موردکاوی خیانت
اتاق مشاوره
خانمی برای حل مشکلات خانوادگی خود به مرکز مشاوره مراجعه کرد و از همان لحظه ورود بدون مقدمه به گریه افتاد. این خانم بههیچعنوان روی احساسات و هیجانات منفی خود کنترل نداشت؛ بنابراین ناآرامی او من را بر آن داشت تا قبل از هرچیز او را با روشهای مختلف آرامسازی هیجانی، به آرامش برسانم. او بعد از مدتی فقط واژه خیانت را مطرح میکرد و میگفت: «به من خیانت شده، همسرم من را دوست ندارد و شاید از اول هم دوست نداشته.»
او دائما از خود میپرسید: «آیا من زیبا نبودم؟ آیا من به وظایف زناشوییام بهخوبی عمل نکردهام؟ آیا حرفهای همسرم را گوش ندادهام؟ آیا اخلاق و رفتارم مطابق خواستههای همسرم نبود؟» و بسیاری سوالات دیگر. بهراستی آیا خیانت، بهخاطر کموکاستیهای شریک زندگی است یا اینکه میتواند بهدلیل وجود ویژگیهای خاصی در شخصیت خود فرد هم باشد؟ درواقع ایدهآلترین زنان دنیا هم امکان دارد این موقعیت تلخ، یعنی خیانت، را تجربه کنند.
خیانت بین زوجین معمولا به دوسته کلی تقسیم میشود:
خیانت رفتاری و خیانت ذهنی
در خیانت رفتاری فرد بهطور مستقیم با فرد دیگری ارتباط برقرار میکند و هدف اصلی او برقراری ارتباط جنسی و عاطفی است، اما در خیانت ذهنی فرد بهصورت غیرعملی و خیالی، در تفکراتش با فرد دیگری ارتباط برقرار میکند و گاهی هم فرد خیالی را در ذهنش جایگزین همسرش میکند.
دلایل بسیاری نیز برای مسئله خیانت مطرح میشود که مهمترین آنها عبارتند از:
1- عدم انتخاب صحیح و آگاهانه همسر
2- تغییر فکر و نگرش افراد با توجه به گذشت زمان و شرایط محیطی
3- بسیاری از نیازهایی که در زندگی زناشویی تامین میشود، اما همسر تصور میکند این نیاز آنگونه که او میخواهد، تامین نمیشود؛ مثل نیاز رابطه زناشویی یا عاطفی و... که بههمین دلیل وی بهدنبال ارضا نیازهای خود در خارج از خانه میرود.
4- نبود آرامش و خوشحالی در خانه و نیز بداخلاقی و بدرفتاری همسر.
5- وجود اختلافات مختلف و آسیبهای شدید شخصیتی از جمله پارانوئید و بدبینی شدید نسبتبههمسر و نداشتن اعتماد.
6- داشتن گذشتهای نهچندان خوب در فرد که تاثیرات مخرب خود را بهصورت خیانت نشان میدهد. این گذشته میتواند زندگی ناسالم فرد در گذشته باشد و خود را بهصورت یک سبک زندگی نشان دهد.
7- وجود اختلافات متعدد جنسی از جمله سردمزاجی و دیگر اختلالاتی که میتواند زیربنای روانی یا جسمی داشته باشد.
8- تنوعطلبی
من تمام موارد بالا را درمورد این خانم بررسی کردم و متوجه شدم که در مورد این مراجع که مرد خیانت رفتاری داشته است، خانم خودش بیان میکرد که طی چند سال گذشته رابطه او با همسرش خوب نبوده است. دائما با هم بحث داشتند و چندین مرتبه نیز خانم درحالت قهر به منزل پدرش رفته است و گاهی هم غیبت خانم یک تا دوماه طول کشیده و البته بعد از آشتی و بازگشت مجدد خانم به منزل، ظرف مدت تنها چند روز دوباره مشاجرههای آنها آغاز شده است.
بنابراین لازم بود بهصورت خصوصی با همسرش نیز گفتوگویی داشته باشم. در جلسهای که با همسر این خانم داشتم، آقا هم دلایلی مشابه آنچه همسرشان گفته بود را مطرح کرد و گفت که بههمین دلایل او بهسمت زن دیگری کشیده شده است. به غیر از تنوعطلبی در زندگی این زوج، عوامل مهم دیگری هم مثل درگیریهای مستمر، بحثهای مکرر و غیبت زیاد خانم از منزل، زمینهساز خیانت شدهاند که این اشتباهات متاسفانه در خانمهای بسیاری دیده میشود. درواقع وقتی چندینبار این رفتارها تکرار میشوند، سردی در روابط رخ میدهد.
وقتی بین زوجها روابط عاطفی و هیجانی کم میشود و دیگر خبری از شور و عشق اولیه نیست، ممکن است یکی از زوجین دست به یکی از انواع خیانت، بزند. البته باید بدانیم خیانت ذهنی معمولا نقطه شروع است که به خیانت رفتاری منتهی میشود. اصولا درگیری و دعواهای زیاد بین همسران و قهرکردنهای زیاد و طولانی در خانوادهها زنگ خطری است برای زوجین که بیشتر به شناخت یکدیگر و بنیان خانواده بپردازند. اگر تعداد مشاجرات و قهرها زیاد شود و زوجین بهشکل سازنده به مشکلاتشان نگاه نکنند و دنبال راهحلی برای مشکلاتشان نباشند، کمکم این مشکلات و تاثیرات آنها روی هم انباشته میشوند و هرروز زوجین را از یکدیگر دورتر میکنند. درمورد مراجع موردنظر ما نیز همین اتفاق رخ داده است که مرد ترجیح داده است احساس مطبوع یک رابطه عاشقانه و آرام را در فرد و جای دیگری جستوجو کند. اگر درکنار روابط سرد بین زن و شوهر، تنوعطلبی آقا را هم قرار دهیم، کاملا دلیل خیانت مرد را متوجه میشویم.
البته این آقا خودش هم بهدنبال راهکاری بود تا بتواند برخود مسلط شود. وی حتی ابراز میکرد که از تنوعطلبی خود حس بسیار بدی دارد و میداند که خیانت موجب ازهمپاشیدگی زندگی خوب و ازدستدادن همسر و فرزندانش میشود و بههمین دلیل بهشدت نیازمند کمک است.
در خانوادههای پرتنش برای اینکه مشاجرات و دعواها ادامهدار نشود و زندگی درمعرض خطر خیانت قرار نگیرد، باید:
1- وظایف خود را بدانیم و به خواستههای همسرمان احترام بگذاریم.
2- سعی کنیم بهشکل کلامی با لحن مودب و مهربان از یکدیگر انتقاد کنیم و احساس خود را در موارد پیشآمده بههمسرمان اطلاع دهیم.
3- برای انتقاد و صحبت در مورد احساسات زمان مناسبی را شناسایی کنیم.
4- به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم.
5- تا جای ممکن از بحث و جدل پرهیز کرده و مشکلات را با گفتوگو حل کنیم.
6- یادمان باشد ارتباط صمیمانه و دوستانه بین زوجین یک اصل بسیار مهم است؛ پس برای دستیابی به این اصل از همسرمان تعریف و تمجید کنیم و او را با الفاظ و صفات زیبا و عاشقانه صدا بزنیم.
7- از کنجکاوی بیشازحد در مسائل شخصی همسرمان جداً پرهیز کنیم و اجازه بدهیم او حریم شخصی خودش را داشته باشد.
8- صداقت و راستی از دیگر اصول بسیار مهم در روابط زوجین است، هرگز بههمسرمان دروغ نگوییم.
9- حدالامکان در حق همسرمان گذشت کنیم و بردبار باشیم، اما فراموش نکنیم که این امر، باید دوطرفه باشد.
10- اشتباهات کوچک و کماهمیت همسرمان را نادیده بگیریم.
اما تنوعطلبی به چه معنی است؟
تنوعطلبی،با سیستم فرزندپروری ارتباط مستقیم دارد. تنوعطلبی در زندگی مشترک موجب آزاردیدن همسر میشود و فشار زیادی را به او وارد میکند؛ همچنین آزادی در تنوعطلبی موجب افسارگسیختگی در فرد میشود و اگر ادامهیابد، از لحاظ اجتماعی و محیطی شرایط غیرقابلکنترلی را ایجاد خواهد شد. زنان معمولا با دیدن کوچکترین خیانتی تصور میکنند زندگی زناشوییشان پایان یافته است؛ درحالیکه این مسئله اصلا درست نیست. درحقیقت این مسئله را میتوان در زندگی زنانی مشاهده کرد که از همسرشان خیانت دیدهاند و مرد برای جلوگیری از جداشدن همسر اول تلاش فراوان میکند.
خوشبختانه تنوعطلبی و خیانت کاملا قابلکنترل است، البته با کمک همسر. زنان میتوانند تنوعطلبی همسرشان را تحت مدیریت خود درآورند که این مورد کاملا به آشنایی زنان با مهارتهای زندگی و زناشویی بازمیگردد. بسیاری از مواقع نیاز نیست که کنترلها مستقیم باشند، بلکه میتوان با تغییر در عملکردها و تحول در شرایط زندگی زناشویی و همچنین تنوع در ایجاد روابط میان فردی این مدیریت را در زندگی مشترک اعمال کرد؛ پس اگر همسر خود را تنوعطلب میدانید، باید تغییرات مختلفی را در زندگی و خودتان ایجاد کنید تا این حس تنوعطلبی تا حد زیادی در وی مرتفع شود. یادتان باشد کنترل مستقیم مردان موجب میشود آنان واکنش شدید نشان دهند که دراینصورت شرایط زندگی بدتر، ناآرامتر و حتی خصمانهتر میشود که نتیجه آن، جدایی خواهد بود.
*************
اگر شما خواننده گرامی، خانم هستید و این مطلب را میخوانید، توصیه بسیار مهمی برایتان دارم. اگر خدایناکرده شما نیز با چنین موقعیتی مواجه شدید، سعی کنید برخی هیجانات خود را که موجب عملکرد غیرمنطقی در شما میشود، کنترل کرده و از هرگونه پیشداوری خودداری کنید. شاید بهنظر شما خیانت یک گناه نابخشودنی باشد، اما یادتان باشد شما از اتفاقات درون همسرتان خبر ندارید. همچنین این را هم درنظر بگیرید شاید خودتان هم در بروز این خیانت نقش داشته باشید و یا شاید همسرتان ناخواسته در مسیری قرار گرفته است که نمیتواند خود را کنترل کند و بنابراین به کمک شما نیاز دارد؛ البته این دلیل بههیچوجه توجیهی برای خیانت نیست، ولی درصد زیادی از خیانتها بهدلیل مسیر مبهمی رخ میدهند که فرد ناخواسته در آن مسیر میافتد و اگر شما بههمسرتان کمک نکنید، رودخانه پرتلاطم احساسات و لذایذ جنسی، او را با خود خواهد برد.
نویسنده : میترا نیکآمال