به كمك روانتحليلي تغييراتی عميق و پايدار را در خودتان به وجود آوريد
رواندرمانی تحلیلی چیست؟
آيا برایتان پیش آمده که احساس نياز به جلسات مشاوره و رواندرماني كرده باشید، ولي به علت نداشتن آگاهي از چگونگي انتخاب درمانگران و رويكردهاي درماني كه مورد استفاده قرار ميدهند، از مراجعهكردن دلسرد شده باشيد؟
هر يك از درمانگران از يك رويكرد مشخص استفاده ميكنند كه چندين سال براي فراگرفتن آن زمان صرف كردهاند و بسته به نوع رويكردشان، از ضوابط و قوانين مشخصي هم پيروي ميكنند. يكي از اين رويكردها «روانتحليلي» است. در ادامه سعي خواهد شد اطلاعاتي را در مورد روانتحليلي در اختيارتان بگذاریم تا بتوانيد با آگاهي و اطمينان بيشتري اين رويكرد درماني را انتخاب كنيد .نیاز به رواندرمانی تحلیلی پس از انجام اولین جلسه مشاوره در حیطه رواندرمانگر و ارجاع ایشان به افراد متخصص است.
عبارت «رواندرمانی تحلیلی» شامل طیفی از درمانها میشود که محوریت آنها گفتوگو است؛ از درمانهای پویشی که هفتهای یکبار و به صورت رودررو برگزار میشود تا روانکاوی کلاسیک که پنج جلسه در هفته و به صورت درازکشیده روی کاناپه برگزار میشود.
دلیلی که این درمانها در یک گروه قرار میگیرند، باور مشترک آنها درباره این موارد است:
- آگاهنبودن همیشگی ما نسبت به کارهایی که انجام میدهیم (ناخودآگاه)
- میل همزمان ما برای تغییرنکردن، درحالیکه میخواهیم تغییر کنیم (مقاومت)
- تاثیرگذاری احساسات و تجربههای پیشین فراموششده ما بر اینکه امروز چگونه دنیا را میبینیم و با آن ارتباط برقرار میکنیم (انتقال).
درمانهای تحلیلی در کارهای «فروید» و همکارانش ریشه دارد، ولی در طی صد سال گذشته در اثر تحقیقات عصبشناختی، تحقیقات بالینی و همگام با تغییرات اجتماعی رشد پیدا کرده است.
اولین قدم رواندرمانی تحلیلی بهوجودآوردن فضایی امن، محرمانه و قابلاعتماد است که بتوانید تمام افکار و نگرانیهایتان را بدون ترس از انتقاد و قضاوتشدن در میان بگذارید. درمانگر به دقت به شما گوش میدهد و سعی میکند شما را در سطحی عمیقتر از نظر هیجانی بشناسد. ولی این فرایند دوطرفه است؛ شما و درمانگر با هم کار میکنید و معنای دقیقتر آنچه میگویید، فکر میکنید، احساس میکنید و انجام میدهید را درک خواهید کرد.
درنظرداشتن این موارد در فرایند درمان مهم است: تمام رفتارهای ما بهعنوان جزئی از کل زندگیمان معنادار است. ما از مکانیزمهای فریبکارانه متعددی برای اجتناب از رویارویی با مشکلات استفاده میکنیم (که اکثرا موفق نیستند). ما معمولا بر استراتژیهایی که در زمان کودکی موثر بودهاند، تکیه میکنیم که در زمان حال و بهعنوان بزرگسال برای ما دردسرساز هستند.
رابطهدرمانی یکی از مهمترین عناصر هر نوع رواندرمانی است؛ ولی در رواندرمانی تحلیلی بهطور ویژهای از اهمیت برخوردار است. این رابطه دری به سوی ناخودآگاه فرد است. همه ما جنبههایی از روابط قبلی و واقعیتهای درونیمان را به رابطههای جدیدمان میآوریم و رواندرمانگر تحلیلی از این ارتباطدرمانی برای شناسایی و حل و فصل مشکلات فرد استفاده میکند.
هدف رواندرمانی تحلیلی بیشتر از دادن یک توصیه یا حضور داشتن به عنوان گوشی شنوا است. این درمان بهدنبال ایجاد تغییرات درونی و عمیق و در نتیجه بهبودبخشیدن به زندگی روانی فرد به طور کلی است. به همین دلیل درمانگر تحلیلی ترجیح میدهد به جای دادن توصیه و راهکار برای چگونه موفقشدن، تمرکز خود را روی تعارضاتی که مانع پیروزی ما میشوند، بگذارد.
همچنین، هدف این درمان، شناسایی و حلکردن پویاییهای عمیق روانی ایجادکننده اضطراب است، نه آموزش تکنیکهایی برای کنترل این اضطراب.
در ادامه، این فرایند درمانی به شما کمک میکند تا نسبت به رفتارها و چگونگی تاثیر دنیای درونیتان بر زندگی، هیجانات و درکتان از خود و دیگران آگاهی بیشتری پیدا کنید. این موارد باعث بلوغ هیجانی شما میشود که در نتیجه آن میتوانید روابط سالمتر، عزتنفس بالاتر، اعتمادبهنفس بیشتر، خلاقیت و دستاوردهای بزرگتری داشته باشید؛ همچنین نشانههایی مانند افسردگی، اضطراب، خودتخریبی، بیثباتی هیجانی و انزوای بسیار کمتری را در خودتان ببینید.
نویسنده : هدیه ذبیحی