فرزانه احمدی |
1401/09/06 |
خانوادههای دونفره که نمیخواهند سه نفره شوند
لکلکها و درهای بسته!
انسانها پیوسته درحال تصمیمگیری برای بهتر زیستن هستند و در همهی مراحل زندگی با مسائلی مواجه میشوند که سبب تنش و استرسهای شدید میشوند. افراد با توجه به مدرن شدن زندگی و عصر انفجار اطلاعات، نیازمند آموزش، مهارت و کسب دانش هستند. یکی از مسائل مهم امروز خانوادهها، دغدغهی بچهدارشدن است. از آغاز آفرینش انسان، داشتن فرزند، مسیری برای ادامهی نسل انسان بوده و بسیاری از خانوادهها بچهدار میشوند؛ اما عدهای هم بهدلیل ترسهایی که دارند، از تجربهی این حس خودداری میکنند. فرزندآوری یکی از تصمیمهای حیاتی است و بسیار فراتر از نگاه سادهانگارانهایست که آن را شبیه نگهداری یک حیوان خانگی میپندارد! ما بهعنوان والد، انسانی آزاد بهنام «کودک» را بهدنیا میآوریم که میدانیم در مقیاس کم یا زیاد در این دنیا رنجی را متحمل میشود و میبایست آگاهانه و متعهدانه با نگاه دقیق و جامعنگرانه اقدام به فرزندآوری کنیم. بنابراین نیازمند والدینی هستیم که از نظر روانی سالم باشند و در این تصمیم مهم، مزایا و معایب فرزند داشتن را بهدقت بررسی کنند. مزایای فرزندآوری افزایش نشاط درصورتیکه والدین دچار افسردگی نباشند و کودک بیماری خاصی نداشته باشد، صدای خنده و گریهی کودک، کانون خانواده را از سکوت و یکنواختی خارج میکند. صرف وقت، بازی با کودک و رسیدگی به نیازهای او، تغییراتی در سبک زندگی والدین ایجاد میکند که برای والدین جذاب است. چرا که تعامل با کودک و ویژگیهای جذاب رشدی و رفتاری کودک، باعث شادی و نشاط والدین میشود. پدر و مادر از تکتک تلاشهایی که برای فرزندشان میکنند، احساس خشنودی دارند و دیدن خوشحالی فرزند قطعا حس رضایت و ارزشمندی به آنها میدهد. تابآوری با آمدن فرزند، سبک زندگی والدین تغییر میکند و مسئولیتهای والدین در زمینهی رسیدگی و تربیت فرزند بیشتر میشود. بههمین دلیل، والدین در محیطهای مختلف که خانوادهها و فرزندانشان حضور دارند، با چالشهای جدید خوشایند یا ناخوشایندی مواجه میشوند که مستلزم حل مسئله است و باعث افزایش صبر و تابآوری روانی آنها میشود. با ورود فرزند، انعطافپذیری روانی، بخشش و گذشت در رابطهی والدین بیشتر میشود. تلاش والدین برای یادگیری مهارتها و اصول فرزندپروری با هدف تربیت فرزند موفق، به رشد شخصیتی آنان کمک شایانی میکند. حس ارزشمندی کودک، موجودی بسیار نیازمند است. مادر، نیازهای جسمانی و روانی (مراقبت کردن، شیردادن و در آغوش کشیدن) فرزند را پاسخ میدهد و حس آرامش و لبخند فرزندش را میبیند. پدر هم نیازهای مالی و عاطفی خانواده را برطرف میکند و لبخند رضایت فرزندش را میبیند که وجودش را سرشار از احساس ارزشمندی و مفید بودن میکند. میل به پدر یا مادر شدن در بیشتر انسانها وجود دارد و همهی انسانها از اینکه موجودی از وجود خودشان داشته باشند، لذت میبرند. مسئولیتپذیری زمانی که در خانوادهای فرزندی متولد میشود، انگیزهی والدین برای رشد در همهی زمینهها بالا میرود و پدر و مادر مسئولیتپذیرتر میشوند. برای مثال، پدر در حوزهی اقتصادی، امور خانهداری و فرزندپروری، مسئولیتپذیرتر و مادر نیز در مسئولیت فرزندپروری پویاتر میشود. با آمدن فرزند، پدر و مادر روز خود را با انگیزهی بیشتری شروع میکنند، یا مدیریت زمان و فعالیتشان، بهخوبی از فرصتها بهره میبرند و برنامهریزی بهتر و دقیقتری خواهند داشت. سلامت جسمی باردار شدن، احتمال ابتلا به بیماری ام اس و انواع سرطانها را کاهش میدهد. زنانی که دوران بارداری و زایمان را تجربه نمیکنند، با درصد بالایی در معرض ابتلا به سرطان رحم و سرطان پستان هستند. در دوران بارداری خطر ابتلا به فیبروم رحمی کاهش مییابد. سبک زندگی زمانی که یک مادر باردار میشود، پدر و مادر هر دو در راستای تعهد نسبت به فرزند، تغییراتی مانند توجه به کیفیت بهتر در تغذیه، خواب و ورزش یا کاهش مصرف سیگار در سبک زندگی ایجاد میکنند. پس از تولد فرزند نیز رفتن به پارک و رستوران و محیطهای شاد، حال والدین را خوب میکند. اما برای کسانی که فرزند ندارند، چنین تجربههای غنی در زندگی وجود ندارد و ممکن است سبک زندگی صحیح و متعهدانهای نداشته باشند. معایب فرزندآوری باورهای نادرست دستهای از والدین با باورهای نادرستی فرزند میآورند؛ از جمله اینکه: «فرزند میآورم تا عصای دست دوران پیری باشد! فرزند میآورم تا جبران بیمهری و بیتوجهی همسرم باشد! فرزند میآورم تا فرزند اولم احساس تنهایی نکند! فرزند میآورم برای اینکه همسرم به زندگی بیشتر احساس تعهد کند! و...» فرزندآوری با دلایل و انتظارات فوق سبب میشود فرزندان انتخابی متفاوت با انتظار والدین انجام دهند و از آنها دور شوند؛ در نتیجه، تمام سرمایهگذاری والدین بیثمر میشود. همچنین این قبیل موارد، احساس گناه کاذب به فرزندان میدهد که «اگر والدینم را رها کنم و بهدنبال زندگیام بروم، فرزند بدی خواهم بود!» یا از والدین خود خشمگین میشود که «چرا با وجود این همه مشکل، بهخاطر نیازهای خود من را بهدنیا آوردید و سپر بلا کردید!» افول رشد شخصیت زوجی که فرزند ندارند، بحرانهایی که والدین در ارتباط با فرزندشان دارند را تجربه نمیکنند. در نتیجه با چالشها و بحرانهای کمتری مواجه میشوند و تابآوری کمتری در مشکلات زندگی دارند. همچنین آنها انگیزهی پیشرفت برای آینده و اتفاقاتی که پیش میآید را ندارند و از فرصتهای زندگی بهخوبی استفاده نمیکنند زیرا انگیزهی مهمی بهنام «فرزند» را ندارند. توجه کمتر به خود گاهی اوقات زوجی که فرزند دارند، تنش در رابطه را تجربه کرده یا سختیهای شغلی را تحمل میکنند. اما زوجین بدون فرزند، به احتمال بیشتر، تفریحات باکیفیتتر، شغل بهتر و رسیدگی بهتری نسبت به خود خواهند داشت. استرس بیشتر کودکان با تمام جذابیت و شیرینیشان، میتوانند باعث افزایش استرس والدین در حوزهی سلامتی، پرورش و تربیت کودک شده و از طرفی باعث استرس در حوزهی اقتصادی و حیطهی شغلی والدین شوند که زوجین بدون فرزند، چنین دغدغههایی ندارند. محدود شدن آزادی با آمدن فرزند، والدین نمیتوانند همانند گذشته، مهمانیها و فعالیتهای دلخواه را داشته باشند و مسئولیت فرزندپروری ممکن است مانع از تحقق برخی از اهداف آنها شود. جمعبندی با جمعبندی مزایا و معایب فرزندآوری نتیجه میگیریم که والدین در این تصمیم حیاتی، باید آگاهانه و متعهدانه عمل کنند.