کنترل افکار خود را در دست بگیریم
رام کردن ذهن میمونی
اگر تابهحال حداقل یکبار تلاش کرده باشید که برای آرام کردن ذهن و کنترل افکار، تمرینهای مدیتیشن یا ذهنآگاهی انجام دهید، حتما متوجه شدهاید که این کارها اصلا راحت نیستند! از همان لحظه که تصمیم میگیرید به چیزی فکر نکنید و تنها مشاهدهگر جریان افکارتان باشید، میبینید که فکرهای مختلف به مغزتان هجوم میآورند؛ فکرهایی که خیلی از آنها شاید تا چند دقیقه پیش اصلا در ذهنتان وجود نداشتند و مثل میمون، مدام از این شاخه به آن شاخه میروند. این اتفاق نهفقط زمان مدیتیشن، بلکه در تمام طول روز و گاهی حتی شبها پیش از خواب هم رخ میدهد و اگر آن را کنترل نکنید، میتواند بهمرور باعث حواسپرتی، عدم تمرکز و بیقراری شود و شما را از کار و زندگی بیندازد. به این پدیده اصطلاحا «ذهن میمونوار» یا «ذهن میمونی» هم میگویند که در دنیای دیجیتال امروز با سرعت و اطلاعات بینهایت، بیش از پیش به آن دامن میزند.
میمون یا گوزن؟
بیش از دوهزار سال پیش، بودا برای نخستین بار وضعیت ذهن شلوغ و پراکندهی ما را به میمون تشبیه کرد و گفت: «افکار ما مانند میمونهایی هستند که در تمام طول شبانهروز در میان درختها تاب میخورند؛ مدام از این شاخه به آن شاخه میپرند و لحظهای آرام و قرار ندارند.» او که از این عبارت برای توصیف بیقراری افکار و ذهن انسان استفاده میکرد، در مقابل از پیروانش میخواست که ذهنی شبیه به گوزن جنگلی را در خود پرورش دهند. این گوزنها موجوداتی آرام هستند و میتوانند همیشه و در همهحال هوشیار و آگاه بمانند.
ذهن میمونی آرام و قرار ندارد؛ ذهن میمونی مدام میخواهد کاری انجام دهد. از نظر بوداییان، این موضوع نه خوب است و نه بد، نه باید آن را سرکوب کنیم و نه با آن بجنگیم بلکه باید به این ذهن بیقرار، کاری محول کنیم تا آرام بگیرد.
بهترین روش برای آرام کردن ذهن
شناختهشدهترین و محبوبترین روش برای ساکتکردن این افکار و گفتوگوهای درونی، احتمالا مدیتیشن است که تاثیرات مثبت آن از نظر علمی هم ثابت شده است. در این روش، شما نظارهگر افکار خود هستید و در اینجا و اکنون حضور دارید. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که تا الان چندینبار خواستهاید مدیتیشن انجام دهید و موفق نبودهاید، شاید بد نباشد روشهای دیگر را هم امتحان کنید:
1- برای آرام کردن ذهن میزان ورودیهای ذهن خود را کم کنید!
تقریبا همهی ما در طول روز، خواستهیا ناخواسته، کلی اطلاعات و اخبار دریافت میکنیم که نهتنها ضروری نیستند بلکه کاملا بهدردنخورند. درکنار آن مدام از شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم، فیلم میبینیم، موسیقی گوش میدهیم، گفتوگو میکنیم و از این طریق هم در معرض ورودیهای بیپایان قرار داریم. نه اینکه کلا از دنیای مجازی کنار بکشید بلکه فقط میزان ورودیهای روزانهی خود را به تعادل نسبی برسانید تا ذهنتان آرام بگیرد.
2- برای آرام کردن قدرت نوشتن را دستکم نگیرید!
در طول روز افکار مختلفی در ذهن ما چرخ میخورند و اگر به آنها توجه نکنیم، میتوانند تبدیل به استرس، افکار منفی و نگرانی شوند. اما خیلی اوقات ما حتی درست نمیدانیم در ذهنمان چهخبر است و فقط وقتی شروع به نوشتن افکارمان میکنیم، بهتدریج ذهن ما مرتب و شفاف میشود و میتوانیم آنچه واقعا مهم است را ببینیم و روی آن تمرکز کنیم.
3- برای آرام کردن ذهن بهجای گفتوگوی ذهنی، با آدمها حرف بزنید!
احتمالا در ذهن شما هم همیشه گفتوگویی بیپایان و بیهدف در جریان است که فقط باعث برهم زدن آرامشتان میشود و بهجایی نمیرسد. اما وقتی همین افکار بهظاهر بیمعنا را تبدیل به کلمه میکنید و با دیگران در میان میگذارید، هم ذهنتان مرتب میشود و هم این افکار پراکنده و درهم و برهم معنا پیدا میکنند. درواقع تبدیل افکار بیهدف به یک روایت مشخص باعث میشود که ذهن تا حدودی آرام بگیرد.
4- برای آرام کردن ذهن از فعالیتهای فیزیکی و آفلاین غافل نشوید!
یکی از کارهایی که باعث کاهش حواسپرتی و تمرکز بیشتر میشود، انجام فعالیتهای فیزیکی است چون ذهن شما را به لحظهی اکنون میآورد. منظور، فعالیتهایی مثل ورزش، نواختن ساز، مطالعهی کتاب یا نقاشی است که ذهن شما را از افکار پراکنده آزاد کرده و متوجه یک فعالیت خاص میکند. اما در عین حال مهم است که چنین فعالیتهایی آنلاین نباشد چون وقتی در دنیای مجازی قرار میگیرید، سخت است که در مقابل سرازیر شدن اطلاعات، نوتیفیکیشنها و وسوسهی چک کردن شبکههای مجازی مقاومت کنید. اینترنت مثل یک چاه بیانتهاست که به بیقراری ذهن ما دامن میزند و نمیگذارد روی یک فعالیت مشخص تمرکز کنیم.
سخن آخر در مورد ذهن میمونی
واقعیت این است که ذهن میمونی در بسیاری از انسانها وجود دارد و فقط باید یاد بگیریم که چطور با آن زندگی کنیم و با مدیریت درست، اجازه ندهیم کنترل افکار ما را بهدست بگیرد و ما را بیقرار و ناآرام کند. در دنیای امروز که دنبال بهدست آوردن توجه ماست، این ما هستیم که باید حواسمان باشد ذهنمان را درگیر چهچیزهایی میکنیم و به چهچیزهایی نه میگوییم.
خوشبختانه مغز ما جوری ساخته شده که میتوان با تمرین و تکرار، سیمکشیهای آن را تغییر داد و مسیر عصبی جدیدی را ایجاد کرد و آرامکردن ذهن میمونوار هم از این قاعده مستثنا نیست. ضمن اینکه اگر این حالت در شما بهشکل دائمی و افراطی وجود دارد، ممکن است نشانهای از اختلال «وسواس ذهنی» هم باشد که برای بررسی، تشخیص و درمان آن بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید.
شبنم جعفرزاده/ نویسنده
فاضل
1402/6/24
باسلام خیلی خیلی قشنگ،درعین کوتاهی بیان بسیاربسیار شیوا مطلب رو رسوندین ودراین خصوص واسه علاقه مندانی که دوست دارن ازشر افکار درهم ریخته که تبدیل به نشخوار ذهنی میشه خلاص بشن بنده کتاب"نشخوارذهنی" نوشته اتان کراس رو پیشنهاد میکنم.موفق باشید سرکارخانم جعفرزاده عزیز