menu button
سبد خرید شما
بررسی معیارهای ازدواج
مهتاب نیکان  |  1403/12/19  | 

بررسی معیارهای ازدواج


نیاز به برقراری رابطه‌ای پایدار و صمیمی و همراه با عشق و محبت از مهم‌ترین دلایلی است که سرانجام هر زن و مرد را به سمت انتخاب همسر و ازدواج سوق می‌دهد. با توجه به نقش فرهنگ و اعتقادات مذهبی در کشور و پایبندی جامعه به سنن و آداب، به نظر می‌رسد در جامعه ایرانی ازدواج و تشکیل خانواده مهم‌ترین نقش را در دوره بزرگسالی داشته باشد.


ازدواج نقش عمده‌ای در زندگی بشر دارد و عوامل متعددی وجود دارند كه در کیفیت و چگونگی این امر مهم موثر هستند و چنانچه این عوامل نادیده گرفته شوند، زوجین در زندگی با مشکلاتی رو‌به‌رو خواهند شد. مهم‌ترین این عوامل عبارتند از: شخصیت، سن، شغل، درآمد، جذابیت ظاهری، تحصیلات، سلامت جسمی و روانی، طبقه اجتماعی و تناسب فرهنگ و مذهب. ازدواجی كه بدون توجه به این عوامل انجام گیرد، رسیدن به سعادت و خوشبختی در آن به احتمال زیاد ممکن نخواهد بود.

البته باید توجه داشت که در انتخاب معیار‌های ازدواج، بتوان تعادل را برقرار کرد. بیش‌از‌حد ساده‌گرفتن این معیارها احتمال شکست در ازدواج را افزایش می‌دهد و از طرفی هم سختگیری در انتخاب باعث به‌تاخیر‌افتادن هر چه بیشتر این امر می‌شود.


اما واقعا حد تعادل در معیار‌ها کجاست؟ 

کدام معیار‌ها ما را در مسیر درستی سوق می‌دهند و کدام معیار‌ها ما را سر‌درگم می‌کنند؟ در جواب به این سوال‌ها باید گفت هیچ معیار ثابت و مشخصی مطلقا «معیار خوب یا بد» شناخته نمی‌شود، بلکه موقعیت ما تعیین‌کننده معیارهای خوب و بد است.

انسان‌ها با یکدیگر متفاوت هستند؛ شخصیت‌های متفاوت، انواع فرهنگ و مذهب، تربیت خانوادگی، طبقه اجتماعی و اقتصادی، همه و همه باعث شده‌اند که یک سری معیارهای خاص برای همه کارساز نباشد و بهتراست در این تصمیم مهم که تاثیر به‌سزایی هم در نیم بیشتر عمرمان دارد، کمی تخصصی‌تر عمل کنیم.




انواع معیارها در ازدواج

معیار‌های ازدواج به سه دسته تقسیم می‌شوند:

1.معیارهای تصادفی

این معیارها کاملا تصادفی برای ما ارزش پیدا می‌کنند و به خانواده و دوستان و محل زندگی ما بستگی دارد. همان‌طور که موقعیت جغرافیایی ما در دنیا تاثیر به‌سزایی در انتخاب دین و مذهبمان دارد، شخصی که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده باشد هم ناخودآگاه یکی از معیارهایش اعتقادات مذهبی طرف مقابل است. یا شخصی که در خانواده‌ای بزرگ شده است که همگی از تحصیلات بالایی برخوردار هستند، نا‌خودآگاه تحصیلات بالا برایش اولویت پیدا می‌کند.


2.معیارهای همتا‌سازی

شواهد نشان داده که مردم اغلب ترجیح می‌دهند با کسانی ازدواج کنند که از لحاظ جسمی و فکری بیشتر به هم شبیه هستند. این مطلب در مورد سن، ویژگی‌های فیزیکی مثل قد، جثه و ...، هوش، تحصیلات، طبقه اجتماعی و اقتصادی، مذهب ، فرهنگ و زبان صدق می‌کند.


3.معیارهای مکمل

بیشتر افراد مایلند همسری را برگزینند که نیازهای آن‌ها را برآورده کرده و تمایلاتشان را تکمیل کند. به بیانی دیگر، به‌دنبال ویژگی‌هایی در طرف مقابل هستند که هیچ شباهتی به خودشان ندارد تا بتوانند نیازهای مکمل خود را ارضاء کنند. شاید به همین علت است که برون‌گراها و درون‌گراها جذب یکدیگر می‌شوند، زیرا برون‌گرا می‌تواند عیب‌های خود مثل فرصت‌ندادن به دیگران برای صحبت‌کردن، توجه‌نکردن به اطلاعات دیگران، تفکر‌نکردن درباره مشکلات و واکنش نشان‌دادن قبل از فکر‌کردن را با وجود یک درون‌گرا و همین‌طور درون‌گرا معایبی چون گوشه‌گیری، توانایی پایین در معاشرت و دوست‌یابی و... را با یک برون‌گرا برطرف کند.

یا معمولا افرادی که روان‌رنجوری (سرشت مضطرب) بالایی دارند، از آنجایی که عزت نفس پایینی داشته و قدرت روبه‌رو‌شدن با مشکلات را ندارند، دوست دارند با فردی ازدواج کنند که قابل‌اعتماد است و می‌توانند به او تکیه کنند و از آنجایی که افراد دارای شغل ثابت و سالم قابل‌اعتماد‌تربه نظر می‌رسند، این افراد به شغل همسر آینده‌شان اهمیت زیادی می‌دهند. همچنین چون آن‌ها در برابر ناکامی‌های جزئی، واکنش عاطفی زیادی نشان می‌دهند، به دنبال کسی هستند که در ناکامی‌ها کنارشان باشد و از آن‌ها حمایت کند. از این رو، فرد سلطه‌گرا جذب فرد سلطه‌پذیر و شخصیت مراقبت‌کننده جذب شخصیت وابسته می‌شود و بر همین اساس معیارهایشان را بر اساس نیازهایشان تعیین می‌کنند.

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در معیارهای ازدواج، جنسیت افراد است؛ به طوری که دختران به معیارهای روان‌شناختی (مثل تصمیم‌گیری درست، انعطاف‌پذیری، عدم وجود اختلال روانی در همسر و خانواده‌اش، عشق و علاقه) و معیارهای اجتماعی (مثل رضایت والدین هر دو طرف، متناسب بودن سطح تحصیلات و مشترک‌بودن فرهنگ )، شغل همسر، حس مسئولیت و پر‌تلاش‌بودن او بیشتر اهمیت می‌دهند، در‌حالی‌که مردان برای معیارهای زیست‌شناختی (مثل زیبایی، جذابیت ظاهری ، سن، سلامت جسمانی)، وفاداری، اصالت خانوادگی و پاکدامنی اهمیت بیشتری قائل هستند.

به این علت که مرد نقش پررنگ‌تری در تامین هزینه‌های زندگی مشترک دارد، پس برای دختران شغل و درآمد همسر، معیار مهم‌تری به حساب می‌آید تا پسران.




چرا بعضی ها در انتخاب معیار‌های ازدواج بیش‌از‌حد سختگیرند؟


کمال‌گرایی خود فرد:

کمال‌گرایی در هر حیطه‌ای که باشد، با خود مشکلاتی را به همراه دارد و این در رابطه با ازدواج نیز صدق می‌کند. کمال‌گرایی باعث می‌شود توقعات فرد از همسر آینده‌اش به‌قدری بالا برود که انتظار داشته باشد نه‌تنها تمام ویژگی‌های مثبت از نظر ظاهری، تحصیلات، اقتصادی، شخصیت و ... را یکجا داشته باشد، بلکه فرد باید هیچ ویژگی منفی هم نداشته باشد که احتمال برآورده‌شدن این انتظار بسیار کم است.


کمال‌گرایی خانواده:

گاهی ممکن است فردی کاملا واقع‌گرا باشد، اما در خانواده و جمعی کمال‌گرا زندگی کند که چنان توقعاتشان را نسبت به ازدواج او بالا برده‌اند که شخص از ترس اینکه نتواند انتظارات خانواده‌اش را برآورده کند، پیش‌قدم‌شدن در ازدواج را تا جایی که می‌تواند به تاخیر می‌اندازد.


تقلید کورکورانه: 

خیلی از افراد برای انتخاب معیارهایشان، یا به کلیشه‌ها متوسل می‌شوند یا معیار‌های دوستان و نزدیکان خود را الگوی خود قرار می‌دهند. در‌حالی‌که با این کار اشتباهی بزرگی را مرتکب می‌شوند، زیرا معیار‌های هر کس باید مختص خودش باشد. شاید معیارهایی که دوست، برادر یا خواهر شما برای همسر آینده‌اش در نظر گرفته است برای او کاملا حیاتی، درست و بجا باشد، اما برای شما خیلی کارساز و کمک‌کننده نباشد! زمانی هم که معیارها به اشتباه گزینش شده باشند، نمی‌توانند شما را در راستای انتخاب درست هدایت کنند و در نهایت ممکن است انتخابتان را چندین بار به تاخیر بیندازند .


بالا‌رفتن سن:

با افزایش سن مسلما تجربیات فرد نیز افزایش می‌یابد و به قولی سرد و گرم روزگار را می‌چشد و همین امر باعث می‌شود معیار‌هایش برای ازدواج تغییر کند و برای انتخاب همسر آینده‌اش وسواس بیشتری به خرج دهد.


ترس از مسئولیت:

با ازدواج مسئولیت هر دو طرف، چه دختر و چه پسر افزایش می‌یابد. اگر هم فرد در خانواده‌ای بزرگ شده باشد که پدر و مادر تمام مسئولیت زندگی‌ را به عهده گرفته باشند، این ترس بیشتر و بیشتر می‌شود، زیرا در زندگی، هر کدام از زوجین مسئولیت‌هایی دارند که اگر در قبال آن‌ها بی‌تفاوت باشند، مطمئنا به مشکل بر‌می‌خورند.


ترس از طلاق: 

با آمارهای رو‌به‌رشد طلاق، دخترها و پسرها ترسی دائم از ازدواجی ناموفق را تجربه می‌کنند و به همین دلیل، یا از ازدواج منصرف می‌شوند یا آن را به تعویق می‌اندازند، در‌حالی‌که با این کار فقط صورت مسئله را پاک می‌کنند.


نداشتن شغل:

بررسی‌ها نشان می‌دهد اکثر پسرها به خاطر نداشتن شغل مناسب از ازدواج سر باز می‌زنند و تا زمانی که شغل مناسبی پیدا نکرده‌اند از فکر‌کردن به ازدواج فرار می‌کنند.


ترس از‌دست‌دادن آزادی:

یک سری از الگو‌های اشتباه زندگی افراد، این باور را در بین جوانان ترویج کرده است که بعد از ازدواج دیگر آزادی و استقلال سابق را ندارند و همین باور باعث ترس از ازدواج شده است. در‌حالی‌که هر کس در زندگی‌اش نیاز به استقلال شخصی دارد. درست است که در ازدواج مشورت نقش مهمی را ایفا می‌کند، اما نباید آن را با گرفتن اختیارات کامل از طرف مقابل اشتباه گرفت که باعث از‌بین‌رفتن ‌آرامش طرفین می‌شود.




چگونه معیارهای درستی داشته باشیم ؟


در وهله اول باید خودمان را بشناسیم و بدانیم چه شخصیتی داریم. در این مورد می‌توان از یک روان‌شناس یا تست‌های شخصیتی کمک گرفت. وقتی بدانیم چه شخصیتی داریم، نیاز‌ها و کمبود‌هایمان را می‌شناسیم و می‌دانیم که برای ارضا نیاز‌هایمان باید به سراغ چه شخصی و با چه ویژگی‌هایی برویم. با دانستن نقاط مثبتمان هم خواهیم دانست در چه مواردی می‌توانیم طرف مقابلمان را حمایت کنیم.

شناخت شخصیت طرف مقابل نیز مانند شناخت شخصیت خودمان یک امر مهم در ازدواج است. اگر نتوانیم شخصیت طرف مقابل را همان‌طور‌که هست، بشناسیم، پس نمی‌توانیم آن طور که باید او را ارزیابی کنیم و ممکن دچار قضاوت زود‌هنگام شویم؛ پس برای این مورد وقت زیادی بگذارید که اساس و بنیان معیار‌های بعدی شماست.

شکل ظاهری شاید در باور عموم جزو مهم‌ترین یا حتی اولین معیار باشد، اما معیار اشتباهی است. بله، ظاهر فرد باید به‌گونه‌ای باشد که به مرور زمان باعث دلزدگی نشود، اما به‌هیچ‌عنوان نباید فرصت شناخت شخصیت فرد را از ما بگیرد. یادتان باشد که این شخصیت فرد است که تا آخر رابطه باعث پایداری عشق و علاقه می‌شود نه ظاهر؛ پس کمی صبور باشید و در تصمیم‌گیری عجله نکنید.

با توجه به دسته‌بندی که در ابتدای مقاله بیان شد، کمی بیشتر به معیارهایتان فکر کنید و ببینید جزو کدام دسته قرار می‌گیرند. به طور مثال، آیا واقعا معیارهایی که تصادفی برایتان ارزش پیدا کرده‌اند، برای شما مهم و حیاتی هستند و با نبودشان مشکلی برایتان پیش می‌آید؟ اگر پاسختان به این سوال‌ها منفی است، بهتر است در انتخاب معیارهایتان تجدید‌نظر کنید.

در مجموع با خودتان راحت و صادق باشید. کلیشه‌ها، الگو‌برداری‌های نادرست و انتظارات نا‌بجای اطرفیان را کنار بگذارید. این زندگی شماست؛ پس مشخص کنید دوست دارید سبک زندگی آینده‌تان چگونه باشد ودر چه زمینه‌هایی نیاز به یک همراه دارید. در نهایت هم با دقت کامل ویژگی‌های همسر و شریک زندگی‌تان، کسی که نقش مهمی را در آینده شما ایفا می‌کند را دقیق مشخص کنید.

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background