چگونه به کودک یا نوجوانم بگویم که طلاق گرفتهام؟
طلاق والدین در سالهای اخیر به پدیدهای بسیار رایج و شایع تبدیل شده است. در این میان، خیلی از والدین بعد از رسیدن به بنبست در رابطه زناشوییشان، عملا از یکدیگر طلاق عاطفی میگیرند.
زن و شوهری که گزینهی طلاق عاطفی را بهعنوان آخرین راه برای ادامهی زندگی زناشوییشان برمیگزینند، بدون هیچ ارتباط جنسی، عاطفی یا احساسی و با توجیه تکراری و نادرست «بهخاطر بچههایمان با هم زندگی میکنیم» به زندگی خود در یک خانه و بیشتر بهعنوان همخانه ادامه میدهند.
گاهی هم والدین تصمیم میگیرند به این روند پرآسیب پایان داده و با جدایی قطعی، به رابطهی زناشوییشان پایان دهند. اما این پایان داستان نیست؛ مسئلهاینجاست که کودکان قبل از وقوع طلاق و جدایی، متوجه میشوند که ارتباط والدین با یکدیگر مانند قبل نیست. پر واضح است که زیستن کودک در خانهای پر از تنش و دعوای والدین، توام با آسیبهای روانی متعددی است، ولی زندگی در خانهای سرد و بدون تعامل هم خالی از آسیب نیست. چهبسا کودکانی هستند.که پس از طلاق والدین، شرایط روانی بهتری را تجربه میکنند.
برای کمتر آسیبدیدن فرزندان در فرایند طلاق والدین چه باید کرد؟
رعایت این نکات برای والدینی که قصد جدایی دارند، الزامی است:
1. اگر بنا به هر دلیلی در مورد قطعیشدن جداییتان شک دارید یا این احتمال میرود که فرآیند دادگاه طولانی و زمانبر باشد (بهخصوص زمانیکه طلاق توافقی نباشد) در مورد آن به فرزندانتان توضیحی ندهید. توصیه میشود زمانی طلاق را به فرزندتان توضیح دهید که زمان امضای طلاقنامه را تعیین کردهاید.
2. حتما قبل از اینکه بخواهید در مورد طلاق به فرزندتان توضیح دهید، به کمک جلسات درمان فردی بر خشمتان نسبت به همسرتان غلبه کنید. کودکان هرگونه خشم شما نسبتبه یکدیگر را بهخوبی حس میکنند و این یعنی مقصرانگاشتن و خشم فرزندتان نسبتبه پدر یا مادری که پایههای احساسی روانش هستند.
3. علیرغم تمام اختلافات زناشویی که شما را مجبور به طلاق کرده، لازم است در مورد نحوهی بیان جدایی به فرزندتان با هم همسو باشید.
4. بهتر است موضوع جداییتان را هردو با هم به فرزند یا فرزندانتان بگویید. اگر بنا به هر دلیلی مایل به این کار نیستید، حداقل توافق کنید که ادبیات و جملاتتان یکسان باشد.
5. بهیاد داشته باشید که تحت هر شرایطی، شما فرزند یا فرزندانی دارید که لازم است در مورد شیوهی فرزندپروری، ثبتنام مدرسه، رفتن به اردو و مسائل دیگر با هم مشورت کنید. اگر شدت اختلاف شما بسیار زیاد است، یک شخص بیطرف مانند درمانگر کودکتان میتواند وظیفهی همسو کردن شما را بر عهده بگیرد. هرگز از یاد نبرید که شما با هم تصمیم گرفتهاید که صاحب فرزند شوید و فرزند شما حاصل توافق نسبی شماست؛ توافقی که حتی بدون وجود هیچ احساس خوشایندی نسبتبههم، در قالب وظیفهی والدگری تا پایان عمرتان ادامه پیدا میکند.
6. بهتر است در مورد زمانیکه قرار است فرزندتان با هر کدام از والدین باشد بهطور دقیق و با قید روز، ساعت و مکان تحویل توافق کرده و با مکتوبکردن آن در طلاقنامه، از آسیبهای آینده جلوگیری کنید. ممکن است در طول جدایی و حتی بعد از آن و بنا بهدلایل مختلف، اختلافات والدین به حدی برسد که یکی از آنها برای انتقام از طرف مقابل بخواهد حق دیدار با فرزند را از دیگری سلب کند یا تحویل فرزند را با تاخیر انجام دهد. از آنجایی که تحویل دادن و گرفتن فرزند در جایی مانند کلانتری، آسیب دیگری به روان اوست، توصیه میشود طی مشورت با یک وکیل خانواده، حتما موارد و شرایط و ضمانتهای مربوط به دیدار فرزند در طلاقنامه مکتوب شود.
7. هرگونه بدگویی و سیاهنمایی دربارهی همسر سابق ممنوع است! لزومی ندارد که فرزندتان جزئیات علت جدایی را بداند. با گفتن موضوعاتی همچون پرخاشگری، خیانت یا بیتوجهی همسرتان، به روان فرزندتان آسیبی جدی وارد میکنید. قرار نیست فرزندتان غمخوار یا مامور احقاق حقوق پایمال شدهی شما باشد. او کودک یا نوجوانی است که قرار است با حقیقت بسیار تلخی کنار بیاید؛ این حقیقت که «ممکن است هر رابطهای، حتی رابطهی مامان و بابا، با داشتن بچه نابود شده و عشق به نفرت تبدیل شود.»
توضیح در مورد جدایی
اما مهمترین مقوله، نحوهی توضیحدادن دربارهی طلاق است. نوع توضیحدادن طلاق به فرزندتان بسته به سن او متفاوت است و محتوای کلی بهتر است اینگونه باشد: «ما با هم اختلافای زیادی داشتیم و شاید تو هم متوجه دعوای مامان و بابا شده باشی که بهخاطرش متاسفیم. ما تمام تلاشمون رو کردیم که بتونیم مشکلاتمون رو حل کنیم، ولی موفق نشدیم. ما قراره از هم جدا بشیم و جدا زندگی کنیم. اما برای همیشه دوستت داریم و مامان و بابای تو میمونیم. تو قراره که این روزها رو پیش من و بقیه روزها رو پیش مامان (یا بابا) باشی. تو میتونی پیش هر کدوم از ما اطاق خودت رو داشته باشی و هر وقت هم خواستی به ما زنگ بزنی.»
کودکان در سنین قبل از مدرسه، بهدلیل محدودیتهای شناختی، قادر به درک برگشتناپذیری طلاق نیستند. مهمترین مقولهای که لازم است برایشان واضح توضیح داده شود، این است که طلاق بهمعنای پایان رابطهی احساسی و زناشویی است و قرار هم نیست که با تلاشهای او یا اطرافیان، امکان آشتیکردن والدین فراهم شود.
موضوع دیگر عینیکردن مفاهیم انتزاعی با مثالهای دردسترسی است که کودک هم تجربهاش را دارد. مثلا میتوانید اختلافنظر یا دعوای کودکتان با دوستش در مهد را مثال بزنید و توضیح دهید که دعوای شما جدیتر بوده است. کودکان در سنین قبل از دبستان، ممکن است درک درستی از مفهوم انتزاعی طلاق نداشته باشند و یا بروز احساسات برایشان سخت باشد. لازم نیست شما ظرف مدت کوتاهی انتظار فهم داشته باشید. برای کودکان سنین دبستان یا نوجوانان، توضیح دادن با مفاهیم انتزاعی امکانپذیر است و آنها احساساتشان همچون تعجب، یکهخوردن، خشم یا غم را راحتتر از بچههای کوچکتر بروز میدهند و شما هم باید پذیرای احساسات آنها باشید. ممکن است بخواهند به اتاقشان بروند، از هردوی شما تا مدتی عصبانی باشند و یا با سوالات متعددشان دربارهی دلایل طلاق، شما را کلافه کنند.
در اینجا لازم است برای تمام این هیجانات منفی خودتان را آماده کنید. آنها بهدلیل ناتوانی در هضم این مقوله، یک سوال واحد را به شیوههای متفاوتی، بارها و بارها از هردوی شما خواهند پرسید. کودکان قبل از پذیرش جدایی والدین، مراحلی همچون انکار، خشم، تلاش برای احیای رابطه و یا اغراق در غمشان را پشت سر میگذارند. زمانیکه کودک به مرحلهی پذیرش طلاق میرسد، گویی باید برای مردن یک رابطهی معنادار و عمیق، سوگواری کند. آن زمان است که ممکن است با خود بگوید: «اگر رابطهی مامان و بابا بههم خورد و اونا از هم متنفر شدن، پس شاید این اتفاق برای منم بیفته و مامان یا بابا دیگه من رو دوست نداشته باشن.» بههمین دلیل، دقت کنید که سوالات مکرر کودکان در این مرحله در مورد انواع دوستداشتن یا دوستداشتنیبودن خودش بهتر است با صبوری و کامل پاسخ داده شود.