
رسانه و حسادت
رسانهها چگونه به چشموهمچشمی و حسادت دامن میزنند؟
ما شاید ژستهای عجیب و غریب شوهرخواهر یا عروس کوچک خانواده را در استوری اینستاگرامش میبینیم و در برابرش واکنش نشان میدهیم، اما باید به یاد داشته باشیم که این توجهخواهی و قراردادن خود در معرض نگاه و تحسین دیگران، سیاستمداران بزرگ حتی رئیس جمهور آمریکا و پادشاه انگلیس و دیگر چهرههای غرب، دولتمردان، هنرپیشهها، سلبریتیها و حتی دانشمندان و در مجموع همهی دنیا را به خود مشغول کرده است.
راستش را بخواهید من خیلی به سفرهای مطالعاتی و پژوهشی همراه با سیاحت به خارج از کشور نرفتهام؛ برای همین نمیتوانم دقیق بگویم که در همه جای جهان این گونه است یا نه؛ ولی در مملکت ما که همه چیز مُدهای مخصوص به خود را دارد. اینکه میگویم مُد، دقیقا همان معنی آشنای مُد منظورم است؛ یعنی یک چیز فصلی و دورهای. چیزی مثل شلوار دمپا گشاد یا خمرهای که امروز مد است و فردا یک شکل مندرآوردی دیگر مُد میشود؛ همه چیز مثل مدیریت چالشها و اخیرا اَبَرچالشها.
یک زمانی مد روز برای مدیریت «هماندیشی» است؛ یعنی اینکه صدها نفر کارشناس و کارشناس ارشد و مدیر و مدیرکل از سراسر کشور در یک جای خوش آب و هوای مملکت، قشمی، کیشی، رامسری یا دستکم در تهران و در سالن همایشهایی یا هتل استقلالی جمع میشوند و بعد از دریافت چند نوبت ژتون ناهار و عصرانه و پذیرایی و هدایای مادی و معنوی، دربارهی یک اتفاق یا موضوع هماندیشی میکنند و بعد میروند سر خانه و زندگیشان و درآمد مأموریت اداریشان را به شکلی خرج میکنند.
یک زمان هم مُد «بسترسازی» است؛ یعنی همهی مدیران و مشاوران و کارشناسان دنبال ایجاد بسترهای لازم برای همهی امور میگردند و سعی میکنند با ایجاد این بسترها، شرایط لازم را برای حلوفصل مشکلات فراهم آورند و همه هم هر جا مشکلی میبینند، تقصیر را گردن همین بستر بیچاره میاندازند که در زمان مناسب یا به شکل درست و حسابی ساخته نشده است!
اما مُد امروز در همهی عرصههای فکر و اندیشه و مدیریت در کشور ما «آسیبشناسی» است. همه، از مهمان برنامهی زلال احکام تا استاد سلبریتی دانشگاه امام صادق(ع) به دنبال این هستند که مسائل مختلف را آسیبشناسی کنند؛ یعنی آسیبهایی که در کار وجود دارد یا ایجاد شده است، بشناسند. متأسفانه این آسیبها آنقدر زیادند که در یک جلسه و دو جلسه هم قابلشناسایی نیستند. یک علتش شاید این است که در هرجایی که ورود میکنی و نگاهی میاندازی، میبینی قلهها چنان فتح شده است که کارشناس برای آسیبشناسی کم میآوریم. معمولا ته خط همهی این آسیبشناسیها هم مشخص است. مدیران و مسئولان دلسوز که زبانم لال، اشتباهی در کارشان نیست. برنامههای بالادستی و پاییندستی هم که همه روشن است و بودجهها هم که همیشه به خوبی اختصاص مییابد؛ مشکل در جای دیگری است: در عملکرد رسانهها. شما شنیدهاید یک بار یک مسئول عزیز بگوید «ببخشید فلان حرفی که زدم، فلان حرکتی که کردم، فلان تصمیمی که گرفتم اشتباه بوده است؟» مشخص است که نه؛ همهی مشکل از رسانههاست که حرفها را تقطیعشده منتشر میکنند، منظور مسئولان را متوجه نمیشوند و نقدهایشان هم هیچوقت سازنده نیست!
این همه مقدمه برای چه بود؟ برای اینکه خودم هم میخواهم از موضع آسیبشناسی دست به رایانه ببرم و متنی دربارهی تأثیرات سوء رسانهها بر بهباددادن زندگی زنان و مردان معصوم و دلسوز جامعه بنویسم! من هم معتقدم از وقتی که رسانهها از شکل رسانههای مرکزی و بزرگ خارج شدند و به صورت غیرمرکزی و شخصیشده درآمدند، آمارها فاجعهآمیز شد. آمار طلاق را که در این چندسال میخوانیم، میفهمیم که چه بر سر جامعه آمده است. از این آمار تا آن آمار، وضع وخیمتر و وحشتناکتر میشود. رقابتهای عجیب و غریبی در بین مردم مشاهده میشود که دود از کله آدم بیرون میزند.
بعضیها حاضرند خود را به شکلی عجیب، زشت کنند یا ادا و اطوارهایی دربیاورند که انسان سالم عادی با دیدنش شرم میکند یا حاضرند جلوی چشم همه شروع به بیادبی، فحاشی یا بددهنی کنند، اما دیگران آنها را ببینند. این بیماری «توجهخواهی» یا بهتر است بگویم «گدایی توجه» که بین همه شایع شده و خیلیها آرزو دارند توجه گروه زیادی از مردم را به خود جلب کنند، از دورهی گسترش رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی اینترنت پایه رواج یافته است. این پدیده، پدیدهای ایرانی هم نیست و در همه جای جهان همین است. هر کس بیشتر «وایرال» شود، مهمتر است. دیدهشدن و مورد توجه قرارگرفتن هم راز موفقیت و شادکامی است.
همهی این حرفها را قبول دارم و بیشتر از کارشناسان باسواد و ارجمند برنامههای میزگرد شبکههای چهار و افق هم دربارهی آسیبهای اجتماعی و اخلاقی دوران اخیر حرف دارم، ولی دلم نمیخواهد به خاطر عرضهی حرفهای تکراری، وقت و حوصلهی شما را بگیرم. اما برخلاف همهی آن کارشناسان و احتمالا بسیاری از خوانندگان، مشکل را گردن رسانهها نمیاندازم. رسانهها، به نظر من تنها میانجیهایی میان واقعیتهای اجتماعی و گروههای اجتماعی هستند. پدیدههای بیرونی را بازتاب میدهند، اما قدرت ساختن و شکلدادن به آنها را ندارند، یا اگر هم بپذیریم که دارند، آنها تنها یکی از عوامل هستند.
ایراد آسیبشناسیهای رسانهای و مدیریتی معمول این است که میخواهد پدیدههای پیچیده و چندعاملی اجتماعی را در بیخطرترین شکل ممکن سادهسازی کند. اگر آمار طلاق بالاست، چون خیانت، بیوفایی و کمتحملی مردم نسبت به هم زیاد شده و خوب عامل همهی اینها هم معلوم است: شبکههای اجتماعی! از هزارویک عامل اجتماعی از جمله تغییرات نسلی، بالارفتن سطح شهرنشینی، بالارفتن سطح سواد عمومی و آموزشهای عالی، عوامل اقتصادی، بحرانهای ناشی از گسل میان گفتمانهای رسمی و غیررسمی، تغییرات اساسی در سبک زندگی و ... به راحتی میگذریم و به این نتیجه میرسیم که اینستاگرام و فیسبوک عامل اصلی طلاق هستند. بعد هم که این عوامل فتنهساز و بدبختی آفرین را فیلتر میکنیم، مشکل سرجایش باقی است و باز باید برویم سر یک آسیبشناسی جدید و این چرخ همچنان میچرخد!
اگر قرار است دربارهی مشکلات اجتماعی حرف بزنیم، باید همیشه این تبصرهی مهم را در وسط حرفهایمان باز کنیم که ما اولا داریم دربارهی پدیدههایی با گسترهی جهانی حرف میزنیم و ثانیا دربارهی یکی از چندین عامل بروز این پدیدهها صحبت میکنیم. توجه در دنیای امروز بخشی از ساختار جامعهی اطلاعاتی را تشکیل میدهد و دیدهشدن و موردتوجهقرارگرفتن یک جنگ بزرگ و مبارزهی جدی در همهی عرصههاست.
ما شاید ژستهای عجیب و غریب شوهرخواهر یا عروس کوچک خانواده را در استوری اینستاگرامش میبینیم و در برابرش واکنش نشان میدهیم، اما باید به یاد داشته باشیم که این توجهخواهی و قراردادن خود در معرض نگاه و تحسین دیگران، سیاستمداران بزرگ حتی رئیس جمهور آمریکا و پادشاه انگلیس و دیگر چهرههای غرب، دولتمردان، هنرپیشهها، سلبریتیها و حتی دانشمندان همهی دنیا را به خود مشغول کرده است. ممکن است بگوییم این وضعیت، به دلیل ظهور شبکههای اجتماعی اینترنت پایه است و باید ظهور و حضور آنها را آسیب دانست. اما فراموش نکنید که همین فناوریهای جدید و شبکههای تازهای که به مدد فناوری ایجاد شده باعث شکستهشدن انحصار توجه به اصحاب قدرت و ثروت، ناکامماندن سلطههای دولتی و شبهدولتی بر رسانهها و فیلترشدن صداهای اقلیت درحصارمانده و سرکوبشده شدهاند.
آرش شفاعی / دکترای مدیریت رسانه و روزنامهنگار


نفعگرایی!

نقش تغذیهی سالم در ارتقای سطح هوشیاری و تقویت قدرت یادگیری

یادگیری زبان انگلیسی در 10 جلسه
