فراتر از رنگها
نگاهی به زندگی حرفهای اسطورهی فوتبال ایران علی دایی
داستان زندگی اغلب چهرههای برجسته ایران و جهان را که میخوانیم، میبینیم که زندگی آنها معمولا با فرازونشیبهای زیادی همراه بوده است. همه این افراد گاهی در اوج بودهاند و گاهی پایین یا در میانه. در فعالیت حرفهای خود، گاهی پیروز شدهاند و گاهی شکست خوردهاند، زمانی در اوج محبوبیت بودهاند و یک زمان هم تنها گروهی از مردم قدر آنها و زحماتشان را دانستهاند. حدود پانزده سال پیش، «علی دایی» در مسابقات جام جهانی 2006 بازی کرد و در آن مقطع نتوانست به انتظارات پاسخ دهد. این اتفاق باعث شد که گروهی دست به تخریب وی بزنند و توهینهای بیسابقهای را نثارش کنند که علاوه بر خود او، دامان خانواده و نزدیکانش را نیز میگرفت. او پس از شکلگرفتن این فضا، حضور در فوتبال ملی را کنار گذاشت و تصمیم گرفت بهعنوان مربی به فعالیت بپردازد و پس از چند ماه فعالیت توانست نخستین تیمی که مربیگریاش را بهعهده گرفته بود به قهرمانی لیگ برتر برساند! گفتنی است که علی دایی در همان مقطع نیز «آقای گل فوتبال جهان» بوده و از لحاظ منش و اخلاق حرفهای یکی از اجتماعیترین و با شخصیتترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران بود. در آن زمان مجله موفقیت وظیفه خود دانست که در برابر اینگونه هجمهها از علی دایی دفاع کند و درنهایت مطلبی را در این زمینه منتشر کرده و ضمن دفاع از این اسطوره فوتبال ایران، در لابهلای این مطلب نکاتی را درباره موفقیت و شیوه برخورد افراد موفق با انتقادات و هجمهها مطرح کند. اینک که در شرایط دیگری هستیم و پروندهای را درباره وی منتشر کردهایم شاید خواندن دوباره آن مطلب خالی از لطف نباشد!
از اردبیل تا مونیخ
تحلیل برندشخصی علی دائی براساس مدل7C’s
این مدل برندسازی شخصی 7 سنجه را برای ساخت و تحلیل یک برند شخصی درنظر گرفته است که در ابتدا به عناوین آنها اشارهای میکنیم:
لیاقت و شایستگی
شفافیت و صراحت
استواری
ماندگاری
بهروز بودن
مجابکنندگی
مرتبط بودن
در ادامهیک به یک این موارد را بررسی خواهیم کرد؛
لیاقت و شایستگی Competent
شاید بتوان اولین و چهبسا مهمترین دلیل ساخت یک برند شخصی را صلاحیت آن فرد در یک حوزه ی تخصصی دانست ! بههمین دلیل ما هم قصد داریم بفهمیم که دایی پیش از به شهرت رسیدن، چه میزان برای تخصص فوتبال خود زمان گذاشته است؟
علی دایی متولد 14 بهمن سال 1348 است. او در مصاحبههایش میگوید از دوران کودکی در حیاط بزرگ منزلشان فوتبال را شروع کرده است. در سال 1366 در دانشگاه شریف رشته عمران قبول میشود اما بهدلایلی در گزینش رد میشود تا اینکه سال بعد دوباره کنکور داده و در رشته مهندسی متالوژی دانشگاه شریف قبول میشود و شروع به تحصیل میکند.
همزمان عضو تیم استقلال اردبیل میشود. در خاطراتش تعریف میکند: «چهارشنبهها بعد از کلاسهای دانشگاه سریع به اردبیل میرفتم تا در تمرینات جمعه شب حضور پیدا کنم و شنبه صبح به تهران بر میگشتم.«
پس از آن به تیم تاکسیرانی تهران میپیونند و چند صباحی در آنجا توپ میزند. سال 1369 به عضویت تیم بانک تجارت درمیآید و به مدت چهار سال در آنجا بازی میکند. دقت کنید که تقریبا پنج سال از دوران حرفهای او گذشته است اما هنوز شهرت خاصی ندارد تا زمانیکه سال 1373 وارد تیم پرسپولیس میشود!
ازآنجایی که یک بازیکن حرفهای فوتبال هرروز حداقل هشت ساعت درگیر این ورزش است میتوانیم تا همینجا میزان وقتیکه دایی برای تخصص خودش یعنی فوتبال گذاشته را بهدست آوریم.
اگر در دوران کودکی و نوجوانی بهطور متوسط فقط روزی یک ساعت فوتبال بازی کرده باشد و ما تنها هفت سال را درنظر بگیریم چیزی حدود دوهزار ساعت میشود اما به زمان حرفهایگری او میرسیم و مدتی که در تیمهای استقلال اردبیل و تاکسیرانی تهران بازی کرده است. اگر فرض بگیریم که طی یک سال فقط روزی سه ساعت درگیر تمرین فوتبال بوده. پس میتوانیم حداقل هزارساعت را در این دوران نظر بگیریم.
سپس میرسیم به سال 1369 و زمانیکه وارد تیم بانک تجارت میشود. او در باشگاه بانک تجارت در 75 بازی شرکت کرده و 45 گل زده است. به گفته خودش فرصت حضور زیادی در کلاسهای دانشگاه نداشته و فقط چند روز مانده به امتحان درس میخوانده، یعنی تماموقت به فوتبال مشغول بوده است. دایی سهسال و نیم در خوابگاه دانشگاه زندگی کرده و فرصتی برای خوشگذرانیهای معمول دانشجویی نداشته است.
چهار سال هرروز هشت ساعت! اگر روزهای مفید یکسال را 300 روز هم درنظر بگیریم حدود سالی 2400 ساعت تمرین و فوتبال انجام داده است . به بیان دیگر علی دایی تا سال 1373 حداقل 13000 ساعت تمرین و اجرای فوتبال داشته است.
طبق نظریه 10.000 ساعتی که آقای«مالکوم گلدول» در کتاب اوتلایرز یا جداماندگان مطرح کرده این عددی است که افراد موفق جهان در حوزههایی مثل هنر، ورزش و علم و دانش برای رسیدن به تخصصی جهانشمول به آن نیاز دارند.
پس تا همینجا میتوانیم مطمئن باشیم که دایی از اولین گزینه مدل برندسازی ما یعنی تخصص بسیار سربلند بیرون میآید و جالب این که درست در همین زمان به تیم پرسپولیس میپیوندد و از آن پس مسیر برندشدنش آغاز شده است.
شفاف و صریح Clear
شفافیت و صراحت شغلی یا تخصص علی دایی چیست؟
در مورد علی دایی قطعا فوتبالیست بودن تخصص شفاف و صریح اوست. این عنوان شغلی حتی طی این سی سال نیز تغییر چندانی نکرده است. با اینکه بیش از پانزده سال است مربیگری میکند و البته درکنارش برند پوشاک ورزشی علی دایی را نیز اداره کرده است، اما شفافیت برند او خدشهدار نشده، چراکه بهطور مثال وارد خوانندگی، مجریگری یا هنرپیشگی نشده است.
استوار Consistent
باید بدانیم که اگر قرار است یک برند قدرتمند بسازیم نمیتوانیم برای همگان همهچیز باشیم.
دایی در مسیر 34 ساله فعالیت حرفهای فوتبالی، چندینبار مورد تهاجم سیاسیون، همبازیها، رقبا و حتی گاهی کملطفی ما مردم قرار گرفته است. فشارهایی که در سال 1385 و زمانیکه با اصرار برانکو هنوز در تیم ملی بازی میکرد و حتی انتقادهای بعد از آن، زمانیکه هم مربی تیم ملی بود و هم مربی تیم سایپا میتوانست هر شخصی را در خاک ضربهفنی کند اما او همچنان استوار ایستاده است و هنوز وقتی برای قرعهکشی جام جهانی قطر به دعوت فیفا روی صحنه میرود مو را بر اندام ایرانیان راست میکند.
ماندگار Constant
در این قسمت باید بتوانیم یک سهم ذهنی خللناپذیر و ماندگار را در مغز مشتریان و بازار هدف بهخودمان اختصاص دهیم.
مرسدس بنز دهها سال است که جایگاه ذهنی موفقیت و ثروت را در ذهن مشتریان درکنار محصولاتی باکیفیت بسیار بالا و مهندسیساز و تجملاتی به خود اختصاصداده است. apple یعنی نوآور، مدرن، امن و خاص که نشانی از اعتبار را برای صاحبش به ارمغان میآورد. ما به این راحتیها اجازه تغییر جایگاه، تحت یک برند یکسان را نداریم، علی دایی را از زمانیکه میشناسیم همانی است که بوده.
او شخصیت یک قهرمان را برای ملت ایران بازی میکند و این تنها در زمینه فوتبال نبوده است. حادثه دلخراش زلزله کرمانشاه در سال 96 یادآور حمایتی است که در آن دایی توانست میلیاردها تومان اعانه جمعآوری و همه را بهدرستی صرف بازسازی آن مناطق کند؛ هرچند که این کار تبعاتی هم برای او داشت و تا مسدود شدن حساب بانکیاش پیش رفت اما او هیچگاه کوتاه نیامد.
بهروز Current
دمیدن انرژی به برند!
برندهای مطرح دنیا هر لحظه و هرثانیه درحال نوآوری هستند و اگر غیر از این باشد از دور رقابت خارج میشوند. دیجی کالا، اسنپ، آپارات و ... هم در ایران سعی میکنند هرروز به خدماتشان بیفزایند.
علی دایی در ادامه مسیر به آلمان و تیم آرمنیا بیلفد رفت، سپس به تیم بایرن مونیخ منتقل شد و بعد از آن پیراهن تیم هرتابرلین را پوشید. در آن زمان زبان آلمانی را تاحد زیادی فراگرفت و توانست تعاملات بسیار خوبی در این کشور داشته باشد.
او در مصاحبهای میگوید »: آشناییام با زبان انگلیسی و فراگیری آلمانی به جا افتادنام در آلمان کمک زیادی کرد و متاسفم از اینکه دوستان ایرانی من نتوانستند خود را با شرایط لژیونری تطبیق دهند. »او تحصیل دانشگاهی تا مقطع فوقلیسانس را ادامه داد اما به این بسنده نکرده و آموزشهای مربیگری سطح بالای جهان را نیز ادامه داده است. دایی مانند بسیاری از رقبای خود به دانستهها و تجربههای قدیم خود بسنده نکرده و همواره بهروز بوده است.
مجابکننده Compelling
باید بتوانیم برای مخاطبان خود جذاب باشیم و این جذابیت را حفظ کنیم تا آنها مجاب شوند که پول و زمانشان را برای ما بپردازند. بخشی از این مجابشدنها از تخصص نشات میگیرد و بخش مهم دیگر از عشق و علاقه و شور و شوق!
بازیهای آسیایی هیروشیما 1994. مصاف ایران و بحرین و مسابقه ای که با تساوی بدون گل پایان یافت در دقیقه ۷۰ ضربه عمدی«علی حسن« دروازهبان حریف درست به شکم دایی خورد و طحال او را پاره کرد! خود دایی میگوید: «وقتی در زمین بودم هیچچیز دیگری برایم مهم نبود و اصلا به آسیب دستوپا و گردن نگاه نمیکردم با تمام وجود بازی میکردم.«
همین بازی با اشتیاق او بوده که او را تا به این حد برای مخاطبان جذابش کرده است. دقت کنیم که مخاطبان ما بسیار هوشمند و زرنگ هستند و همینچیزهاست که بین یک برند شخصی قدرتمند و سایرین تفاوت ایجاد میکند!
مرتبط و متصل Connected
یک برند شخصی باید به مخاطبانش مرتبط و متصل باشد.
این روزها قدرتمندترین کانالهای ارتباطی، شبکههای اجتماعی هستند و علی دایی با اکانت اینستاگرام 12 میلیوننفری خود همچنان با مخاطبانش در ارتباط است. پس علی دایی از این امتحان نیز سربلند بیرون آمده است.
هفتگانهای از برند شخصی علی دایی
اول: قصههای دایی
سال 1996 ادراک ما از علی دایی جور دیگری رقم خورد. در بازی ردهبندی جام ملتهای آسیا درحالیکه یک گل از کویت عقب بودیم، شیرجهاش که میتوانست به او آسیب جدی وارد کند، کار را به تساوی کشاند. بازی به پنالتی کشید و ما سوم شدیم؛ خندیدیم؛ گریستیم...
این تنها اثر دایی در زیست فوتبالیِ ما و خودش نبود، اما نام او را در ذهن ما پررنگ کرد؛ مردی که تا سالها عنوان برترین گلزن تاریخ دیدارهای ملی را یدک میکشید تا اینکه «کریستیانو رونالدو» این عنوان را تصاحب کرد و البته دایی را مورد احترام و تمجید ویژه قرار داد.
دوم: روندهای امروز
حالا و در سال 2022 علی دایی برای مراسم قرعه کشی جام جهانی به قطر دعوت میشود. قدمهایی که بر میدارد و نگاهی که به جمع میاندازد گویی خوابهای ما را در سال 1996 تعبیر میکند. چشمهایمان را باز کردهایم و او را در قاب تصویری دوستانه و مشترک با اسطورههایی مثل لوتار ماتئوس، کافو، تیم کیهیل و جیجی اوکوچا میبینیم. هر آن چیزی که ناخودآگاه از علی دایی در گوشه ذهن داشتیم، دوباره در رسانه تماشا میکنیم و چیزی که میبینیم همانی است که از این برند انتظارش را داشتیم.
سوم: فراتر از مستطیل سبز
دایی آهها و لبخندها و اشکهای زیادی را برایمان خلق کرده، اما شخصیت او، فراتر از زمین فوتبال و فراتر از رنگها رقم خورده است.
اگر بخواهیم او را فقط در مستطیل سبز دنبال کنیم، چیزی بیشتر از آنچه رسانههای فوتبالی گفتهاند بهدست نخواهیم آورد؛ چراکه مثل یک حرفهای در خلق برند شخصی خود و حفظ آن عمل کرده است؛ چه با لباس ورزشی چه با کت و شلوار اتو کشیده؛ چه در قامت یک معترض اجتماعی و چه در جایگاه مربی سایپا که در پایان آن فصل جام قهرمانی لیگ برتر را بالای سر برد.
چهارم: برند شخصی
تصویری که ما از علی دایی داریم کنترلشده، چارچوبمند و مشخص است. البته ممکن است همه ما نتوانیم توصیفی مشترک داشته باشیم اما در حوزه ادراک و احساس ناخودآگاه نسبتبه او، همفضا هستیم. بسیاری از ما درک مشترکی از دایی داریم و با همان حس ناخودآگاه او را در فضای مجازی رصد میکنیم.
پنجم: ویژگیها و مزیتها
شاخصههایی مثل تلاشگری، قدرت، دستیابی به هدف، بیپروایی، مردمدوستی و البته استقلال از جریانهای قدرت و مافیای فوتبال، میتواند بخشی از ادراک ما در مورد او را شکل بدهند.
ویژگیها و مزیتهای دایی در مقایسه با همقطارانش، اصول و ارزشهای وی را برایمان هویدا کرده است؛ ارزشهایی که نهایتا رفتارها و مواضع او را روشن کردهاند.
ششم: صداقت و صراحت
علی دایی از بیان اعتقادات خود هیچ ابایی ندارد؛ آنهم در روزگاری که بیشتر مردم یا آنها را کنار گذاشتهاند و یا اینکه پنهانشان میکنند. در ماجرای زلزله کرمانشاه، اصول فکری خود را بیشتر نشان داد و حاشیههای ایجاد شده نتوانست خدشهای به تصویر او در ذهن ما وارد کند.
هفتم: ارزشآفرینی برای مخاطب
برند علی دایی ارزشهای زیادی را برای ما خلق کرده است؛ چه زمانیکه گل میزد و گل میکاشت و چه زمانی که در قرعه کشی جام جهانی، با همان شخصیت شناخته شده شرکت میکند. علی دایی به مردم کشورش طعنه نزد، رقبایش را تحقیر نکرد و تیم ملی کشورش را به حاشیههای غیر اخلاقی نکشاند.
البته این ارزشها هیچ تضادی با فعالیتهای تجاری او ندارند؛ کما اینکه همین شخصیت است که توانسته برندهایی را در حوزههای تجاری خلق کند.