
دوستي به وقت نوجواني!
چگونه بر روابط دوستانهی نوجوانان نظارت داشته باشيم
همه ما با آغاز روابط اجتماعي نيازمند برقراري ارتباط و دوستي با ديگران هستيم. نخستين روابط معنادار و انتخابهاي ما نيز در زمان نوجواني شكل ميگيرند. دوستيهاي ما هرچه درسنين پايينتر شكل بگيرند، عميقتر و تاثيرگذارتر خواهند بود؛ بنابراين نوع شكلگيري آنها و چگونگي برقراري ارتباطشان بسيار مهم است. و با توجه به اينكه نوجوانان دوست دارند براي خودشان اسراري داشته باشند كه نشان از مهمبودن و بزرگشدنشان دارد و علاقهاي ندارند مانند گذشته با والدين خود زياد صحبت کنند، والدین هم چارهاي جز برقراری ارتباط با نوجوان خود ندارند. اما چطور بايد اين كار را انجام دهند و نگذارند فاصله بين آنها و نوجوانشان بيشتر و بيشتر شود. در اين خصوص و براي برقراري ارتباط بهتر با نوجوانان با دكتر زهرا رمضانخاني، مشاور و روانشناس، گفتوگو كردهايم.
دوستيابيهاي اوليه
با شروع دوره نوجواني و تقريبا پايان دوازدهسالگي و با توجه به اينكه هويت فردي و اجتماعي نوجوان در اين سنين شكل ميگيرد، او بهتدريج وارد زندگي اجتماعي و مرحله دوستيابي ميشود. درواقع اينكه چرا بعضي افراد نياز بيشتري به دوستيابي دارند و بعضيها كمتر، به نوع شخصيت و ساختار ذهني آنها بستگي دارد كه با توجه به درونگرا يا برونگرابودن نوجوان، نوع ارتباط او هم مشخص خواهد شد.
درواقع هركس با توجه به ساختار شخصيت خود نيازهايي دارد که برطبق آن هم رفتار ميكند؛ مثلا افراد درونگرا علاقه زيادي به داشتن دوستهاي متعدد ندارند و بيشتر ترجیح میدهند در خلوت خود با گوشدادن به موسيقي و مطالعه به آرامش برسند، درحالیکه افراد برونگرا مایلند بیشتر در جمع دوستان و همسالان حضور داشته باشند.
فراموش نكنيم هيچ نوع برتري بين شخصيتهاي مختلف وجود ندارد. ولي هر دو شخصیت درون و برونگرا باید تحت کنترل باشند تا دچار افراط و مشکل نشوند و در آینده نیز در ارتباطات اجتماعي خود موفق شوند. البته یادمان باشد اگر نوجوان بتواند با افراد خانواده خود ارتباط خوبي داشته باشد، علاقه كمتري به پيداكردن دوستهاي مختلف و ارتباط با آنها خواهد داشت، اما از آن طرف بعضي ديگر از نوجوانان ترجيح ميدهند بيشتر وقت خود را خارج از خانواده سپری کنند؛ چراکه تصور میکنند بهاندازهكافي از طرف خانواده درك نمیشوند. درهرصورت دوستیابی امری مهم در تعاملات اجتماعي است؛ زیرا موجب هويتيابي فردي و اجتماعي در نوجوان ميشود.
گرايش به منابع قابل اطمينان
با توجه به اينكه نوجوان خود را فردي رشدیافته و مستقل میداند و مایل نیست دیگر به والدینش وابسته باشد، دوست دارد با کسانی هم دوست باشد که بتواند با آنان درددل کند، آنان را مورد اعتماد خود بداند و از اسرارش بگويد؛ ضمن اينكه ديگر دوست ندارد كسي در كارش دخالت کرده يا نصيحتش كند.
مهارت دوستيابي و جذب افرادي كه همخواني و هماهنگي بيشتري با نوجوان داشته باشند، چيزي است كه خانواده بايد در سنين كودكي آن را به فرزند خود بیاموزند؛ وگرنه نميتوانند بهخوبي در اين زمينه عمل كنند؛ البته بهترين آموزش در اين خصوص اين است كه اعضاي خانواده با افراد غريبه در صلح باشند، يعني احساس خوبي نسبت به آنها داشته باشند و در محيط خانواده هم از آنها به نيكي ياد كنند. درواقع پدر و مادري كه مدام از دوستان و همكاران خود گله ميكنند، دراصل اين پيام را به فرزندان خود انتقال ميدهند كه نميتوان به افراد غريبه اعتماد كرد و بهآساني با آنها دوست شد..
شيوههاي دوستيابي
ميتوان گفت شيوههاي دوستيابي و هدف هر شخص از انتخاب دوست و شروع رابطه با او يكي از مهمترين شاخصههاي سلامت روان است. درواقع در موضوع بهداشت روان و سلامت يكي از عوامل مهم و تاثيرگذار، نحوه دوستيابي است. معمولا گروههايي كه نابهنجار هستند در اين انتخاب درست عمل نميكنند و مشكلات زيادي با شروع دوستي و نگهداري از آن دارند.
روانشناسان معتقدند بعد از خانواده، نوع ارتباط با دوستان و همسالان تا اندازه زيادي در پيريزي شخصيت و تكامل آن در سلامت بچهها و نوجوانان موثر است. نوجوانان معمولا به دوستان خود خيلي اطمينان کرده و از هرجهت آنها را تاييد ميكنند؛ چون آنها را رازدار خود ميدانند. براساس تحقیقات هرقدر بيتوجهي و ترس از والدين بيشتر شود، ميزان گرايش نوجوانان نيز به دوستيابي نيز بيشتر خواهد شد.
والدين بايد درك كنند كه نوجوان هم مانند هر گروه سني ديگر دوست دارد با همسالانش ارتباط برقرار كند و رفتوآمدهاي سالم و بدون خستگي و به او نشاط بيشتري ميدهد و براي حفظ امنيت اجتماعي وی نیز بسیار ضروری است.
بدهكار نوجوان نمانيم!
با توجه به اينكه نوجوان در مرحله خاصي از زندگي خود قرار دارد، والدين اغلب در رفتار خود با او درست عمل نميكنند. ما نبايد با اينگونه دورشدن از نوجوان كاري كنيم كه او بهدنبال جايي به غير از محيط خانواده در جستوجوي جايي امن و تكيه گاهي مطمئن باشد، بلکه باید طوری رفتار کنیم که ما را قبل را دوستان نوجوان خود یا حداقل درکنار آنان بدانند؛ چون اگر نوجوان در اين سن از خانواده دور شود، بازگشت او در سالهاي بعد خيلي بهسختي و بهندرت صورت ميگيرد.
هنگاميكه نوجوان حمايت و همراهي خانواده را در اين سنين از دست بدهد، جانشيني براي آن نخواهد يافت و همين موضوع باعث ميشود اعتماد و اطمينان او به همهچيز كمتر شود و بدين ترتيب شكلگيري هويت اجتماعي او نيز خدشهدار ميشود؛ يعني والدين اگر نتوانند رفتار درستي با نوجوان داشته باشند او نيز بهتدريج استقلال خود را از دست ميدهد.
آزادي عمل نوجوانان
گاهي ميزان كنترل والدين نسبت به نوجوانان خود آنقدر زياد است كه آنها ترجيح ميدهند همهچيز را از والدين خود پنهان كنند. درواقع نوجوانان عقيده دارند با هرکس که بخواهند دوست شوند، مورد انتقاد والدین قرار میگیرند؛ البته نوجوانان باید بداند در انتخاب دوست به باورها و فرهنگ خانوادگي دوستان خود هم توجه داشته باشند و والدين هم بايد بهطور غيرمستقيم مراقب باشند تا آنان انتخاب اشتباهي نداشته باشند.
بهترين كار در اين خصوص آن است كه خانوادههاي نوجوانان بيشتر با هم در ارتباط باشند تا علاوهبر اينكه شناخت بيشتري از هم پیدا کنند، نوجوانان هم احساس راحتي و صميمیت بيشتري با خانوادههاي خود داشته باشد. فراموش نكنيم تفاوتهاي فرهنگي و طبقاتي دوستان نوجوانان با يكديگر باعث ميشود كه آنها دچار نوعي سردرگمي و احساس كمبود اعتمادبهنفس يا غرور بيجا شوند كه در آينده نيز مشكلات زيادي براي آنها به وجود ميآورد. درواقع نكته مهم در انتخاب دوستان نوجوانان داشتن هماهنگي و همخواني است؛ زيرا ناهماهنگيهاي موجود باعث ميشود تا فاصله نوجوانان با خانوادههايشان هر روز بيشتر و بیشتر شود.
شناخت خواستههاي نوجوانان
درست است گاهي در رفتارهاي نوجوانان به موارد مشكوكي برميخوريم كه دوست داريم آنها را با دوستان فرزندانمان چك كنيم و از آنها دراینباره سوال كنيم؛ ولي اگردقت كنيم، ميفهميم اين كار بهنوعي جاسوسي به حساب ميآيد و اگر نوجوانان متوجه این موضوع شوند، ديگر نميتوانند به والدين خود اطمينان كنند.
درواقع چيزي كه استقلال، اعتماد و اطمينان نوجوانان را سلب ميكند، عدم شناخت كافي والدين نسبت به خواستهها و روحيات فرزندان نوجوانشان است؛ يعني اين شناخت والدين نيز از روحيات نوجوان به اندازهاي نيست كه بتوانند اعتماد آنها را جلب كند.
والدين نبايد در حضور فرزندانشان كاري كنند كه آنها ناراحت و خجالتزده شوند؛ مثلا گاهي والدين بهجاي فرزندان خود از حق آنها دفاع ميكنند که دراينصورت استقلال و اعتمادبهنفس نوجوان كم ميشود و همچنين به اين ترتيب رفتار اشتباهي به نوجوان آموزش داده ميشود كه ديگر نميتوان براي ترميم و بازسازي آن كار كرد.


ببین حالش خوبه!

به چالشها سلام کن!

تحلیلی روانشناختی فیلم بااستعداد (Gifted)
