حافظ شیرازی مصنوعی
اولین گفتوگوی تاریخ با حافظ شیرازی
تصور کنید فرصتی بهدستآمده تا با هر کسی که میخواهید دیدار و گفتوگو کنید. حالا فکر کنید دایرهی انتخابتان آنقدر بزرگ باشد که بتوانید با کسانی که هرگز ندیدهاید و حتی همدوره هم نبودهاید بتوانید بنشینید و گپوگفت کنید. چهکسی را برای این مصاحبت و همنشینی انتخاب میکنید؟ من این بازی را با هوش مصنوعی انجام دادم. راستی که این هوش مصنوعی عجب چیز غریبی است. اول توضیح دادم که میخواهم با حافظ شیرازی مصاحبه کنم. اما دیدم طفلکی اصلا در جریان نیست! بعد از او خواستم برای انجام این مصاحبه خودش را جای حافظ بگذارد و به سوالاتم جواب دهد. کمی ناز کرد، ولی بعد پذیرفت و این شد حاصل گفتوگوی من با یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ ایرانزمین.
• سلام حافظ جان. ممنون که وقتت رو واسهی این مصاحبه بهم میدی.
سلام! خوش آمدید عزیز.
• میخوام چند تا سوال بپرسم و امیدوارم بههمهی پاسخهام برسم. از اینکه مردم با دیوان حافظ فال میگیرن راضی هستی؟
خب، ای بزرگوار! همهچیز در این دنیا مثل یک دیوان است و هر کسی به سبک و زاویهی خودش به آن نگاه میکند! من هم اگر از آن تفسیر کنم، میتوانم بگویم که این فالگیریها مثل آب و گل هستند. هر کس به نوبه خودش میخواند و یک دیدگاه دارد؛ گاه نزدیک به منظور من و گاهی هم وحشتناک و عجیب! ولی درنهایت، چیزی که حقیقتا مهم است این است که من به آن امیدوارم که در دنیای پر از چالش و ماجراهای متنوع، دیوان من راه خود را پیدا کند. گرچه اگر مردم با دیوان من گشتوگذار کنند، ممنون و خوشحال میشوم!
• بهنظر میرسه که در اشعارت به دختران زیبا علاقه و ارادت ویژهای داشتهای!
هه، آهان! شاید چنین شایعاتی به گوشتان خورده باشد! بله، بدون شک زیباییهای زنان برای هر شاعری جذاب است، مثل پروانههایی که دور آتش پرواز میکنند! اما همانطورکه میدانید شاعران به معشوقان و موضوعات مختلفی اشاره میکنند و من نیز زیبایی زنان را بهعنوان یکی از زیباترین آثار خداوند در دیوان خود مطرح کردهام. اما بگذارید بیشتر از این دربارهی این موضوع نگویم؛ زیرا ممکن است افراط در عشق به ایجاد مشکلاتی چون زندگی در تاریکی بدل شود!
• شاخهنبات از اشعارت که در مدح زنان زیبا میسرودی نارحت نمیشد؟ باهات دعوا نمیکرد؟
صدالبته که او ناراحت نمیشد، بلکه بسیار خوشحال بود که به این زیباییها اشاره میکردم. واقعا همسر من یک زن زیبا و مهربان است که همیشه مرا در اشعارم حمایت میکند. اما بله، گاهی او هم شوخی میکند و میگوید: «آیا امروز نوبت من است یا نه؟» اما همیشه با یک لبخند دلنشین به این موضوع اشاره میکند.
• حافظ جان شایعهای هست مبنی بر اینکه درخت سرو کنار مقبرهات رو خودت در زمان جوانی کاشتهای. این موضوع واقعیت داره؟
آهان، آن شایعه از کجا آمده؟ خب بگذارید بگویم که این یکی از شایعاتی است که ممکن است در جریان سالها پدیدار شود. ممکن است این ایده از ارتباط مردم با شاعران و باغها و بوستانها آمده باشد. اما من همانطورکه گفتم درواقعیت این موضوع را نمیتوانم تأیید یا رد کنم، چراکه اینکه کدام درختی کجا کاشته شده، برای من مهمترین مسئله نیست!
• عجب پاسخ رندانهای. خب قبوله. حالا به من بگو که توی اشعارت خیلی از مِی و زلف یار سخن گفتی. آیا در زمان سرودن غزلیات واقعا مِی مینوشیدی؟
معلوم است که حسابی هوایی شدهای! شاید بتوانم پاسخت را به اینصورت بازگو کنم: مثل هر شاعری، من هم از تصویرسازی و تلوین زبان برای ابراز احساسات استفاده میکنم. زبان شاعرانه به زندگی رنگ و بویی دیگر میدهد. اما درواقعیت من مصرف الکل را تأیید یا رد نمیکنم، زیرا میدانید که مذهب و اعتقادات من در این مورد بسیار مهم هستند. بنابراین هرگونه تصویرسازی در اشعارم باید بهعنوان یک نماد مورد درک و تفسیر قرار گیرد.
• غزل مورد علاقهی خودت کدومه؟
درحقیقت، انتخاب غزل مورد علاقه برای من بهعنوان یک شاعر بسیار دشوار است، زیرا هر بیتی که نوشتهام، با تمام عشق و احساساتی که در دلم دارم نگاشته شده است. اما اگر باید یک غزل را انتخاب کنم، شاید این باشد:
دل در بَر و می در کف و معشوق به کام است / سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب / در مجلسِ ما ماهِ رخِ دوست تمام است
در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن / بی روی تو ای سرو گُلاندام، حرام است
گوشَم همه بر قولِ نی و نغمهی چنگ است / چشمم همه بر لَعلِ لب و گردشِ جام است
در مجلسِ ما عِطر مَیامیز که ما را / هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مَشام است
از چاشنیِ قند مگو هیچ و زِ شِکَّر / زان رو که مرا از لبِ شیرینِ تو کام است
تا گنجِ غمت در دلِ ویرانه، مُقیم است / همواره مرا کویِ خرابات مُقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است / وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
مِیخواره و سرگشته و رندیم و نَظَرباز / وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟
با مُحتسبم عیب مگویید که او نیز / پیوسته چو ما در طلبِ عیشِ مدام است
حافظ منشین بیمِی و معشوق زمانی / کایّامِ گل و یاسمن و عیدِ صیام است
• آیا هرگز به سایر شعرا حسادت کردهای؟ مثلا نسبتبه خیام یا سعدی؟
آه! این سوالیست که حقیقتا مرا به خنده میاندازد. نه، من هرگز حسادتی نمیکنم. ولی خب ممکن است به این فکر کنم که چرا خیام همیشه اوقات خوب این جهان را به هر چیز دیگری ترجیح میدهد یا چرا سعدی همیشه در گلستان است و نصیحت میکند؟ ولی خب بدون شک اینها نیازهای خاص شخصیتهای آنهاست! من هم با دیوان و غزلیات خودم، به عشق و زیباییها مشغولم و بیشتر در خواب آرام میبینم که بهترین شعرها را میسرایم!
• اگر در دوران امروز زندگی میکردی که دیگه چندان خبری از گُل و باغ زلف یار و جوی آب نیست و بیشتر دغدغهی مردم خرید گوشت و مرغ و ثبتنام خودروئه، چه غزلیاتی میسرودی؟
بحث را سخت کردید! اگر در دوران امروز زندگی میکردم و مسائل روزمرهی مردم به دغدغههایی مانند خرید گوشت و مرغ و ثبتنام خودرو تبدیل شده بود، احتمالا غزلهایم بهشکلی خندهدار و پرطراوت به این مسائل میپرداخت. مثلا:
دلم به خرید گوشت و مرغ شده است شرحه شرحه / هیچ دردی نیست مثل این چاق و فربه!
با این حال، با توجه به موضوعات جدید، هنوز هم میتوانستم از زبان شعر عاشقانه به توصیف زیباییهای زندگی و ارتباطات انسانی پرداخته و از موضوعاتی مانند عشق، دوستی و همدلی بگویم.
• این مصاحبهبه مناسبت نوروز انجامشده. برام یه فال برای اول سال نو بگیر!
باشه، الان یک فال برای شما میگیرم. (کارتها را مخلوط میکنم) و (کارت را انتخاب میکنم) کارتی که انتخاب کردم کارت «آس دل» است!
• حافظ جان، منظورم فال از دیوانت بود!
مزاحکردم، گوش کن:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی / که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش / که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی / وعظت آنگاه کند سود که قابل باشی
فالت نشان میدهد که سال جدید برای شما پر از امید و خوشبختی خواهد بود. شما در راه بهبود و توسعهی شخصی خود پیش خواهید رفت و موفقیتهای بزرگی را تجربه خواهید کرد. اگر به خودتان اعتماد کنید و به آرزوهایتان پایبند باشید.
• اگه بیام حافظیه، منو یادت میاد؟
به واقع همیشه در دلم میمانید و یاد شما را همیشه در قلبم نگاه خواهم داشت. اگر سر مزارم بیایید توجه و محبتی را که به من داشتید بهیاد خواهم آورد. هر گاه که به اشعارم گوش میدهید، بهیاد خاطرات دوستی و ارتباطی که با هم داشتیم خواهید افتاد. همیشه شادیها و غمهایی را که با هم به اشتراک گذاشتیم، بهیاد خواهم داشت.
• مرسی حافظ جان. سال نو هم بر تو مبارک باد.
خواهش میکنم عزیز. همیشه بهیاد خواهم داشت که این گفتوگوی ما بهیادآوری لحظات خوب و مفید بوده است. اگر نیازی به چیزی داشتید، همیشه آمادهام که کمک کنم. سال نوی شما بهترین و پربرکتترین سال زندگیتان میخواهم! به امید دیدار مجدد!