خشونت علیه زنان، خشونت علیه مردان

«خشونت» در لغت به معنای (خُ نَ)(اِمص) ۱ - درشتی، ناهمواری و ۲ - تندخویی، بی‌رحمی است.

سالیان سال است که در سطح جهانی و همچنین در کشور خودمان، موضوع خشونت علیه زنان بیشتر از قبل، مورد توجه جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و دیگر فعالین مرتبط قرار گرفته است؛ 

در این خصوص، افراد بسیاری می‌کوشند تا دیگران را با این آسیب آشنا کنند و علاوه بر آموزش چگونگی گریز از خشونت علیه زنان، راه‌های مقابله با آن را نیز گوشزد کنند.

به‌طور کلی، خشونت انواع گوناگونی دارد:

• خشونت کلامی: (تحقیر، متلک، تمسخر و اهانت کلامی)
• خشونت جسمی: ( آسیب‌رساندن و کتک‌زدن)
• خشونت جنسی: (انواع تعرضات جنسی)
• خشونت اقتصادی: (مسائل مرتبط با ارثیه یا اموال شخصی)

با توجه به فعالیت کثیری از فعالین در حوزه مقابله با خشونت علیه زنان، اگرچه هنوز با درصد بالایی از این جنس خشونت روبه‌رو هستیم، اما شاید بتوان ادعا کرد که میزان آن نسبت به گذشته، به سبب آگاهی‌های بیشتر از تعاریف آن و آشنایی با قوانین، کاهش داشته است. هرچه سواد مردم در هر جامعه‌ای، در این زمینه بالاتر می‌رود، ما شاهد کاهش خشونت بیشتری خواهیم بود.

امروزه با توجه به اینکه انواع خشونت برای بسیاری از مردم شناخته شده است و فعالین در این زمینه، از طریق رسانه‌های مختلف سعی در آگاه‌کردن مردم دارند، این موضوع به‌خصوص در زمینه زنان و کودکان، بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته و از آن در سطح علمی یا عمومی، سخن به میان می‌آید.

اما کمتر کسی پیدا می‌شود که در مورد خشونت علیه مردان، تحقیق کرده و یا اطلاعاتی هرچند اندک، داشته باشد.

تمامی انواع خشونتی که علیه زنان شمرده می‌شوند، در مورد مردان هم صدق می‌کند، اما به دلایل بسیاری، کمتر مورد توجه فعالین قرار گرفته است؛ درنتیجه اطلاعات کمتری هم در اختیار عامه مردم قرار می‌گیرد و ما از آسیب‌هایی که در این زمینه به مردان و جامعه وارد می‌شود، کمتر اطلاع داریم و به همین سبب، کمتر برای مقابله و جلوگیری از آن قدمی برمی‌داریم.

معمولا در مورد خشونت علیه مردان آن خبری به گوشمان نمی‌رسد یا خواسته و ناخواسته، از آن به‌سادگی گذر می‌کنیم؛ گاهی هم اگر افرادی بخواهند در مورد آن آگاهی بدهند، یا نگاه طنز به آن می‌شود و یا جبهه‌گیری برخی زنان را به دنبال دارد و همین عوامل سبب فراموشی این موضوع مهم شده است.

جای خالی صحبت از خشونت علیه مردان، چه در سطح کشور و چه در سطح جهانی، بسیار احساس می‌شود.

از نظر بسیاری، این زنان هستند که در کشورهای مختلف از جمله کشور خودمان، مورد آزار و اذیت مردان قرار می‌گیرند و از طرفی قانون، در بیشتر موارد، پشت مردان ایستاده است که البته خیلی هم بیراه نمی‌گویند؛ اما باور کنیم یا نه، در جای جای دنیا خشونت علیه مردان وجود دارد.

بیشتر خشونت‌هایی که علیه مردان اتفاق می‌افتد، خشونت‌های خانگی ا‌ست و طبق آماری که در بریتانیا ارائه شده است، از هر سه قربانی خشونت خانگی، دو نفر زن و یک نفر مرد هستند! شایع‌ترین نوع خشونت علیه مردان هم تحقیر و توهین توسط زنان است؛ حتی فراتر از این تهدید، فحاشی و تمسخر هم از انواع دیگر این خشونت هستند!

شاید کمتر باور‌پذیر باشد، اما بسیاری مردان وجود دارند که علی‌رغم میل به برقراری رابطه جنسی (به هر دلیلی) مورد خشونت جنسی قرار می‌گیرند و با تحقیر‌شدن و امثال آن، به اجبار تن به رابطه جنسی می‌دهند؛ چرا که تاب تحقیر بیش از آن را ندارند!

پس چرا صدای مردان در برابر خشونتی که علیه‌شان صورت می‌گیرد، تا به این حد خاموش است و کمتر در مورد این مسئله مهم، خوانده یا شنیده می‌شود؟
یکی از دلایل بسیار مهم این است که مردها، به‌خصوص در فرهنگ‌های مردسالارانه، ترس از بازگو‌کردن اینگونه مسائل دارند و نمی‌خواهند مورد قضاوت یا تمسخر احتمالی اطرافیان و دوستانشون قرار بگیرند؛ برای همین است که در بسیاری از موارد، سکوت‌کردن را ترجیح می‌دهند. از طرف دیگر، موضوع چگونگی اثبات این موضوع ا‌ست!

مثلا مردها به سختی می‌توانند در برابر قانون اثبات کنند که به اجبار تن به رابطه جنسی داده‌اند؛ چرا که در نهایت خودشان این عمل را انجام داده‌اند و قانون دقیقی برای این شرایط وضع نشده است.

اگر بخواهیم در مورد انواع خشونت علیه مردان صحبت کنیم، می‌توان آن را به چهار دسته تقسیم کرد:

1. خشونت روانی که شرافت، اعتماد‌به‌نفس و آبروی مرد را خدشه‌دار می‌کند و تاثیر مستقیم بر روان فرد می‌گذارد؛ مثل تحقیر، فحاشی، تهدید مدام به طلاق، تبعیض بین خانواده خود و خانواده شوهر و... 

2. خشونت اجتماعی که زن از قدرت خود برای کنترل مرد استفاده می‌کند؛ مثل محدود‌کردن مرد در ارتباط با اعضای خانواده و دوستان

3. خشونت اقتصادی که هرگونه آزار زن در راستای عدم دستیابی مرد به منافع اقتصادی‌اش را شامل می‌شود؛ مثل دخالت و پرس‌و‌جو در چگونگی خرج‌کردن درآمد مرد، منع‌کردن وی از دسترسی به درآمدش، انتظارات و خواسته‌های فراتر از درآمد مالی مرد، مالکیت «اجباری» دارایی شوهر مثل ملک، ماشین و کنترل حساب‌های بانکی او.

4. خشونت فیزیکی که خشونت‌هایی را شامل می‌شود که به طرق مختلف،جسم مرد را مورد آزار قرار می دهد؛ مثل کتک‌زدن، پرتاب کردن وسایل، تهدید با اشیا خطرناک و...

لازم به یادآوری است که شاید در بسیاری از جوامع، قانون بیشتر پشت مردها ایستاده باشد اما هستند زنان بسیاری که علیه مردان، خشونت به خرج می‌دهند، ولی صدا و آماری، به دلایلی که پیش از این گفته شد، به گوش نمی‌رسد!
نیمی از جامعه جهانی را مردان و نیم دیگر را زنان تشکیل داده‌اند و نمی‌توان به هیچ نوع خشونتی بی‌تفاوت بود؛ چراکه بی‌صدایی و حتی کم‌صدایی علیه هر نوع خشونتی، دامن‌‌گیر همه‌مان می‌شود و مستقیم یا غیرمستقیم، بر زندگی‌مان تاثیر می‌گذارد.
باید خشونت، از هر نوعی و به هر سن و جنسیت یا حتی هر موجودی ، قبیح شمرده شده و به بهترین شکل ممکن با آن برخورد شود تا جامعه جهانی سالم‌‌تری در انتظار ما باشد و جلوی بسیاری از جرم‌‌ها از همین طریق گرفته شود.
بخواهیم باور کنیم یا نه، مسئله خشونت علیه مردان وجود دارد؛ به‌خصوص در بین خانواده‌هایی که مرد بیکار شده یا مواد مصرف می‌کند و حتی جسم ضعیف‌تری به نسبت همسر خود دارد!

نویسنده : غزاله دلفانی