menu button
سبد خرید شما
عادت‌هایی که دیگر ندارم
سولماز فروتن  |  1403/10/17  | 

عادت‌هایی که دیگر ندارم


شما مجموعه‌ای از عادت‌هایتان هستید و وقتی به عادت‌های بدتان اجازه می‌دهید خودی نشان دهند، به‌تدریج سد راه موفقیت‌هایتان می‌شوند. مشکل این است که این عادت‌ها بسیار موذی هستند و به‌آهستگی در شما رخنه می‌کنند؛ به‌طوری‌که خودتان هم متوجه نمی‌شوید چه آسیبی می‌زنند. «وارن بافت» می‌گوید: «زنجیره عادت‌ها آن‌قدر سبک هستند که آن‌ها را احساس نمی‌کنید تا وقتی که چنان سنگین می‌شوند که می‌شکنند.»


ترک عادت‌های بد نیاز به کنترل فردی، به مقدار زیاد، دارد. مطالعات نشان می‌دهند این تلاش ارزشش را دارد، چون کنترل فردی تاثیر زیادی روی موفقیت می‌گذارد. «آنجلا داک ورت»، روان‌شناس دانشگاه پنسیلوانیا و «مارتین سلیگمن» تحقیقاتی درباره بهره هوشی دانشجویان و میزان کنترل فردی آن‌ها انجام دادند و چهار سال بعد نمرات آن‌ها را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند اهمیت کنترل فردی دو برابر بهره هوشی است.

کنترل فردی نیازمند توسعه  (و ترک عادت‌های بد) بوده و شالوده نظام کاری قدرتمند و کارآیی بالاست. کنترل فردی مانند ماهیچه‌ای است که برای تقویت آن باید ورزش و تمرین کنید. شما می‌توانید با ترک این عادت‌های بد، ماهیچه کنترل فردی خود را انعطاف‌پذیر کنید:


عادات بدی که باید ترک کنید :

  • بردن کامپیوتر، موبایل و تبلت به رختخواب: این یکی از معضلات بزرگی است که مردم اغلب متوجه نیستند چگونه به خواب و کارآیی آن‌ها آسیب وارد می‌کند. نور آبی با طول موج کوتاه نقش مهمی در خلق‌و‌خو، میزان انرژی و کیفیت خوابتان ایفا می‌کند. صبح روز بعد نور خورشید سرشار از حس تمرکز ناشی از همین نور آبی خواهد بود. وقتی چشمان شما مستقیما با این نور تماس داشته باشد، ملاتونین (هورمون خواب) تولید نمی‌شود و هشیار می‌مانید. در ساعات بعد از ظهر هم که اشعه خورشید نور آبی خود را از دست می‌دهد، بدنتان شروع به تولید ملاتونین می‌کند و خوابتان می‌گیرد. هنگام شب دیگر مغز انتظار هیچ نور آبی را ندارد و نسبت به کمترین مقدار آن بسیار حساس می‌شود. بیشتر وسایل الکترونیکی موردعلاقه ما این نور آبی با طول موج کوتاه را به صورتمان ساطع می‌کنند و همین تماس موجب اختلال در تولید ملاتونین و بر‌هم‌زدن توانایی بدن در خوابیدن و همچنین کاهش کیفیت خواب و چرت‌زدن شما در روز بعد می‌شود. همه ما این تجربه را داشته‌ایم که خواب بی‌کیفیت شبانه چه عوارض فاجعه‌باری دارد. بهترین کار این است که بعد از شام دیگر سراغ این وسایل نروید. البته تلویزیون خیلی اشکالی ندارد، چون اغلب به اندازه کافی از صفحه آن فاصله می‌گیرند.


  • وسوسه چرخیدن در اینترنت: برای اینکه کاملا درگیر کاری شوید، فقط 15 دقیقه زمان می‌برد تا بتوانید تمرکز کنید. تازه وقتی متمرکز می‌شوید، دچار حالت مسرت‌بخشی می‌شوید که تحقیقات نشان می‌دهند افراد در این حالت پنج برابر کارآیی بیشتری دارند. وقتی کارتان را به‌خاطر وسوسه چک‌کردن خبرها رها می‌کنید، از آن حالت خارج می‌شوید؛ یعنی باید 15 دقیقه دیگر وقت بگذارید تا دوباره در همان وضعیت قرار بگیرید.


  • چک‌کردن تلفن همراه حین گفت‌وگو با دیگران: هیچ چیز مانند چک‌کردن پیامک یا حتی نگاه‌انداختن سریع به صفحه گوشی، دیگران را ناراحت نمی‌کند. وقتی مشغول گفت‌وگو هستید، تمام انرژی خود را روی آن بگذارید. صحبت‌کردن زمانی که غرق آن می‌شوید، بسیار لذت‌بخش‌تر و موثرتر می‌شود.


  • استفاده از علامت هشدار یا اخطار: این‌ها کابوس واقعی هستند. مطالعات نشان می‌دهند وقتی هر بار پیام یا ایمیل جدیدی می‌رسد و با صدای زنگ آن از جا می‌پرید، از کارآیی‌تان کم می‌شود. شاید فکر کنید اگر هر بار که پیام یا ایمیلی می‌رسد به سراغ گوشی خود بروید، کار مفیدی انجام داده‌اید، اما این‌طور نیست. به‌جای اینکه با صدای زنگ وسوسه شوید، پیام‌ها و ایمیل‌های خود را در یک زمان از‌پیش‌تعیین‌شده چک کنید (مثلا ساعتی یکبار). این روشی موثر برای کار‌کردن است.


  • پاسخ مثبت دادن به‌جای «نه گفتن»: تحقیقات انجام‌شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان می‌دهند هر چه بیشتر در نه گفتن مشکل داشته باشید، به احتمال زیاد استرس، فرسودگی و حتی افسردگی بیشتری را تجربه خواهید کرد که همه این‌ها مخرب کنترل فردی هستند. نه گفتن برای بسیاری از مردم یک چالش بزرگ در کنترل فردی است. «نه» کلمه قدرتمندی است که نباید از بیان آن هراس داشته باشید. افرادی که از لحاظ عاطفی باهوش هستند، هر زمان که باید نه بگویند، از جملاتی مانند «فکر نکنم بتوانم» یا «مطمئن نیستم» استفاده می‌کنند. نه گفتن به کارهای جدید به منزله احترام‌گذاشتن به کارهای فعلی‌تان است و به شما فرصت می‌دهد در تکمیل آن‌ها موفق عمل کنید. فقط یادتان باشد که نه گفتن رفتاری است که با پیشگیری از عواقب منفی قبول تعهدات اضافی، موجب افزایش کنترل فردی شما در آینده خواهد شد.


  • فکر‌کردن به آدم‌های نادرست: همیشه آدم‌هایی از این دست راه خود را به زندگی شما باز می‌کنند و همان‌جا می‌مانند. به‌جای فکر‌کردن به فلان همکار یا فردی که خونتان را به جوش می‌آورد، به‌خاطر وجود افراد دیگری در زندگی‌تان شکرگزار باشید. خیلی‌ها هستند که لیاقت توجه شما را دارند و تا وقتی آن‌ها هستند، نباید به افرادی که اهمیت ندارند، فکر کنید.


  • انجام هم‌زمان چند کار در جلسات: هرگزدقت و توجه خود را، مخصوصا در جلسات، تقسیم‌بندی نکنید. اگر جلسه به توجه کامل شما نیاز ندارد، از همان اول اصلا نباید در آن شرکت کنید. اگر جلسه نیازمند توجه کامل شماست، باید هر آنچه می‌توانید از آن به‌دست آورید. انجام چند کار در یک جلسه به شما لطمه می‌زند، چون دیگران فکر می‌کنند خودتان را مهم‌تر از آن‌ها می‌دانید.


  • شایعه درست‌کردن: آدم‌هایی که شایعه درست می‌کنند، از بدبختی دیگران لذت می‌برند. شاید سرک‌کشیدن در زندگی شخصی یا خطاهای شغلی دیگران سرگرم‌کننده باشد، اما به مرور زمان خسته‌کننده می‌شود و علاوه بر اینکه خودتان را نمی‌بخشید، دیگران را نیز می‌رنجانید. اتفاقات مثبت زیادی پیرامون شما هستند و چیزهای زیادی هست که می‌توانید از آدم‌های جالب یاد بگیرید؛ به‌جای اینکه وقتتان را با صحبت‌کردن درباره بدبختی مردم تلف کنید.

«الینور روزولت» می‌گوید: «ذهن‌های بزرگ درباره ایده‌ها حرف می‌زنند، ذهن‌های متوسط درباره رویدادها صحبت می‌کنند و ذهن‌های کوچک درباره مردم سخن می‌پراکنند.»


  • انتظار‌کشیدن تا لحظه‌ای که از موفقیت خود مطمئن باشید: بیشتر نویسندگان ساعت‌ها وقت خود را صرف سیال‌سازی ذهن درباره شخصیت‌ها و متن داستان می‌کنند و حتی صفحاتی را می‌نویسند که خودشان می‌دانند اصلا در کتاب گنجانده نخواهند شد. آن‌ها این کار را می‌کنند، چون می‌دانند ایده‌ها برای رشد‌کردن به زمان نیاز دارند. ما زمانی که باید شروع کنیم، متوقف می‌شویم و اقدام نمی‌کنیم، چون می‌دانیم ایده‌هایمان هنوز کامل نیستند و نتیجه خوبی رقم نمی‌زنیم. اما اگر اصلا کاری را شروع نکنید و به ایده‌های خود فرصت تغییر و تحول ندهید، چگونه می‌خواهید به نتایج فوق‌العاده دست پیدا کنید؟ «جودی پیکولت»، نویسنده، در باب اهمیت پرهیز از کمال‌طلبی منفی می‌گوید: «شما می‌توانید یک صفحه بد را ادیت و اصلاح کنید، اما صفحه‌ای که چیزی در آن نوشته نشده را نمی‌توانید!»


  • مقایسه‌کردن خودتان با دیگران: اگر احساس لذت و رضایت شما از مقایسه خودتان با دیگران به دست آمده باشد، مالک شادی خود نخواهید بود. وقتی از کاری که انجام داده‌اید احساس رضایت می‌کنید، اجازه ندهید عقاید یا موفقیت‌های دیگران این حس را از شما بگیرند. محال است بتوانید واکنش خود را در برابر طرز فکر دیگران درباره خودتان خاموش کنید، اما مجبور نیستید خودتان را با آن‌ها مقایسه کنید و همواره می‌توانید نظر دیگران را تنها به عنوان چاشنی کار جویا شوید. به این ترتیب دیگران هر فکری که درباره شما بکنند، ارزش فردی شما از درون خودتان منشا می‌گیرد. صرف‌نظر از طرز فکر آن‌ها درباره شما، از یک بابت مطمئن باشید و آن این است که شما هرگز به آن خوبی یا بدی که آن‌ها فکر می‌کنند، نیستید.


با تمرین کنترل فردی و ترک این عادت‌ها به صورت خودکار می‌توانید ماهیچه کنترل فردی خود را تقویت کنید و عادت‌های بدی را که موجب فرسایش کارتان می‌شوند، کنار بگذارید.


ترجمه: سولماز فروتن





آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background