای روی پزشکان، دستیاران پزشک و پرستاران نشان داد کسانی که برای مشارکت در جلسات مربوط به شناسایی مشکلات محل کار دعوت شده بودند، میزان فرسودگی شغلی آنها کاهش یافت و در مقابل، رضایت شغلیشان با افزایش همراه بود. همچنین پزشکان، دستیاران پزشک و پرستاران که فرصتی برای حل این مشکلات داشتند، کمتر به فکر تغییر شغل خود بودند.
5. حجم کاری معقول را برای حفظ کارمندان در نظر بگیرید
تحقیقات نشان میدهد ساعات کاری طولانی و فشار کاری بالا میتواند تاثیر قابلتوجهی بر سلامت و رفاه کارمندان داشته باشد که از جمله آنها میتوان به میزان بالاتر علائم افسردگی، فشار خون بالا و بیماریهای قلبیعروقی اشاره کرد. ادامهی این روند میتواند کارمندان را به تغییر محیط شغلی خود ترغیب کند و در این میان ممکن است مدیران به واسطهی تحمیل حجم کاری بالا، بهترین کارمندان خود را از دست بدهند.
6. حس تعلق اجتماعی را در میان کارکنان تقویت کنید
ایجاد یک فرهنگ کاری متناسب که در آن کارمندان میتوانند با همکاران خود روابط همدلانه ایجاد کنند، یک استراتژی مهم برای افزایش رفاه کارمندان محسوب میشود. تحقیقات نشان میدهد اینگونه روابط در محل کار باعث کاهش نگرانیهای روانی در میان کارمندان میشود.
همچنین یکی از راههایی که سازمانها میتوانند رفاه کارکنان را ارتقا دهند، ایجاد محیطهای کاری سالم است. این شامل عواملی ساده مانند روشنایی کافی و دمای مناسب محیط میشود. بهعلاوه، سازمانها میتوانند با فراهمکردن فرصتهایی برای شرکت در فعالیتهای فیزیکی مانند پیادهروی یا انجام حرکات کششی و با ترویج عادات غذایی سالم از طریق فراهم کردن دسترسی کارمندان به گزینههای غذایی سالم، رفاه کارکنان را ارتقا دهند.
طرحریزی وظایف و مسئولیتهای کاری کارمندان
یکی دیگر از عوامل مهم در ارتقای رفاه کارکنان، طرحریزی وظایف و مسئولیتهای کاری است. مشاغلی که چالشبرانگیز هستند و فرصتی برای رشد و توسعه فردی فراهم میکنند، نسبت به مشاغلی که یکنواخت هستند، به رفاه و سلامت روان کارکنان کمک میکنند.ارائهی فرصتهای آموزشی برای کارمندان
ارائه فضاهای استراحت برای کارمندان
ترویج فرهنگ سازمانی مثبت بین کارمندان
فعالیتهای ورزشی کارمندان
بهترین ساعت شروع کار
از سوی دیگر، پژوهشگران دانشگاه آکسفورد میگویند مجبور کردن کارکنان برای شروع کار قبل از ساعت ۱۰ صبح، معادل شکنجه است و موجب بیماری، فرسودگی و استرس آنان میشود.
به گفته محققان، گرچه پیش از رسیدن به سن ۵۵ سالگی، ساعت بیولوژیکی افراد بزرگسال با ساعت کاری ۹ صبح تا ۵ عصر هماهنگ میشود، اما این مسئله یک «تهدید جدی» برای سلامت جسمانی و روانی افراد است. همچنین شرکتهایی که کارمندان را مجبور میکنند کار خود را صبح زود آغاز کنند، بازدهی کمتری دارند.
سلامت روان کارمندان یکی از مهمترین عواملی است که بر عملکرد و موفقیت سازمانها تأثیر میگذارد. اختلالات روانی در کارمندان میتواند منجر به کاهش عملکرد، افزایش نرخ ترک شغل و حتی بروز بیماریهای جسمی شود. با این حال، سازمانها میتوانند با ارائهی برنامههایی برای بهبود سلامت روان کارمندان، به بهبود عملکرد و موفقیت سازمان خود کمک کنند.
Sources: HBR / journals.lww