menu button
سبد خرید شما
آیا صحبت در مورد زنانگی سمی واقعا مفید است؟
موفقیت  |  1403/08/22  | 

آیا صحبت در مورد زنانگی سمی واقعا مفید است؟


فیلم «باربی» دوباره عبارت «زنانگی سمی» را در تیتر اخبار قرار داد. اما این عبارت به چه معناست و چرا بهتر است به آن اهمیت داده شود؟

فروش جهانی فیلم باربی از مرز یک میلیارد دلار عبور کرد و در این بین، برخی از کارشناسان محافظه‌کار با نظرات داغ منفی به مخالفت با محبوبیت آن نشستند و به این ترتیب عبارت «زنانگی سمی» دوباره به خبرها بازگشت.

در برنامه‌ی «یک دقیقه طول کشید» در رادیوی ملی، مهمانانی که درباره‌ی باربی بحث می‌کردند فرضیاتی را راجع‌به اینکه آیا باید زنانگی سمی را به چشم متضادی با مردانگی سمی نگریست، بیان کردند. این کارشناسی‌های محافظه‌کارانه نتایج قطعی نداشت. در فاکس نیوز هم «داگلاس موری»، عضو محافظه‌کاری که در میزگرد شرکت کرده بود، علی‌رغم اعتراف به اینکه فیلم را ندیده است، اما آن را با زنانگی سمی مرتبط دانست.

تعریف زنانگی سمی چیست؟

در سال‌های اخیر، عبارت زنانگی سمی در میان محافظه‌کاران رایج شده است. با این حال این اصطلاح فاقد یک تعریف ثابت است و اغلب توسط افرادی با دیدگاه‌های رقیب و حتی مخالف در مورد زنان، مردان و جنسیت مورد استناد قرار می‌گیرد.

به عنوان یک پژوهشگر جنسیت و ارتباطات، من راجع به تاثیر زبان بر فهم و درک مردم نسبت به خودشان، دیگران و جامعه تحقیق می‌کنم و می‌دانم که پژوهش و بررسی اینکه چگونه عبارت زنانگی سمی معانی متفاوتی را در اذهان افراد مختلف ایجاد می‌کند سبب می‌شود به دیدگاه‌های مهمی در مورد جنسیت، قدرت و اینکه چگونه زبان در رفاه و سعادت حال ما تاثیرگذار است، دست یابیم.

اما برای تعریف زنانگی سمی بهتر است ابتدا به تعریف مردانگی سمی بپردازیم.




مردانگی سمی چیست؟

اول از همه، مهم است که نقشی را که مردانگی سمی پیش از زنانگی سمی در فرهنگ ایالات متحده ایفا کرده است، بررسی کنیم. روان‌شناسان بالینی، دانشگاهیان و حامیان فمینیست از این عبارت برای توصیف وجه مخرب مردانگی استفاده کرده‌اند که آسیب‌های گسترده‌ای را ایجاد کرده است.

«مایکل فلاد»، جامعه‌شناس توضیح می‌دهد که «این عبارت بر بدترین جنبه‌های ویژگی‌های مردانه‌ی کلیشه‌ای از جمله «خشونت، سلطه، بی‌سوادی عاطفی، برتری جنسی و خصومت نسبت به زنانگی» تأکید دارد.

اولین بار این اصطلاح در دهه‌ی 1980 باب شد، اما اخیرا در بحث‌های عمومی برجسته‌تر شده و به‌عنوان عامل موثری در تیراندازی‌های دسته‌جمعی، رفتار استثمارگرانه‌ی افشا‌شده توسط جنبش‌های «می تو» و محبوبیت شخصی و سیاسی «دونالد ترامپ» ذکر شده است.

همه‌ی دانشگاهیان موافق نیستند که استفاده از برچسب‌های جنسیتی برای توصیف ظلم و تعدی‌های ساختاری مفید است. «کارول هرینگتون»، محقق مطالعات فرهنگی، هشدار می‌دهد که برچسب‌های مردسالار و زن‌ستیز به‌عنوان مردانگی سمی باعث می شود که مسئولیت مردان با عنوان سیستم‌های اجتماعی مضر به مردان «کودن وعقب‌مانده» و « ناراحت روحی روانی» تبدیل شود و تبعیض جنسیتی به جای مشکل اجتماعی به یک مشکل فردی بدل گردد.

با این وجود، وقتی منتقدان درباره‌ی مردانگی سمی صحبت می‌کنند، اصطلاحی را مطرح می‌کنند که 30 سال است معنایی ثابت دارد، ولی این موضوع در مورد زنانگی سمی صدق نمی‌کند!




چهره‌های متعدد زنانگی سمی

زنانگی سمی یک عبارت نسبتا جدید است که در پاسخ به بحث‌های پیرامون مردانگی سمی پدیدار شد. اما افرادی که از این اصطلاح استفاده می‌کنند اغلب انگیزه‌های بسیار متفاوتی برای انجام این کار دارند که از نگرانی‌های نوع‌دوستانه در مورد آسیب‌های جنسیت‌گرایی گرفته تا خشم نسبت به قدرتِ ظاهرا رو‌ به‌ کاهش مردان در جامعه را می‌توان در این حیطه برشمرد. با توجه به چنین انگیزه‌های متنوعی، مردم اغلب از این عبارت برای موارد بسیار متفاوتی استفاده می‌کنند.

روان‌شناسانی مانند «مگان رایس» معتقدند که زنانگی سمی که مجموعه‌ای از ویژگی‌هایی مانند صبر و نرمی، احساس‌گرایی، انفعال و از خود گذشتگی است، درست در نقطه‌ی مقابل مردانگی سمی قرار دارد. «ریچ سی.‌ساوین ویلیامز»، روان‌شناس و نویسنده‌ی کتاب «روان‌شناسی امروز»، زنانگی سمی را به عنوان «زن‌ستیزی درونی‌شده‌ای» توصیف کرده که زنان را تشویق می‌کند تا «نیازهای ذهنی یا فیزیکی خود را برای حمایت از اطرافیان خود» نادیده بگیرند.

به عبارت دیگر، زنانگی سمی همان چیزی است که بسیاری از مردم آن را «زنانگی کلیشه‌ای» می‌دانند و محصول هنجارهای جنسیتی مردسالارانه است. با توجه به این قاعده و فرمول‌، مردانگی سمی و زنانگی سمی هر دو دست‌پرورده‌ی جنسیت‌گرایی هستند و به شکوفایی انسان لطمه می‌زنند.

اما دیدگاهی متفاوت، زنانگی سمی را نه به‌عنوان یک مفهوم کلیشه‌ای از ضعف جنسیتی، بلکه به‌عنوان نمایشی نامناسب از قدرت، حیله‌گری یا امتیاز زن در نظر می‌گیرد. روان‌شناسان «شوبا سرنیواسان» و «لیندا ای. واینبرگر» این ویژگی را به زنان حرفه‌ای نسبت می‌دهند که «با تربیت و همکاری خصومت دارند و در عوض با پرخاشگری و خنجر زدن از پشت، کار خود را پیش می‌برند.»

«نانسی دویل»، روان‌شناس سازمانی هم «زنانگی سمی در محل کار» را به‌گونه‌ای متفاوت نشان داده و به زنان سفیدپوستی اشاره دارد که از جنسیت خود برای کنترل یا سلطه بر دیگران استفاده می‌کنند. این نسخه از زنانگی سمی همان نسخه‌ی سمی زنانه‌ای است که حاکی از فردگرایی سلطه‌جویانه بوده و همچون مردانگی سمی عمل می‌کند.

از طرف دیگر، کارشناسان محافظه‌کار به‌طور گسترده‌تری علیه «باربی» و فمینیسم قد علم کرده و تعریف دیگری را از زنانگی سمی ترویج داده‌اند. «هانا مک کان»، محقق مطالعات فرهنگی، توضیح می‌دهد که بسیاری از فعالان حقوق مردان این اصطلاح را به عنوان رد ادعاهای مربوط به مردانگی سمی به کار می‌برند و استدلال می‌کنند که مردان قربانی زنان «سمی» می‌شوند، نه برعکس!

کارشناسان محافظه‌کار دیگری مانند «مت والش» و نویسنده‌ای مانند «جف مینیک»، زنانگی سمی را چیزی خلاف و مغایر با فمینیسم می‌دانند. مثلا «کاندیس اوون» در توییتی نوشت: «اصطلاحاتی مانند مردانگی سمی توسط زنان سمی ایجاد شده است.»

«کری گرس»، نویسنده‌ی سرشناس هم نگاهی افراطی به این مورد داشته و ادعا می‌کند که طرفداران فمینیسم در دهه‌ی 1960، به دگرگونی فرهنگی و معنوی کمک کردند که در نتیجه منجر به زنانگی سمی شد و زندگی مردان، زنان و کودکان بی‌شماری را نابود کرد.

گروهی هم با بازگویی زنانگی سمی تلاش می‌کنند تا اثرات زیان‌بار مردسالاری را که به طور سیستماتیک بر زنان و دیگرانی که ناتوان از انطباق خود با هنجارهای جنسیتی سنتی بوده‌اند، خنثی کند. زنانگی سمی برای مردان به همان اندازه یا حتی بیشتر خطرناک تلقی می‌شود که مردانگی سمی برای زنان خطرناک است.




فراتر از تبعیض‌های سمی جنسیتی 

مک‌ کان در بررسی بحث‌های رایج در مورد مردانگی و زنانگی سمی استدلال می‌کند که آنچه ایدئولوژی جنسیتی را سمی می‌کند، سخت‌گیری است؛ به این معنی که هیچ‌یک از آن‌ها هیچ‌گونه انعطافی را از خود نشان نمی‌دهند. هنجارهای جنسیتی فیلم‌نامه‌هایی هستند که افراد در آن بر طبق عقاید ثابت یک گروه در مورد معنای زن یا مرد بودن رفتار می‌کنند. البته این فیلم‌نامه‌ها قید‌و‌بندهای ناخوشایندی را برای بسیاری از افراد ایجاد می‌کند که فقط شامل مردان و زنانی که سُنت را زیر پا می‌گذارند، نیست، بلکه افرادی که اهل تفکیک جنسیتی نیستند، مثل ترنس‌ها و دیگر افرادی که وجودشان حاکی از آن است که تفکیک جنسیتی در برابر تجربه‌های کامل انسانی بسیار سطحی است را هم در بر می‌گیرد.

در آخر، فیلم «باربی» هر دو نسخه‌ی مادرسالار و پدرسالار سرزمین باربی‌ها را سمی اعلام می‌کند. در پایان خوش این فیلم به کارگردانی «گرتا گرویگ» هم «مارگوت رابی»، همان باربی کلیشه‌ای، سرزمین باربی‌ها را به مقصد دنیای واقعی، جایی که می‌تواند هویتی منحصربه‌فرد و کمتر سمی بسازد، ترک می‌کند.


نویسنده : کارین واسبی اندرسون

مترجم : نیلوفر مومن خانی


آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background