نسل زِد داشتن کسبوکار را به کارمندی ترجیح میدهد
کارآفرینی در نوجوانی
در فضای منابع انسانی یکی از ترندهای این روزهای کشور، نسل جدید کارکنان، یعنی «نسل زِد» یا «زومرها» یا «نسل رفاه» یعنی متولدین 1377 تا1385 است. از ویژگیهای این نسل زیاد گفته شده، اما یکی از مواردی که در ارتباط با این گروه سنی در سازمانها با آن مواجه شدم و شاید کمتر به آن پرداخته شده، این است که میگویند: «من میخواهم تا دو یا سه سال آینده کسبوکار خودم را داشته باشم!» و در مقابل سوال من که میپرسم «آیا تجربه و شناختی از بازار و تجارت و کسبوکار داری؟»، غالبا پاسخ میشنوم که «خیر» یا «نه زیاد». در این یادداشت کوتاه به بررسی چرایی، دلایل و تبعات توسعهی این تفکر در میان نسل زد خواهیم پرداخت.
گروههای نسلی کدامند؟
گروههای چهارگانهی اصلی نسلی |
گروههای فرعی نسلی |
موضوع نسلی دوران هویتیابی |
دورهی نسلی |
سن |
نسل اول |
نسل انقلاب |
قیام15خرداد-تجربهی رژیم پهلوی |
1326-1339 |
60-73 |
نسل دوم |
نسل جنگ |
تجربهی رژیم پهلوی- پیروزی انقلاب اسلامی |
1340-1353 |
46-59 |
نسل سوم |
نسل زادوولد |
تجربهی جنگ و شرایط پس ازجنگ |
1354-1365 |
34-45 |
نسل چهارم |
نسل گمشده |
جهانیشدن-بهبود شرایط اقتصادی |
1366-1376 |
23-33 |
نسل رفاه |
تسریع و تسهیل ارتباطات و گسترش شبکهی جهانی |
1377-1385 |
14-22 |
تفکر کارآفرینی نسل رفاه چطور ایجاد شده است؟
الف) چرایی ایجاد تفکر کارآفرینی
1. فاصلهی سطح تورم و سطح درآمد
زمانیکه سطح تورم در جامعه بالا باشد و بهتناسب آن، درآمد کارگران و کارکنان افزایش نیابد، تمایل به ایجاد کسبوکار، بهویژه با رویکرد دلالی و خدماتی افزایش میباید.
2. تبلیغات گسترده در زمینهی راهاندازی استارتآپ و کسبوکار توسط دولت
متاسفانه یکی از زمینهسازهای ایجاد این تفکر در میان نسل جدید، تبلیغات مداوم ازسوی دولت بدون بیان پیشنیازها و چالشهایی است که افراد با آن روبهرو خواهند شد. به قول یکی از دوستان مدیرعامل که میگفت: «در گذشته دانشجوی بیکار داشتیم، اما الان دانشجوی بیکار بدهکار داریم!»
3. مذمت و نکوهش کارآمدی
یکی دیگر از دلایل این است که مدام و بدون توجه به ویژگیهای شخصیتی افراد به آنها گفته میشود که «تو نباید کارمند باشی و کارمندی چنین است و چنان!»
4. کوچهای غیرمتخصص، رویافروشان و ناامیدی عمومی
توسعهی پیجهای روانشناسی زرد و مربیان انگیزشی بدون تخصص که با ایجاد چشمانداز غیرواقعی، مدام این مفهوم را زمزمه میکنند که «تو میتوانی، تو اگر پولدار نمیشوی بهخاطر خودت است، باید برای خودت کار کنی! و ...» باعث گسترش این تفکر شده است.
5. ویژگی نسلی
این نسل همانطور که دربارهی آن بیان میشود، در غالب موارد عجله دارد و این عجله در رسیدن به استقلال نیز مشهود است.
6. داشتن چالش با خانواده
یکی دیگر از دلایلی که به تمایل برای ایجاد سطح درآمد بالاتر و حرکت بهسمت کسبوکار خود منجر میشود وجود تعارض با خانوادهها و استقلالطلبی و شکاف نسلی است.
7. حس کنجکاوی
کنجکاوی هم یکی دیگر از دلایل حرکت بهسمت ایجاد کسبوکار برای کسب تجربهی تازه و ماجراجویی است.
ب) تبعات ایجادشده از تفکر کارآفرینی نسل زد
1. ایجاد هزینهی اجتماعی و بدهکاری اقتصادی
طبیعی است که وقتی افراد بدون تجربه و تخصص کافی وارد بازار میشوند، بدهی، زیان ازدسترفتن سرمایه و درنتیجهایجاد چالش روانی برای خود و اطرافیان و جامعه را به ارمغان میآورند.
2. کمبود نیروی انسانی برای سازمانها و شرکتها
وقتی افراد تمایلی بیدلیل به ایجاد کسبوکار خود دارند، در بدنهی کسبوکارهای فعال مشکل کمبود نیرو و نبود کارمند و منابع انسانی عملیاتی شدت میگیرد و درنتیجه رشد و توسعه با چالش و کندی مواجه میشود. اگر قرار باشد همه مدیر و صاحب کسبوکار باشند، پس چهکسی قرار است کارها را انجام دهد؟
3. فشار اقتصادی به خانوادهها برای تامین سرمایه
گاهی افراد این نسل با هدف راهاندازی کسبوکار، خانواده را برای دریافت سرمایهی اولیه تحت فشار قرار میدهند که در وضع کنونی اقتصادی، حداقل نتیجهی آن افزایش فشار به خانواده است.
4. گسترش ناامیدی
شرایط اجتماعی و اقتصادی غالبا فضای ناامیدی را برای افراد ایجاد میکند. حال در این فضا، وجود شکست اقتصادی بهویژه در سنین جوانی و نوجوانی منجربه گسترش ناامیدی در سطح جامعه میشود.
5. بههمریختگی فضای بازار و هدررفت سرمایهی انسانی
شکستهای متعدد کسبوکارها در اقتصادی شبیه به اقتصاد ما به ازشکلافتادن و بههمریختگیهایی در بازار منجر میشود. نکتهی دیگر اینکه سرمایهی انسانی که میتوانست در جای دیگر موثر و موجب توسعه باشد، در خوشبینانهترین حالت دچار هدررفت میگردد.
ج) راهکار چیست؟
1. ایجاد و بسط فرهنگ شاگردی بین نسل زد
برای ایجاد کسبوکار و کارآفرینی باید دانش، آگاهی، ادراک و قدرت مدیریت و تحلیل را داشت. برای رسیدن به این هدف هم علاوه بر آموزش، حداقل زمانی در حدود پنج سال باید درکنار یک استاد (و در یک محیط کسبوکار واقعی) بهمعنای واقعی شاگردی کرد.
2. تبیین واقعیتها
باید دولت، رسانهها، مشاورین و کوچها واقعیت بازار را برای نسل زِدیها بیان کنند. همچنین تاجاییکه امکان دارد باید روانشناسان زرد را از فضای کسبوکار و بازار، با نظارت و ایجاد شبکههای نخبگان تبیینکنندهی واقعیتها از جوانان دور کرد.
3. نقش مهم مدیران و مشاورین منابع انسانی
افراد شاغل در منابع انسانی سازمانها میبایست در زمینهی استعدادیابی و هدایت و راهبری و کوچ افراد، بهویژه برای سنین 18 تا 25 سال، بهصورت فعالتری نقش ایفا کنند تا افراد بهسمت مسیر درستی هدایت شوند.
4. بازگرداندن ارزش بهکارمندی و کارگری
همهی ما، نه میتوانیم و نه امکان دارد که کارآفرین و صاحب کسبوکار باشیم. از طرفی هم واقعا کارمندی و کارگری مشاغلی شریف و ضروری برای توسعه بهحساب میآیند. ما واژهای داریم تحت عنوان «کارکنان کارآفرین» که نشان میدهد برای کارآفرینی لزوما نباید کسبوکار مجزایی داشت. پس اول بدانید چه توانایی و استعدادی دارید و اگر واقعا میتوانید کارمندی موثر باشید، در همان راه قدم بردارید.
5. دوری از فضای مجازی
گرچه فضای مجازی بخشی از زیست نسل زِد است، اما گاهی باید در فضای واقعی قدم بردارید و ببینید بازار واقعی چیست و در آنچه میگذرد.
سخن پایانی
نسل زِد دارای تواناییها، انرژی، سطح هوش، دقت و کنجکاوی بالایی هستند، اما باید هدایت و راهبری شوند. اگر به وضعیت کنونی حکمرانی این نسل ادامه دهیم، قطعا در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی، بیش از اینکه هست، با آنها دچار چالش شده و روند حرکتی جامعه با اختلال مواجه میشود. در ضمن، نسل زِدیهای عزیز هم بدانند که واقعا کارمندی چیز بدی نیست و لزوما همهی کارمندها درآمد کمی ندارند!
مجید ایرانشاهی/ دکترای مدیریت منابع انسانی