menu button
سبد خرید شما
حسادت؛ از فرد تا اجتماع
موفقیت  |  1404/01/30  | 

حسادت؛ از فرد تا اجتماع

ناکامی‌های اجتماعی حسادت‌ را بسط می‌دهد

عموما حسادت را امری ناپسند و غیراخلاقی در نظر می‌گیرند و ریشه‌های آن را در درون افراد جست‌وجو می‌کنند. روان‌شناسان علت بروز این پدیده را به عزت‌نفس پایین، ترس از‌دست‌دادن و احساس ناامنی منتسب می‌کنند و بدین‌ترتیب این احساس را به روان افراد گره می‌زنند. اما باید خاطرنشان کرد که بسیاری از مشکلات و احساسات به‌ظاهر روانی می‌توانند ریشه‌ها و تبیین‌های جامعه‌شناختی نیز داشته باشند؛ از جمله موضوعی که در این نوشتار به آن می‌پردازیم، یعنی حسادت.


احساساتی همچون حسادت به‌وسیله‌ی فرآیندها و نیروهای اجتماعی شکل می‌گیرند. ازاین‌رو، آن‌ها بازتاب‌دهنده‌ی نگرش‌ها، ارزش‌های گروه و افراد هستند؛ ارزش‌هایی که به دلیل تقسیم و توزیع نابرابر منابع ارزشمندی همچون ثروت، قدرت و منزلت در جامعه به محل نزاع افراد بدل شده‌اند. بنابراین باید گفت از منظر جامعه‌شناختی، سخن‌گفتن از احساساتی همچون حسادت بدون توجه به زمینه‌ها و عوامل اجتماعی کاری است بی‌حاصل.

زمانی که منابع و سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه محدود و امکان دستیابی به آن‌ها برای همگان به‌آسانی میسر نباشد، افراد برای مواجهه با آن‌ها گاهی سازوکارهای غیرارادی و غیرمنطقی به کار می‌گیرند که یکی از این سازوکارها حسادت است.

جامعه‌شناس مشهور فرانسوی، «پیر بوردیو»، معتقد است: «ما در میدان‌های مختلفی زندگی می‌کنیم که به‌مثابه‌ی عرصه‌های اجتماعی تلقی می‌شوند و در آن افراد بر سر منافع محدود مدام در حال مبارزه‌اند». به عبارتی، یکی از شیوه‌های مبارزه‌ی افراد برای توجیه ناکامی و عدم دستیابی به منابع محدود در جامعه حسد‌ورزیدن است. افراد به دلیل قرار‌گرفتن در وضعیت ناکامی، به منزلت و دارایی‌های مادی و غیرمادی دیگران حسادت می‌ورزند و بدین طریق برآنند تا احساس شکست خود را مخفی کنند. علاوه بر این، اضطراب منزلت و ترس از آینده نیز از عواملی است که آتش حسادت را در افراد شعله‌ور می‌کند؛ اضطرابی که گریبان‌گیر افراد است، پیوسته همچون پتکی بر سرشان فرود می‌آید و رنج ناکافی بودن را در آن‌ها به وجود می‌آورد.        

در ضمن، امروزه افراد برای فرار از تشابه و یکسانی با دیگران مایل به نمایش مصرف هستند تا بدین شیوه خود را از دیگران متمایز کنند. برگزاری جشن‌ها و مراسم مختلف و اشتراک‌گذاری آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی از مصادیق عینی آن است. این فرایند خود به رشد حسادت در بین کاربران نیز منجر می‌شود. نکته‌ی درخور توجهی که در این زمینه می‌توان به آن اشاره کرد این است که در شرایطی که جامعه با مشکلات شدید اقتصادی، همچون تورم، بیکاری و تحریم‌های خارجی دست‌به‌گریبان است، این حجم از مصرف و نمایش چگونه در شبکه‌های اجتماعی به چشم می‌خورد؟

در این زمینه، برخی از نظریه‌پردازان اقتصادی از نظریه‌ای تحت عنوان نظریه‌ی «اثر رژلب» استفاده می‌کنند و بر این باورند که در شرایط بحران اقتصادی و در وضعیتی که افراد امیدی به بهبودی اوضاع زندگی خود ندارند، به خوشی‌های زودگذر و نمایش مصرف دل‌خوش می‌کنند و به این طریق با شرایط طاقت‌فرسای جامعه کنار می‌آیند. شاید بتوان این نظر را در خصوص وضعیت کنونی جامعه ایران نیز صادق دانست. افراد جامعه ناامید از دستیابی به منابع اقتصادی کمیاب و تحقق رویاهایشان صرفا به خوشی‌های کوچک و لحظه‌ای دل می‌سپارند و با نمایش آن احساس رضایتی کاذب را خلق می‌کنند. آن‌ها بدین طریق بر ناکامی‌هایشان سرپوش می‌گذارند.

این رویه از طریق بازنمایی‌های متعدد کاربران در شبکه‌های اجتماعی به فضای واقعی زندگی نیز تسری می‌یابد و به گسترش حسادت در سطح جامعه منتهی می‌شود. ازآنجاکه تمامی افراد از اقشار مختلف قادر به برگزاری مراسم و جشن‌های لاکچری و نمایش مصرف نیستند، ناگزیر با تماشای حسرت‌بار تصاویر و ویدئوهای دیگران احساس حسادت همراه با عصبانیت را تجربه می‌کنند؛ احساسی که جز سرخوردگی و ناامیدی چیزی برایشان به ارمغان نخواهد آورد.




علل تکمیلی بروز حسادت از منظر جامعه‌شناختی

علاوه بر مواردی که اشاره شد، می‌توان به‌طور خاص علل زیر را در بروز حسادت از منظر جامعه‌شناختی برشمرد:


1. نابرابری‌های اجتماعی یکی از عوامل اصلی بروز حسادت در افراد جامعه است. در شرایطی که منابع کمیابی همچون ثروت، قدرت و منزلت به‌طور عادلانه بین افراد تقسیم نشده است، دارایی‌های برخی افراد به منبعی برای حسادت گروهی دیگر تبدیل خواهد شد. شکاف طبقاتی و تملک دارایی‌ها در انحصار طبقه‌ای خاص حسادت را در طبقه‌ی ندار تشدید می‌کند و در مواردی نیز به بروز رفتارهای وندالیستی منجر خواهد شد، زیرا همواره این باور در افراد محروم تقویت می‌شود که کسی حقشان را خورده است. 


2. همچنین، مصرف‌گرایی و رواج روحیه‌ی سرمایه‌داری و کالایی‌شده نیز از جمله عوامل دیگری است که حسادت را در جامعه افزایش می‌دهد. به بیانی دیگر، غلبه‌ی ذهنیت مادی و روحیه‌ی مادی‌گرایی در جامعه افراد را در مارپیچ حسادت گرفتار می‌کند. 


3. مقایسه‌ی اجتماعی دیگر عاملی است که در رواج حسادت نقش مهمی ایفا می‌کند. زمانی که افراد پیوسته خود را در وضعیتی ناعادلانه در حال مقایسه با دیگران بیابند و همچنین قادر به ایجاد تغییر برای تبدیل‌شدن به سوژه‌هایی که با آن‌ها مقایسه می‌شوند، نباشند، آتش حسادت در آن‌ها زبانه می‌کشد. به‌طور خاص و پس از ظهور شبکه‌های اجتماعی، مقایسه‌ی اجتماعی و به‌تبع آن حسادت به مسئله‌ای حائز اهمیت بدل شده است. بسیاری از کاربران تأثیرگذار همچون بلاگرها و اینفلوئنسرها با انتشار تصاویر و ویدئوهای جشن عروسی و تفریحات خود در اینستاگرام این پیام را به مخاطب انتقال می‌دهند که «ببینید ما چقدر خوشبختیم» و زمانی که کاربران معمولی توان فراهم‌کردن امکانات و برگزاری جشن‌های آنچنانی را نداشته باشند، پس از تماشای مکرر این تصاویر و ویدئوها احساساتی همچون حسادت، خشم و سرخوردگی را تجربه خواهند کرد.


حدود 4 سال پیش سایتی به نام life faker در اینترنت راه‌اندازی شد و تبعات نمایش مصرف و حسادت در فضای مجازی را بررسی کرد. نتایج این سایت جالب‌توجه است. نتایج نشان داد که مقایسه‌ی زندگی خود با دیگران بر اساس تصاویر زیبا و لاکچری به افزایش اضطراب، افسردگی و ناخشنودی از خویشتن در بین کاربران معمولی اینستاگرام منجر شده است. اما نکته‌ی شگفت‌آور این بود که بسیاری از کاربران از این سایت تقاضای خرید تصاویر زیبا و تقلبی برای لاکچری نشان‌دادن صفحات کاربری‌شان را داشتند. این مصداق گواه این مسئله است که افراد برای گریز از احساس ناکافی‌بودن درصدد متمایز‌کردن خود به‌واسطه‌ی نمایش مصرف هستند و این رویه به حسادت گروه محروم و غیر برخوردار منجر می‌شود و این چرخه‌ی معیوب همچنان ادامه می‌یابد. 

حسادت همچنین به بروز تبعات روان‌شناختی و جامعه‌شناختی گوناگونی در جامعه منجر خواهد شد. زودرنجی، افسردگی و ناامیدی تنها چند نمونه از پیامدهای روانی حسادت را شامل می‌شوند. از منظر جامعه‌شناختی باید گفت حسادت همبستگی اجتماعی را تضعیف می‌کند؛ بدین معنا که افراد با حسادت نسبت به دیگران، صرفا خود را شایسته‌ی برخورداری از امتیازات خاص می‌دانند. این فرایند رشته‌ی الفت بین فرد و جامعه را در درازمدت از هم می‌گسلد و فردیت‌گرایی را تشدید می‌کند. به دیگر سخن، حسادت روح جمعی جامعه را هدف می‌گیرد. در این شرایط گویی افراد صرفا حضور یکدیگر را در کنار هم تحمل می‌کنند، اما در کنار هم زندگی نمی‌کنند و درکی از زیست اجتماعی ندارند. در چنین اوضاعی، هر کس خود را شایسته‌ی داشتن بهترین‌ها می‌داند و به دیگری فرصت رشد و شکوفایی نمی‌دهد. در چنین جامعه‌ای، تلاش برای رسیدن به آرمانی مشترک و واحد تلاشی است بس عبث، زیرا در آن همواره سود شخصی بر منافع جمعی می‌چربد و چیزی مهم و ارزشمند است که به‌طور انحصاری در اختیار طبقه‌ای خاص باشد و دیگران از آن بی‌بهره باشند. 

کوتاه‌ سخن آنکه، حسادت نیز همچون بسیاری از مسائل جاری جامعه منشأ اجتماعی دارد و نباید با فروکاست آن به سطح خرد و مشکلات روانی، ساحت جامعه‌شناختی آن را نادیده گرفت. 




آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background