همدلی فکری، احساسی و اقدام همدلانه با نوجوانان
چهار مانع اصلی در همدلی با نوجوانان را بشناسیم
در باب اهمیت همدلی، «دانیل گُلمن» در فصل همدلی کتاب «هوش هیجانی» چنین میگوید: توانایی شناختن احساسات دیگران در عرصههای مختلف زندگی نقش ایفا میکند؛ از فروش و مدیریت گرفته تا دلباختن و پدر و مادر بودن تا دلسوزی برای دیگران و حتی فعالیتهای سیاسی. اثر فقدان همدلی را هم میتوان در افراد جامعهستیز جنایتکار، متجاوز به عنف و متعرض به کودکان مشاهده کرد. در همین کتاب، «استرن» روانپزشک دانشکده پزشکی «دانشگاه کُرنل» میگوید: «پایهایترین دروس زندگی عاطفی در لحظات پیوند میان والد و کودک است». هرچند استرن میگوید «کودک» اما نباید نادیده گرفت که در ارتباط میان پدر و مادر و نوجوان، همدلی نقشی بسیار مهم دارد. در اهمیت همدلی برای نوجوانان، دکتر «فریدلندر» در کتاب «پرورش هوش هیجانی نوجوانان» چنین مینویسد: «روابط صمیمانه که همدلی بخشی از آن است، شالوده زندگی خانوادگی و همکاری را شکل میدهد. بدون حضور این عوامل، والدین برای تربیت نوجوانان خود فقط میتوانند از اهرمهای اقتصادی و تنبیهی استفاده کنند و این دو شیوه، راهکارهای ایدهآلی نیستند. در این مقاله شما با همدلی و شیوه بهکارگیری آن در رابطه با نوجوانتان، مطالب مهمی را میآموزید.
مقدمهای بر همدلی
عصبشناسان به این یافته رسیدهاند که وجود «نورونهای آیینهای» در مغز ما سبب میشود که نسبتبه اتفاقات اطرافمان پاسخهای همدلانه داشته باشیم. برای مثال، خودم شاهد این بودهام که وقتی دو کودک با هم درحال بازی هستند و یکی از آنها زمین میخورد و گریه میکند، کودک دیگر هم شروع به گریه میکند.
دانیل گلمن میگوید: «ریشههای همدلی را در دوران نوزادی هم میتوان دید. درواقع، از روزی که متولد میشوند از شنیدن صدای گریه کودکی دیگر ناراحت میشوند که به عقیده عدهای، اولین نشانه همدلی است».
همدلی چیست؟
مهارت درک احساسات نوجوانتان
مثلا نوجوان میگوید کاش دوستم سمانه مهاجرت نمیکرد. وقتی به او میگویید میفهمم که چهقدر از این اتفاق ناراحتی، یعنی همدلی کردهاید. یا نوجوان میگوید خسته شدم از اینهمه کلاس آنلاین. من دیگه نمیخوام بخونم. پاسخ همدلانه این است که معلومه کلافه شدی از کلاسها، نه؟
این توضیح از همدلی مربوط است به همدلیِ احساسی اما همدلی دو جز دیگر هم دارد.
همدلی شناختی (همدلی فکری)
توانایی شما برای آگاهی از اینکه نوجوانتان چگونه فکر میکند و در مورد آن موضوع چه دیدگاهی دارد.
برای مثال نوجوان میگوید من نمیخواهم درس بخوانم و میخواهم گیمر شوم. زمانیکه شما بتوانید واقعا کنجکاوی کنید و از او در این مورد سوال کنید، یعنی همدلی فکری داشتهاید. حتما که جذابتر از درس هست، درسته؟ چه جالب. برای گیمر شدن چه کاری باید کنی؟
یعنی فکر میکنی گیمر بشی، زندگی بهتری داری؟ از کجا لازمه شروع کنی؟ چطور میشه از گیمر بودن درآمد داشت؟
این سوالات کنجکاوانه سبب ایجاد گفتوگو میان شما و نوجوانتان میشود و طی آن شما میتوانید با دیدگاههای او در مورد موضوع (در این مثال گیم) بیشتر آشنا شوید و اطلاعاتی کسب کنید.
جز سوم همدلی اقدام همدلانه است
به این معنی که توانایی دارید نیاز نوجوان خود را درک کنید و اگر هم بتوانید، برایش کاری انجام دهید.
برای نمونه نوجوانتان میگوید من چرا نمیتونم با کسی ارتباط برقرار کنم؟ در اقدام همدلانه شما متوجه نیاز او به ارتباط و حس تعلق داشتن میشوید و اینطور میگویید: چهکار میتونم کنم که برای ارتباط گرفتن راحتتر باشی؟ میخواهم در مورد این موضوع کمکت کنم؛ بهنظرت چه کاری از من ساخته است؟
پس وقتی میگوییم همدلی، یعنی از مهارتی حرف میزنیم که سه بخش دارد:
همدلی احساسی
همدلی شناختی
اقدام همدلانه
موانع همدلی چیست؟
«راهکار دادن»، «زیر سوال بردن احساسات»، «سخنرانی کردن» و «همدلی بهمنزله قبول خواستهها». این موارد، چهار مانع برای همدلی با نوجوانان است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
یک. راهکار دادن
راهکار دادن رفتاری هیجانی و بیاثر و چهبسا آسیبزا است.
وقتی نوجوانتان موضوعی را مطرح میکند، شما احساسترس و استرس کرده و برای رهایی خود از این احساسات ناخوشایند، راهکار ارایه میدهید.
در اصل احساس ناخوشایند را از دوش خود برداشته و به نوجوان منتقل میکنیم. نوجوان وقتی با راهکار شما مواجه میشود، احساس خشم و ناراحتی میکند. درنتیجه از شما دور میشود. نوجوان میگوید من خسته شدم و نمیخوام مدرسه بروم.
واکنش شما این است که اگر برنامهریزی کنی و برای درسهایت اولویتبندی داشته باشی، مدرسه برایت خستهکننده نمیشود.
دو. زیر سوال بردن احساسات
در مورد مثال مدرسه که نوجوان میگوید خسته شدم از مدرسه، انکار احساسات بهشکل زیر رخ میدهد:
«خیلی سخت نگیر، بیخود خسته شدی، کمی استراحت کن، خوب میشه، اصلا چه معنی داره بچه بگه خسته شدم، خسته شدی، بزار کنار و پرانگیزه تلاش کن.
سه. سخنرانی و نصیحت کردن
نوجوان میگوید برای من وسایل گیمینگ بخرید. از این حرف نوجوانتان عصبانی میشوید و پیش خود فکر میکنید عجب بچه گستاخ و بیدرکی. من اینهمه پول بدم که تو بشینی بازی کنی؟ ولی، خودتان را کنترل میکنید، نفس عمیقی میکشید و متاسفانه برایش سخنرانی میکنید:
ببین عزیزم زندگی کوتاهه. تو همیشه میتونی بازی کنی ولی درس خوندن زمان خاص خودش را دارد. اگر الان درس بخونی چند سال دیگه خودت لذت میبری.
چهار. همدلی بهمنزله قبول خواستهها
اصلا چنین نیست. درک احساسات و افکار نوجوان بهمعنی این نیست که من حتما باید خواستههایش را برآورده کنم. اگر به نوجوانی که از مدرسه گلایه دارد، جمله زیر را بگویید، بهمعنی این نیست که پذیرفتهاید مدرسه نرود.
میفهمم که مدرسه برایت خستهکننده شده و داری فکر میکنی اگر نروم چه خوب میشه.
اتفاقا نوجوان شما بعد از شنیدن چنین جمله همدلانهای، احساس خوبی پیدا میکند و میکوشد با احساس ناخوشایند مدرسهرفتن کنار بیاید چون شما هم با احساس ناخوشایندش کنار آمدهاید.
چطور با نوجوانم همدلی کنم؟
پنج مرحله زیر به شما کمک میکند پدر و مادری همدل باشید:
۱. یکی از مهارتهای کلیدی در همدلی با نوجوان، گوش دادن دقیق و شناسایی زبان غیرکلامی (لحن، تن صدا، حالت چهره و زبان بدن) است. برای مثال وقتی نوجوانتان با صدای بلند حرف میزند، نگویید چه پرخاشگر، بلکه آن را نشان از خشم و کلافگیاش بدانید. این کار به شما کمک میکند تا بتوانید مرحله دوم را راحتتر انجام دهید.
در مثالی دیگر، میبینید وقتیکه نوجوان با شما صحبت میکند، بهطور شدیدی ناخن جویدن دارد. نگویید اینقدر این دستت رو نخور یا اینقدر اون ناخنها را نجو. توجه به این موضوع به شما کمک میکند تا متوجه استرس او شوید. درنتیجه به او کمک میکنید تا در ابتدا، احساس ناخوشایندش را بشناسد و سپس بهسراغ مرحله بعدی بروید.
برخورداری از مهارت گوش دادن همچنین کمکتان میکند تا وسط حرف او نپرید، قضاوتش نکنید و بهسراغ راهکار دادن نروید. درنتیجه، بهکارگیری مهارت گوش دادن، بهطور دقیق بر روی مشکلات و دیدگاههای او متمرکز میشوید.
۲. طوری سوال کنید تا نوجوان متوجه اشتیاق شما شود. چه جالب میخوای گیمر بشی. بیشتر برام بگو.
وای چه سخت. پس مدرسه خستهات کرده. بیشتر از چی توی مدرسه خسته شدی؟
۳. پذیرای احساس اکنون نوجوانتان باشید.
اینکه نوجوان بهدلیل مهاجرت دوستش احساس ناراحتی میکند، برای او بسیار واقعی است، علیرغم اینکه از دید شما موضوع پیشپاافتادهای باشد. اینکه او از مدرسه خسته شده، احساس واقعی همان لحظه اوست، با وجودیکه میدانید باید مدرسه را ادامه دهد.
۴. به احساس او اعتبار بدهید.
اعتباربخشی به احساسات، قدمی فراتر از درک احساساتش است و بهمعنی قبول خواستهها و رفتارش نیست. اعتباربخشی با گفتن جملهای شبیه جمله زیر است:
بهت حق میدم خسته شده باشی،
اره واقعا ناراحتکننده است که دوست صمیمیمون مهاجرت کند.
۵. بهطور واضح به او بگویید:
چه کمکی از من ساخته است؟
چهطور میتونم به حل این موضوع کمک کنم؟
چی کار کنم که مسئلهات حل شود؟
نکته بسیار مهم در فرایند همدلی:
برای خواستهها و رفتارهای نوجوان بهطور مشخص مرز بگذارید.
ممکن است نوجوان بگوید اگر میخواهی کمکم کنی باید برایم وسایل گیم بخری.
پاسخ شما این است:
در حد ارزشها و محدودیتهای خانواده به تو کمک میکنم. خرید وسایل بازی امکانپذیر نیست.
ممکن است نوجوان با صدای بلند و داد و بیداد بگوید باید اجازه بدی من مدرسه نروم.
پاسخ شما این است:
حق داری احساست را بگویی اما پرخاشگری انتخاب ناسالمی است. از تو میخواهم صدایت را آرام کنی.
دیدگاهی رایج و اشتباه در مورد همدلی:
همدلی، رفتاری زنانه یا دخترانه است.
پژوهشهای انجامشده در حوزه عصبروانشناختی نشان داده است که هم زنان و هم مردان هردو برای بهکارگیری همدلی در روابطشان آمادگیهای لازم را دارند. پس این خبر خوبی است برای پدران خانواده که بتوانند با نوجوان دختر یا نوجوان پسرشان ارتباطی همدلانه داشته باشند. بهگفته «جان گاتمن»، پدرانی که با فرزند خود رابطهای همدلانه برقرار میکنند، آنها را در مدیریت هیجاناتشان توانمندتر میسازند. چنین نوجوانهایی در تحصیل، دوستیابی و روابطشان عملکرد موفقتری دارند.
تمرینی برای تفکر:
در موقعیتهای زیر، همدلانه برخورد کردن را تمرین کنید:
موقعیت اول. نوجوانتان میگوید من از کلاس زبان متنفرم.
موقعیت دوم. من میخواهم سیگار الکترونیک بکشم.
موقعیت سوم. آنقدر به من نگو اتاقت رو تمیز کن. مثل یک مته همینطور حرفات تو مُخمه.