فرشته یا گرگ!
شیوانا استاد معرفت مشغول درس دادن بود که یکی از افسران امپراتور همراه سربازانش بی ادبانه وارد جلسه شد و کنار دیوار ایستاد و به حرفهای استاد گوش فرا داد. شیوانا بیاعتنا به افسر به حرف خود ادامه داد و گفت: ”میگویند درون هر انسانی دو فرشته هستند که یکی انسان را بهخوبی و دیگری به بدی وسوسه میکند! امروز میخواهیم راجع به این موضوع صحبت کنیم!“
افسر بلافاصله وسط بحث پرید و بهسمت شیوانا رفت و مستقیم مقابل استاد ایستاد و با صدای بلند گفت: ”اما جناب امپراتور گفته است که درون انسان گرگهایی هستند که دايم با هم در جدالند! آیا شما با این حرف امپراتور مخالف هستید!؟“
شیوانا به چشمان افسر خیره شد و تبسمیکرد و گفت: ”بلی! حق با امپراتور است. درون هر انسانی دو نوع گرگ وجود دارد. یکی از گرگها مهربان است و ساکت و آرام و به هیچکس آزار نمیرساند و اهل مکر و حیله نیست و فقط زمانی واکنش نشان میدهد که کسی از مسیر درست منحرف شده باشد و یا به او آزار برساند. در مقابل گرگ دیگری هم درون انسان هست که همیشه خشمگین است و دايم سعی در کینهورزی و آسیبرسانی به دیگران دارد و بیدلیل به هر کسی که سر راهش سبز شود حمله میکند! این دو گرگ مهربان و خشمگین در وجود انسانها دايم در جنگ و جدال هستند!“
افسر امپراتور که از این جواب شیوانا یکه خورده بود شرمنده و خجل پرسید: ”و کدام گرگ معمولا برنده میشود!؟“
شیوانا با لبخند گفت: ”این بستگی به من و تو دارد که کدام گرگ را بیشتر غذا بدهیم! و به کدام گرگ بیشتر رسیدگی کنیم!“
آنگاه شیوانا رو به افسر کرد و پرسید: ”پس میبینید که امپراتور درست گفتهاند که درون هر انسانی گرگهایی است که با هم در جدالند! آیا شما با این حرف امپراتور مشکلی دارید!؟“
افسر هیچ نگفت و بلافاصله بههمراه سربازانش مدرسه شیوانا را ترک کرد و رفت. وقتی افسر رفت شیوانا بهسمت شاگردان برگشت و گفت: ”مهم نیست این دو موجودی که درون هر فردی در جدالاند گرگ باشند یا فرشته! مهم این است که شما به کدام یک خوراک میدهد و کدام یکی را میپرورانید!“
حمید ازوجی
1403/8/8
منظور از گرگ ها ؛ همون ایگو ؛ نبست؟🤔🤔