menu button
سبد خرید شما
گفت­وگو با اردشیر بهرامی، پژوهشگر حوز­‎‌ه‌ی خودکشی
موفقیت  |  1403/11/16  | 

هیس! اینجا کسی از خودکشی نمی­‌گوید

گفت­وگو با اردشیر بهرامی، پژوهشگر حوز­‎‌ه‌ی خودکشی

تحریریه­‌ی موفقیت: خودکشی از آن موضوعاتی­ست که حتی حرف زدن از آن هم آسان نیست. حساسیت­ نسبت به این موضوع آنقدر زیاد است که کسی نمی­‌تواند از هیچ نهادی اطلاعات آماری دقیقی دریافت کند. همین ابهام در آمار و علل خودکشی در ایران سبب می­‌شود تا نقش نهادهای غیردولتی و تخصص­های اجتماعی و پژوهشی در آسیب‌­شناسی خودکشی بیشتر شود. اردشیر بهرامی، دانشجوی دکتری جامعه‌­شناسی حدود 15 سال است به بررسی این موضوع پرداخته و در حال حاضر نیز با برگزاری کارگاره­­‌هایی تخصصی سعی در ایجاد بستری مناسب برای شناخت و ریشه‌­یابی این معضل اجتماعی دارد. او در گفت‌­وگو با ما بر قدرتمندتر شدن نهادهای مردمی برای پیشگیری از خودکشی تاکید می­‌کند و معتقد است مادامی که رشد فرهنگی و اقتصادی در اقشار ضعیف جامعه ایجاد نشود، همچنان شاهد اتفاقات تلخی چون خودکشی خصوصا در حاشیه­‌ی شهرها خواهیم بود.


چه شد که از میان موضوعات و آسیب‌های اجتماعی مختلف، پرداختن به مسئله خودکشی را انتخاب کردید؟

من در مقطع ارشد دانشگاه، باستان‌شناسی خواندم اما جامعه‌شناسی را برای مقطع دکتری انتخاب کردم و مطالعاتم اختصاصا بر موضوع خودکشی متمرکز است. از آنجایی که تجربه­‌ی زیستن در ایران و منطقه­‌ی لرستان و ایلام را دارم و خودکشی در این مناطق طی سه الی چهار دهه‌­ی اخیر به‌عنوان یک مسئله­‌ی اجتماعی مطرح بوده، موضوعی که جوانان بسیاری با آن درگیر بوده و هستند، ذهن مرا مشغول کرد و علاقه‌مند شدم تا به لحاظ چیستی و از نظر جامعه‌شناسی و فلسفی، معنای چنین کنشی را بدانم و می‌خواستم بفهمم چه اتفاقی افتاده است که خیلی از انسان‌ها در آن شرایط درگیر مسئله­‌ی خودکشی می‌شوند؛ بنابراین با خود گفتم در وهله­‌ی اول باید به شناخت درستی دست یابم و سپس بتوانم قدم موثری در مرحله سیاست گذاری اجتماعی _سطح کلان ملی_ و نیز در حوزه‌­ی مدد کاری اجتماعی _سطح خرد_ بردارم اگر چه هیچ آسیبی به طور کامل قابل کنترل نیست اما تا حدودی می‌شود موثر بود.


به نظر شما علت عدم تعامل از سوی یک سری نهادهای رسمی برای اعلام آمارها و در اختیار گذاشتن اطلاعاتی دقیق به پژوهشگران چیست؟ آیا این به دلیل حساسیت این موضوع است که پرداختن به آن، خودش منجر به ترغیب افراد برای خودکشی می‌شود؟

من دو دلیل جدی در این زمینه می‌بینم؛ اول همان‌طور که خودتان فرمودید، رسانه‌ها و فضای مجازی باید در مورد انتشار هرگونه خبر مبتنی بر خودکشی که می‌تواند خودش مهیج و محرکی باشد برای افرادی که در معرض این بحران قرار دارند، حساسیت بیشتری به خرج دهند. به اعتقاد بنده رسانه‌ها باید بر اساس یک سری استانداردهای بین‌المللی با این مسئله رفتار کنند. مثلا حتما در پایان خبر نام مراکز و سازمان‌هایی که در حوزه­‌ی پیشگیری از خودکشی و مداخله در آن فعالیت می‌کنند و اورژانس اجتماعی، عنوان شود. مورد بعد اینکه خودکشی می‌تواند یکی از المان‌ها و نشانه‌های ضعف در حوزه­‌ی سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، ناکارآمدی برنامه‌های توسعه، رشد نابرابری‌های اجتماعی و رشد تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها در جامعه باشد.

یعنی بخشی از وجود مسائلی همچون اعتیاد، خشونت‌های خانگی و خودکشی بر می‌گردد به عملکرد ساختارهای برنامه‌­ی توسعه و سیاست‌گذاری‌های دولت؛ بنابراین انتشار هر نوع خبری با این مضمون می‌تواند نشان‌دهنده‌­ی کاستی‌ها و ضعف‌ها باشد و به همین دلیل همیشه بین کل حوزه­‌ی سیاست‌گذاری و جامعه سر اینکه آمارها چگونه باید ارائه شود، بحث‌های اساسی وجود دارد. اما به اعتقاد من این آمارها باید در اختیار پژوهشگران، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، سیاست‌گذاران و برنامه‌نویسان قرار گیرد تا با درک درستی از وضعیت موجود در خصوص خودکشی بتوانند برنامه جامع و کاملی را در سطوح مختلف جامعه برای مداخله و بازتوانی در مسئله­‌ی آسیب های اجتماعی و به طور خاص خودکشی طرح ریزی کنند.




شما در کارگاه‌هایتان به موضوعاتی مثل چندهمسری، انحرافات فکری به‌عنوان علل خودکشی پرداخته‌اید. این موضوعات چقدر می‌تواند در جامعه‌­ی امروز ما جای نگرانی داشته باشد؟

من فکر می‌کنم خودکشی یکی از مسائلی است که نمی‌شود در مورد آن یک حکم کلی با هر رویکردی در علوم مختلفی مانند جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، روانپزشکی، فلسفی و انسان‌شناسی صادر کرد. خودکشی یک امر خاص است و می‌تواند مرتبط با عوامل اجتماعی، محلی، منطقه‌ای و فردی باشد. درست است که خودکشی در بعضی از مناطق ایران به دلیل برخی از این موارد در حال وقوع است اما نمی‌شود از یک زاویه همه­‌ی خودکشی‌ها را تبیین و تحلیل کرد. به همین دلیل شرایط مداخله‌ای اجتماعی - فرهنگی را باید مدنظر قرار داد. همچنین زمینه‌های فرهنگی - اجتماعی، رشد نابرابری‌های اجتماعی (چه در سطح کلان و چه در سطح خرد) پیچیدگی‌هایی در بررسی مسئله­‌ی خودکشی ایجاد می‌کنند که تمام اینها را می‌بایست در حوزه­‌ی علوم اجتماعی و علوم‌انسانی به کنکاش پرداخت.

با این حال فکر می‌کنم شرایطی که جامعه‌­ی ایران در حال حاضر با آن مواجه است، خصوصا در بحث بحران‌های مالی، تورم و گرانی، بر زندگی اجتماعی انسان و همچنین تأمین نیازهای زندگی او بسیار تأثیرگذار است. بخشی از این ساختار که در فضای نابرابر جامعه­‌ی ما وجود دارد در سطح مناطق جغرافیایی، محلی و گروه‌های قومی و اجتماعی است. نابرابری‌هایی که در بحث اقتصاد وجود دارد؛ حتی تسهیلات و فرصت‌هایی که برای پیشرفت و رفاه در سطح کل جامعه­‌ی شهری به طورعادلانه توزیع نشده است.


اما خیلی از این مسائل در سایر کشورها وجود ندارد و باز شاهد موارد زیادی از خودکشی هستیم.

درست است که خودکشی در همه­‌ی جوامع و اقشار وجود دارد اما اگر بخواهیم آن را به چند عامل اجتماعی محدود کنیم، بحث حاشیه‌نشینی در شهرهای کلان و زندگی در محله‌های محروم از توسعه می‌تواند یکی از عوامل بسیار مرتبط با مسئله خودکشی باشد. یعنی خودکشی در مناطقی که از نظر شاخص‌های توسعه، سطح پایین‌تری دارند یا در فقر مطلق به سر می‌برند و یا در شرایط اقتصادی ضعیف‌تری زندگی می‌کنند بیشتر دیده می‌شود.

فضای چشم و هم چشمی در جامعه برای تأمین و دست‌یابی به سطح زندگی بالاتر از یک طرف و عدم دسترسی به فرصت‌ها برای تمام اقشار جامعه از طرف دیگر این معضل را تقویت می‌کند. احساس تبعیض کشنده است. همچنین نابرابری اجتماعی و روزمرگی زندگی که ما خیلی راحت از کنار آن عبور می‌کنیم بسیار تأثیرگذار است. باید به این موارد توجه شود تا با فهم درست تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها بتوان به افراد آسیب‌پذیر کمک کرد. کمکی که به ایجاد یک جامعه­‌ی توانمند می‌انجامد.

جامعه­‌ی سنتی ما حمایت‌های اجتماعی خود را داشت اما امروزه به سمت کنش‌های فردگرایی رفته‌ایم به‌جای اینکه در سطحی از کنش‌های اجتماعی باشیم. چنین جامعه‌ای کمتر افراد خودش را حمایت می‌کند. اما نباید همه چیز را به دوش جامعه بیندازیم بلکه هر نوع سیاستی که باعث شکاف طبقات اجتماعی می‌شود، هر نوع برنامه‌ای که گروهی را از چرخه­‌ی پیشرفت و توسعه و سطح توانمندی اقتصادی محروم می‌کند، خود زمینه­‌ی اصلی شکل‌گیری کنش‌هایی می‌شود که می‌تواند با ایجاد خشونت و ناامیدی اجتماعی منجر به خودکشی شود.




شما فعالیت‌های خود را در قالب یک کارگاه به جامعه ارائه می‌دهید، می‌خواهم در مورد کارکرد این کارگاه بیشتر بدانم.

به‌عنوان یک جامعه‌شناس و پژوهشگر بیشتر فکر می‌کنم بخشی از نظام مراقبتی ما و سیستم مددکاری در حوزه­‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی، روان‌شناسان و مشاوران که به طور مستقیم با جامعه کار می‌کنند باید دانش، باید مهارت و تکنیک‌های لازم برای پیشگیری از خودکشی و مداخله در آن را داشته باشند.

در مسئله­‌ی خودکشی به این دلیل که ما احساس می‌کنیم چون در لایه‌های پنهان جامعه اتفاق می‌افتد کمتر به دنبال ریشه‌های آن می‌رویم. به همین دلیل است که باید سطوح میانه یعنی سازمان‌ها، نهادها، NGOها و کلینیک‌های مددکاری، مراکز روان‌شناسی، مراکز آسیبی و اورژانس اجتماعی را بیشتر با این آسیب آشنا کنیم.

در سطح خرد و عام جامعه هم متأسفانه دانش عمومی برای خانواده‌ها در جهت پیشگیری از رفتارهای مرتبط با رفتارهایی مثل خودکشی بسیار ضعیف است؛ مدرسه، اورژانس اجتماعی و مخصوصا رسانه‌ها می‌توانند در این زمینه نقش مهمی داشته باشند زیرا افرادی هستند که به دلیل پایین بودن آستانه­‌ی تحمل در معرض این آسیب هستند و به نظر من این کارگاه‌ها می‌تواند بخشی کوچک از کار را انجام دهد.

من اعتقاد دارم که خودکشی در جامعه­‌ی ما از نوع فلسفی و ناشی از مرگ معنا در زندگی نیست و بیشتر حاصل تعارضات و اختلافات شدید و احساس طردشدن و محرومیت از جامعه و فشارهای اجتماعی به‌خصوص در حاشیه­‌ی شهرها و محلات محروم است.


وظیفه‌­ی شهروندی هر یک از ما در مواجه با چنین موضوعی چیست؟

اتفاق افتادن یک خودکشی در فضای شهری پیام‌های بسیاری دارد. زمانی که یک جوان از بالای پل  فریاد می‌زند که می‌خواهد خودش را بکشد خیلی از مردم گوشی به دست از او فیلم می‌گیرند زیرا این جامعه بازیگر نیست و بلکه تماشاگر است؛ جامعه‌ای که مسئولیت اجتماعی در آن بسیار ضعیف است. آن جوان دارد پیامش را به کل جامعه مخابره می‌کند، اعتراضش را به همه نشان می‌دهد.

بخشی از احساس ناامنی که در فضای خیابان ایجاد می‌شود برمی‌گردد به اینکه احساس مسئولیت اجتماعی ما در قبال یکدیگر تحلیل رفته و کمتر به هم اعتماد می‌کنیم. غافل از اینکه رفتار همان جوان روی رفتار فرزند ما تأثیر خواهد گذاشت به همین دلیل ما باید این احساس مسئولیت اجتماعی و اعتماد عمومی را تقویت کنیم. اگر نهادهای اجتماعی و مردمی درست شکل می‌گرفت می‌توانست به رشد مسئولیت مدنی کمک کند.

در برابر مسئله­‌ی خودکشی تمام جامعه مسئول هستند اما دولت به‌عنوان مهم‌ترین کارگزار توسعه، نقشی کلیدی در ایجاد عدالت اجتماعی و توسعه­‌ی پایدار دارد.



آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background