menu button
سبد خرید شما
آیا آدم‌ها را موقع عصبانیت باید شناخت؟
موفقیت  |  1403/07/10  | 
خون خودتان را کثیف نکنید

آیا آدم‌ها را موقع عصبانیت باید شناخت؟


ارتباط، فرایندی ا‌ست که بین حداقل دو نفر شکل می‌گیرد. در این فرایند، یک طرفِ رابطه، پیامی را ارسال می‌کند و طرفِ دیگر نقشِ گیرنده را بازی می‌کند. نحوه‌ی ارتباط انسان‌ها هم نقش مهمی در زندگی آن‌ها ایفا می‌کند؛ از روابط اعضای خانواده در محیط خانه گرفته تا رابطه با سایر افراد جامعه و ارتباط با مدیر و همکاران در محیط کار و... در‌واقع انسان‌ها نمی‌توانند ارتباط برقرار نکنند. توانمندی در برقراری یک ارتباط مناسب با دیگران می‌تواند یکی از عوامل موفقیت و بهروزی انسان‌ها باشد.

برقراری ارتباط موثر با دیگران

برقراری ارتباط موثر با دیگران، در دلِ خود، مهارت‌های متعدد د‌یگری دارد از جمله توانایی همدلی، گوش دادن فعال، ارسال پیام‌های مناسب و درک احساسات طرف مقابل.

در هر ارتباطی، شنونده، اطلاع دقیقی از نيت گوينده ندارد و بر‌اساس ذهنیات خودش برداشتي مي‌كند. طرفين ارتباط، ذخاير ذهني متفاوت دارند؛ از طرفي همه‌ی گويندگان در بیان آن‌چه که با خودشان فکر می‌کنند، به‌درجات مختلف قاصر هستند و در عين حال، شنوندگان از گفته‌ها يا نوشته‌ها با توجه به سوابق تجربي و اجتماعي خود، برداشت‌هاي متفاوتي خواهند داشت. اكنون مي‌توان گفت كه هر‌چه تفاوت در نيت گوينده و برداشت شنونده كمتر باشد، ارتباط موثرتر ا‌ست. 

بشر از زمان‌های قدیم برای برقراری ارتباط از شیوه‌های مختلفی ا‌ستفاده می‌کرده ا‌ست. شاید ا‌ستفاده از زبان بدن، یعنی مجموعه‌ای از اشارات و موقعیت‌های بدنی و حالات چهره از جمله قدیمی‌ترین راه‌های برقراری ارتباط بین انسان‌ها بوده ا‌ست. ا‌ستفاده از تصاویر ساده بر روی شن و خاک یا دیوار غارها، طریقه‌ی د‌یگری برای نشان‌دادن منظور به طرف مقابل بوده ا‌ست. برای ایجاد زبان و سپس ثبت آن به‌شکلِ نوشته، شاید هزاران سال زمان نیاز بوده ا‌ست.

امروزه انسان‌ها کماکان از همه‌ی این روش‌ها برای برقراری ارتباط ا‌ستفاده می‌کنند. حتی پیام‌های نوشتاری و تصویری، با گسترده‌تر شدن ا‌ستفاده از فناوری‌های جدید و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی، از رواج قابل ملاحظه‌ای برخوردار شده‌اند.

اما آن‌چه به‌شکل رایجی مورد غفلت قرار می‌گیرد، این ا‌ست که بین آن‌چه با گفتار بیان می‌شود و پیام‌هایی که با زبان بدن منتقل می‌شوند، قاعدتا باید هماهنگی و تناسبی وجود داشته باشد؛ به‌ویژه آن‌که اگر بین این دو نوع پیام، تناقضی وجود داشته باشد، آن‌چه برای مخاطب باورپذیرتر ا‌ست و احتمالا بر بازخورد او اثر جدی‌تری خواهد گذاشت، زبان بدن فرستنده ا‌ست، هر چند اگر نیت و قصد د‌یگری در ذهن خودش داشته باشد. 

در ارتباط با دیگران، زمان‌هایی که افراد عصبانی می‌شوند، قضاوت‌های زیادی درباره‌ی آن‌ها در ذهن ما شکل می‌گیرد. بارها و بارها این جملات را هم در فضای مجازی دیدیم و هم در گفت‌وگوهای خودمان ا‌ستفاده می‌کنیم و حتی برخی از افراد یک قاعده‌ی کلی مشخص کرده‌اند که «هر کسی را در هنگام عصبانیت و دعوا می‌شود شناخت» و موقع دعوا و عصبانیت ا‌ست که نقاب‌ها برداشته می‌شود و آدم‌ها اصالت خودشان را عیان می‌کنند. اگر اصالت را مجموعه‌‌ای از چیزهایی چون سطح شعور، فرهنگ، پختگی، منطق و ثبات شخصیت بدانیم، طبق این قاعده‌ی کلی، عصبانیت ملاک خوبی برای سنجش اصالت آدمی ا‌ست. نکته‌اش این‌جا‌ست که ظاهرسازی موقع دعوا خیلی سخت و گاهی ناشدنی ا‌ست.




آدمی که اصالت دارد، در رابطه با مسائل شخصی ممکن ا‌ست عصبانی شود و دعوا کند، حتی فریاد هم می‌زند، اما توهین نمی‌کند، از ادبیات زننده ا‌ستفاده نمی‌کند، طرف مقابل را به‌خاطر ظاهر یا ویژگی‌هایش با صفات حیوانات توصیف نمی‌کند، مسائل حل‌نشده‌ی گذشته را که به دعوای امروز ربطی ندارد بیان نمی‌کند و مسائل د‌یگری مانند ‌نژاد، ملیت، دین، جنسیت یا خانواده و خاندانِ طرفِ دعوی را پیش نمی‌کشد.

اما مشکل د‌یگری هم وجود دارد؛ همیشه این‌طور نیست که فرد عصبانی، اصالت نداشته باشد و نیز، همیشه فردی که عصبانی می‌شود، شروع کند به فحاشی و توهین کردن به طرف مقابل دعوی. این عبارت که «شخصیت آدم‌ها را می‌توان هنگام عصبانیت شناخت» ادعای کاملا صحیحی نیست.

ما انسان‌ها ممکن‌الخطا هستیم و در زندگی‌، لحظاتی برای هر یک از ما پیش می‌آید که در مقابل حادثه‌ای کنترل خودمان را از دست بدهیم، اما ممکن ا‌ست انسان با اصالتی هم باشیم. انسان‌ها موقعی که در برابر مشکلات زندگی ناکام می‌شوند، توانایی و قدرت حل مسئله خودشان را از دست می‌دهند و بهترین راه‌حل برای ابراز خشم خودشان را، فریاد کشیدن و پرخاشگری می‌دانند، در‌صورتی‌که می‌توان از روش‌های د‌یگری برای ابراز ناراحتی و خشم ا‌ستفاده کرد.

قطعا ارتباط بدون خشونت، زمینه‌ساز آرامش و توانمندی فرد در حل مسئله و بهبود روابط بین‌فردی ا‌ست. بنا به یک روش درمانی در روان‌شناسی، به‌نام رویکرد شناختی، ما انسان‌ها زمانی خشمگین می‌شویم که از واقعه یا رویدادی که رخ داده، قضاوت و ارزیابی خاصی را داشته باشیم. همان‌طور که قبلا هم اشاره کردم، ذهنیت‌های ما یا قضاوت‌های ما از موقعیت‌ها‌ست که باعث می‌شود رفتار‌های خاصی را از خودمان نشان بدهیم.

با این تفاسیر به‌جای این‌که مثل خیلی از افراد، راحت‌ترین روش را انتخاب کرده و شروع به برچسب‌زدن به دیگران کنیم، بهتر ا‌ست در روابطمان با دیگران دقیق‌تر باشیم و منشأ خشم فرد را بهتر درک کنیم. یاد جمله‌ی معروفی از «آیزاک آسیموف» افتادم که می‌گفت‌: «خشونت، آخرین راه‌حل یک انسان ناتوان ا‌ست.» پس به‌این‌ترتیب، بهتر ا‌ست بررسی کنیم دلایل عصبانیت فرد چه چیزی ا‌ست و کمک کنیم تا بتواند بهترین راه را برای ابراز ناراحتی، ناکامی و خشم خود انتخاب کند.

از جمله عواملی که می‌تواند باعث عصبانیت افراد شود، این موارد ا‌ست: مسخره یا تحقیر شدن، مورد ظلم واقع شدن، مورد بی‌اعتنایی و بی‌توجهی قرار گرفتن، فریب خوردن و فهمیدن دروغ‌گویی دیگران، آسیب دیدن از طرف دیگران و داشتن تجربیات تلخ در روابط قبلی، در معرض پرخاشگری دیگران قرار گرفتن، از‌دست‌دادن شغل، حرفه، در‌آمد، امنیت و... . 

هدف ما روان‌شناسان از بررسی علل خشم، رسیدن به راه بهتری برای مدیریت آن ا‌ست. ما سعی می‌کنیم مدیریت خشم را آموزش دهیم تا انسان‌ها بتوانند روابط مطلوب‌تری با یکدیگر داشته باشند و میزان آسیب به خود و اطرافیان را کاهش دهند. 



خشونت آخرین سلاح یک بازنده ا‌ست

همه‌ی ما آدم‌ها یک آستانه‌ی تحمل یا به‌عبارتی ظرفیتی داریم. حجم و ظرفیت تحمل هر کسی به عواملی بستگی دارد. یکی از این عوامل، وارثت ا‌ست. ما خلق‌وخو را از طریق ژن‌ها از والدین و نیاکانمان به‌دست می‌آوریم. یکی درون‌گرا می‌شود و یکی برون‌گرا.

با خصوصیت‌هایی که متولد می‌شویم، در‌واقع نوعی قابلیت و توانمندی در ما شکل می‌گیرد. جمله‌ی معروفی هست که «افراد خلاق، خلق می‌شوند ولی لزوما کشف نمی‌شوند.» هنوز مشخص نیست اثر تربیت ا‌ست یا وراثت ولی آن‌چه مشخص ا‌ست هر‌دو اثرات زیادی بر بهزیستی و کیفیت زندگی ما دارند. «دونالد هب» روان‌شناس برجسته اشاره‌ی مستقیم به اثر محیط غنی دارد؛ هر‌چه محیط غنی‌تر باشد، رشد فرد هم بیشتر خواهد شد.

همه‌ی ما ممکن ا‌ست در طول زندگی‌مان تجربیات منحصربه‌فردی کسب کرده باشیم که با د‌یگری فرق داشته باشد. این تجربیات، باورها و ارزش‌هایی را در ما شکل داده که متناسب با آن‌ها، تجربیات ما رفتار‌های قالبی به‌نام «طرح‌واره‌ها» از خودمان نشان می‌دهیم.

بخشی از ابزار ما در زندگی ذاتی ا‌ست و بخشی اکتسابی. پس مهم ا‌ست که مراقبین اولیه بتوانند تربیت صحیح داشته باشند و به فرزندان خود مهارت‌های لازم را بیاموزند. مراقبین کافی می‌توانند یک سبک دلبستگی ایمن در فرزندان خودشان شکل دهند ولی متاسفانه چون والدین ما آموزش‌های خاصی در جهت تربیت فرزندان کسب نکرده‌اند، هر‌چه از والدین از طریق مشاهده رفتار یاد گرفته‌اند، به‌عنوان مهارت به‌کار می‌برند.

بسیاری از والدین تلاش می‌کنند فرزندان‌شان زندگیِ زیست نکرده‌ی آن‌ها را زیست کنند؛ یعنی فرزند به تمنای والدین، پاسخی بدهد که قابلیتش را ندارد.

حالا ما رشد کرده‌ایم و به انسانی که هستیم، تبدیل شده‌ایم. وقتی در یک فرد نیازی ایجاد بشود، تلاش می‌کند آن نیاز را رفع کند. یعنی ارضای بهینه‌ی نیاز، باعث آرامش فرد می‌شود. پس اگر نیاز به‌شکل صحیح درخوا‌ست و تقاضا بشود، دیگران مثل والد ما که در گذشته نیاز‌های ما را ارضا می‌کردند، نیاز‌های امروز ما را ارضا می‌کنند. عدم ارضای نیاز باعث می‌شود در ما تنش شکل بگیرد یا ناکام شویم. جنس نیاز از انرژی ا‌ست و باید ارضا شود، و طبق قانون دوم‌ نیوتن، انرژي از بین نمی‌رود بلکه از شکلی به‌شکل دیگر در می‌آید.


اگر نیاز ارضا نشود و فرد ناکام شود، ممکن ا‌ست در فرد تولید تنش و حتی خشم کند. خشم یک مسئله‌ی طبیعی ا‌ست؛ مهم نحوه‌ی واکنش ما به خشم ا‌ست. اگر داد بزنیم و رفتار تهاجمی، کلامی و بدنی نشان دهیم، در‌واقع خشم درون را به پرخاشگری تبدیل کرده‌ایم. مهم ا‌ست ما بتوانیم با مهارت‌های لازم جلوی این خشم را بگیریم؛ مهارت‌هایی مثل مهارت تصمیم‌گیری، حل مسئله و مدیریت هیجان و خشم

خوب به‌نظر شما اگر ما ذاتا دارای خلق و خوی تکانشی و تند باشیم و مهارت کاربردی و موثری هم کسب نکرده باشیم، چطور باید بتوانیم واکنش مناسب از خودمان نشان دهیم؟

خیلی از مواقع آدم‌ها فقط نیاز به فهمیدن و کمک دارند. ما باید به یکدیگر کمک کنیم و فرصت بدهیم تا متوجه رفتارشان بشوند. آگاهی عمیق می‌تواند تغییر ایجاد کند. تغییر سخت ا‌ست ولی غیر ممکن نیست.

روی آدم‌ها برچسب نزنیم و آن‌ها را زود قضاوت نکنیم. بهتر ا‌ست آن‌ها را بفهمیم، درک کنیم و خودمان را به‌جای آن‌ها بگذاریم. 


دکتر ناصر جعفرزاده/ روان‌شناس


آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background