هنرآفرینی برای بهتر زیستن
تاثیر هنر در بهزیستی جسمی و روانی
فیلم مستند «وقتی نقاشی میکشم، بهتر به خاطر میآورم» که در سال ۲۰۰۹ تولید شد، مجموعهای از دستاوردهای علمی پیرامون اثرات التیامبخش خلق هنر بر تواناییهای عقلانی همچون بهبود مشکلات حافظه و سلامت روان نظیر اضطراب و افسردگی را در خود خلاصه کرده است. این فیلم نشان میدهد که چطور نقاشیکشیدن میتواند خاطرات را در افراد مبتلا به آلزایمر برانگیخته و آنان را قادر سازد تا با گذشته و حال ارتباط برقرار کنند.
البته بیماران آلزایمری تنها ذینفعان هنر نیستند. تحقیقات نشان داده است همین که افراد از طریق هنر خودشان را ابراز می کنند، به بهبود افسردگی، اضطراب و حتی سرطان آنها کمک میکند. همچنین آفرینش هنر با بهبود حافظه، قدرت استدلال و تابآوری هیجانی در افراد سالم همراه است. جالب اینجاست که این فرایند خلق هنر است که به فوایدی که گفته شد، منجر میشود و ارتباطی به توانایی یا استعداد فرد ندارد. قطعا همه ما هنرمند نیستیم، اما همگی میتوانیم نقاشی بکشیم، مجسمه بسازیم، طراحی کنیم و به آفرینش آثار هنری دیگر بپردازیم!
برخی به طور ذاتی از دیگران مستعدتر هستند، اما در مورد تاثیرات بهبودی بخش خلق هنر این تفاوت، مسئله مهمی نیست. همین که از آفریدن یک اثر هنری لذت ببرید، همین که گمان کنید یک کار هنری کردهاید، کافی است. پرداختن به هنر باعث میشود از لحاظ روانی سالمتر باشید؛ پس مهم نیست که چقدر در هنر مستعد هستید و تنها کافی است که دست به یک آفرینش هنری بزنید تا پیامدهایش را ببینید.
پژوهشگران دانشگاه گلاسترشر انگلیس در مطالعهای که اخیرا روی بیماران با وضعیت پزشکی چندگانه و پیچیده انجام دادند، به بررسی رابطه میان هنر و بهزیستی روانی پرداختند. یافتههای آنها در نشریه اروپایی سلامت عمومی چاپ شده است. درمان با روشهای غیردارویی، در سالهای اخیر برای بیماران بخشهای مراقبت اولیه در حال افزایش است. تجویز راهکارهای غیردارویی بر این باور استوار است که سلامتی با دستبهدستهمدادن گستره وسیعی از عوامل، اعم از اجتماعی، روانی، زیستی، عاطفی، اقتصادی و... تعیین میشود و به همین دلیل نمیتوان برای مشکلات سلامتی، صرفا به روشهای دارویی متکی بود.
بزرگترین مشکلات سلامت عمومی که در حال حاضر، جهان با آن دستوپنجه نرم میکند عبارت از فقدان سلامت روان، احساس تنهایی، سالمندی و بیماریهای مزمن است و روشهای غیردارویی و روانی، اجتماعی برای همه آنها راهحلهایی را پیشنهاد میکند. استفاده از این روشها به بیماران یا افراد عادی کمک میکند تا اعتمادبهنفسشان را بالا برده، اضطراب و افسردگیشان را کاهش دهند و از این راه، بهزیستی روانی خود را به دست آورند.
یکی از این روشهای غیردارویی، شرکت در دورههای آموزشی هنر است که بهوسیله یک مربی هنرمند رهبری میشود. در این دورهها، هنرجویان میآموزند که چطور نقاشی بکشند، طراحی و خطاطی کنند، موسیقی بنوازند و نمایشنامه بنویسند. همان طور که پیشتر گفته شد، این روش میتواند هم برای افراد عادی و هم برای بیماران روانی و جسمی سودمند باشد. حالا تصور کنید که از این روش برای افرادی که به سبب مشکلات گوناگون پزشکی و روانپزشکی، از نظر روانی دچار رنجیدگی شدهاند و سلامت روانشان به خطر افتاده است، استفاده شود. این افراد وارد گروههای سه تا ده نفره آموزش هنر میشوند. ماهیت مشکلات و بیماریهایشان که آنها را به آنجا کشانده، برای دیگران ناشناخته است؛ بنابراین بدون داشتن برچسب سرطان، دیابت، افسردگی و... به این گروه وارد میشوند و هنرآموزی را شروع میکنند.
تحقیقات هفت ساله دکتر «کرون» و همکارانش در دانشگاه گلاسترشر نشان داد که استفاده از روش آموزش هنر توانسته است به طور چشمگیری به افزایش سلامت روان و کاهش اضطراب و افسردگی در بیماران با وضعیت پزشکی پیچیده منجر شود.
طی دههها پژوهش، مشخص شده است که در افراد با آلزایمر و دیگر بیماریهای پیشرونده که به ازدسترفتن عمده توانمندیهای عقلانی منتهی میشود، توانایی هنرآفرینی حتی پس از زوال تکلم و زبان نیز باقی میماند و از این جهت، یکی از مهارتهایی است که دیرتر از بین میرود. همچنین پژوهشها نشان داده است که پرداختن به هنرهای بصری میتواند استرس را کاهش داده، به تقویت آسودگی در بیماران بستری یا افرادی که به علت بیماری خانهنشین شدهاند، بینجامد.
در یک مطالعه هم مشخص شده که درگیرشدن با هنر باعث میشود تا سطح کورتیزول خون به میزان ۷۵درصد کاهش پیدا کند. کورتیزول هورمون استرس است و زمانی که استرس بالا میرود، میزان کورتیزول افزایش مییابد و زمانی که سطح کورتیزول پایین است، به این معناست که میزان استرس هم پایین است. در این پژوهش پیشنهاد شده که باید ارتباطی میان سطح کورتیزول و انجام فعالیتهای خلاقانه وجود داشته باشد.
اخیرا در یکی از پژوهشهای دیگر مشخص شد که برای جلوگیری از زوال عقل ناشی از آلزایمر، انجام فعالیتهای خلاقانه نظیر نقاشی، بسیار اثرگذارتر از سایر فعالیتهاست. این مطالعه که بر روی ۷۰ مرد و زن مسن بالای ۷۰ سال انجام شده بود، نشان داد افرادی که در برنامههای صنایع دستی شرکت داشتند، نسبت به همسالان خود که فقط کتاب میخواندند، با خطر پایینتری از ابتلا به زوال عقل روبهرو هستند. یک پژوهش دیگر هم که در سال ۲۰۱۴ در آلمان انجام شد، بیانگر این بود که سالمندان شرکتکننده در برنامههای نقاشی و مجسمهسازی، نسبت به همسالان خود، عملکرد بهتری در جهتگیری فضایی و تابآوری هیجانی دارند.
بیاییم همین حالا آغاز کنیم! وقتی فیلها و دلفینها دست به کارهای هنری میزنند، پس ما چرا نتوانیم؟ بیتردید هنر و زیباییآفرینی، زندگی ما را زیباتر، ذهن ما را آسودهتر و دردهای روحی و جسمی ما را کمرنگتر و دنیای ما را خلاقانهتر میکند. بگذاریم خودمان، خانواده، فرزندان و نسلمان با هنر، زیست کنند. با هنرآفرینی میتوان بهتر و بیشتر زندگی کرد.
پینوشت:
در تنظیم این نوشته از دو مقاله عامیانه که در وبسایت «سای پست» و صفحه سلامتی وبسایت دانشگاه هارواد به چاپ رسیده و یک مقاله پژوهشی استفاده شده است.