
از حقبهجانبهای فاقدشعور فاصله بگیرید
توصیه های دکتر احمد حلت
فرض کنید در پیادهرو مشغول قدمزدن هستید و آدمهای عصبی گاهوبیگاه به شما تنه میزنند. یا داخل پارک با بچهها مشغول راهرفتن هستید و دوچرخهسواران، درحالیکه هدست به گوش زدهاند، با سرعت از چند سانتیمتری شما و بچه عبور میکنند. خیلی از ما از این رفتارهای بیادبانه و ناهنجار آدمهای بیادب بدمان میآید و ناراحت میشویم؛ حتی گاهی اوقات طاقت نمیآوریم و به شکلی انزجار و اعتراض خود را هم به شخص نامودب نشان میدهیم. همه هم میدانیم که بسیاری از دعواها و درگیریهای خیابانی هم با همین اعتراضهای کوچک و بزرگ نسبت به کسانی شروع میشود که به خود حق میدهند حق دیگران را نادیده بگیرند و قوانین را به نفع خود بشکنند.
اتفاقا خیلی از این نامودبهای هنجارشکن هم به مراد خود میرسند؛ یعنی با عدم رعایت نوبت در صف، زودتر از بقیه به چیزی که میخواهند، میرسند. این بهرهمندی ناجوانمردانه از امکانات و منابع باعث میشود بسیاری اوقات ما عصبانی شویم و واکنشی خشونتآمیز از خود نشان دهیم که اکثرا باعث بدترشدن اوضاع و دردسرهای کشدار و طولانی میشود.
به نظر میرسد که درگیری و به اصطلاح دستبهیقهشدن با این افراد، نهتنها آنها را به راه مستقیم برنمیگرداند، بلکه دردسرهای بیشتری برای ما به همراه دارد و اگر نتوانیم بر اعصابمان کنترل داشته باشیم، باعث درگیریهای خشن و مصائب پس از آن میشود که حتی گاهی مجبور میشویم به پای کسی بیفتیم که مقصر است و از او طلب بخشش و مرحمت کنیم.
بنابراین درگیری و ادبکردن این افراد بهصورت انفرادی و شخصی معمولا هیچ فایدهای ندارد و به قول معروف دهانبهدهانشدن و بحث و جدل با این قبیل اشخاص با اخلاق و منش انسانی همخوان نیست و نتیجهای ندارد. در واقع وقتی با این اشخاص، با هر توجیهی، دست به گریبان میشوید، از دید جامعه خودتان را تا سطح آنها خوار و حقیر و نفرتانگیز میکنید؛ درحالیکه شما چنین نیستید.
پس بهترین شیوهی مقابله با این افراد هنجارشکن قانونگریز، بیاعتنایی به آنها و کناررفتن از سر راهشان است. این افراد شبیه موجودات ناقل بیماری هستند که بهخاطر مناسببودن شرایط محیطی، امکان رشد و نمو را پیدا کردهاند و در نتیجه برای کاهش تعداد آنها باید ابتدا محیط رشدشان اصلاح و پاکسازی شود که این کار به یک تلاش و خرد جمعی نیاز دارد.
البته این افراد معمولا بیکار نمینشینند و با استفاده از کلمات زشت، ممکن است کارهای وقیحانه و زشتی را به شما نسبت دهند. این اتهامات میتواند هر انسانی را عصبانی کند؛ اما به خاطر داشته باشید که آن فرد وقیح این اتهامات را به شما میزند تا عصبانیتان کند و شما با خشمگینشدن در واقع در جهت اهداف او گام برمیدارید. بههمینخاطر بهترین واکنش در مقابل کسی که به شما تهمت میزند، این است که سکوت کنید و کوتاه بیایید؛ البته این بدان معنا نیست که او در فحاشی و دشنامگویی و اتهامزنیاش آزاد باشد، بلکه معنایش این است که شما به جای اینکه خودتان وارد گود شوید و جوابش را بدهید، با روشهای خردمندانه از طریق مجاری قانونی و با روشهای مدبرانه او را در صورت ادامه فحاشی و هتاکی وادار به سکوت میکنید.
گاهی هم بخشش و صبوری و چشمپوشی بهترین راهکار است زیرا این شکیبایی و بخشش، نه بهخاطر فرد بددهن و دشنامگو، بلکه بهخاطر خودتان است که سزاوار آرامش ابدی و پیوسته هستید.
افرادی که بیشعور نامیده میشوند، این حق را به خود میدهند که هر کاری را که دوست دارند، انجام بدهند. آنها به دلیل بیقیدومرزبودن میتوانند شما را بهراحتی وارد بازیهای کثیف خود کنند؛ پس به شما تهمت میزنند و بدون هیچ حجب و حیایی، شما، عزت و اعتبار اجتماعی شما را تا سطح خودشان پایین میآورند. این افراد همیشه خود را حقبهجانب میدانند و بهخاطر اینکه در استفاده از ابزارهای غیراخلاقی دستشان باز است، آدمهای سالم و شرافتمند هرگز نمیتوانند از پس آنها برآیند. بنابراین تا میتوانید از این افراد دوری کنید و اگر در دامشان افتادید، به جای مقاومت و درگیرشدن، سعی کنید فرار کنید؛ به همین سادگی!


تنهایی چیست؟

از حقبهجانبهای فاقدشعور فاصله بگیرید

مثل خرس!
