menu button
سبد خرید شما
جست‌وجوی هویت در میان قهرمانان مجازی (تاثیر رسانه بر نوجوانان)
موفقیت  |  1402/04/07  | 
تاثیر رسانه بر نوجوانان

جست‌وجوی هویت در میان قهرمانان مجازی (تاثیر رسانه بر نوجوانان)


«هویت» یا «کیستی» به مجموعه نگرش‌ها، ویژگی‌ها و روحیات فرد و آنچه وی را از دیگران متمایز می‌کند، گفته می شود. «

جیمز مارسیا» هویت را نوعی سازمان درونی و خودجوش و پویا می‌داند که از توانایی، باورها و تجارب فرد نشات می‌گیرد. زمانی فرد می‌تواند هویت تثبیت‌شده‌ای را از خود نشان بدهد که میان محدودیت‌های جامعه و تصوری که از خودش دارد، هماهنگی ایجاد کند. «

اریکسون»، روان‌شناس مشهور، رسیدن به یک هویت کم‌و‌بیش پایدار از میان آشفتگی، ابهام و سردرگمی از نقش خود را مهمترین تکلیف پیشروی یک نوجوان می‌داند.

چهار نوع هویت

در همین راستا، جیمز مارسیا چهار نوع هویت را از هم تفکیک می‌کند:

  1. هویت کسبشده

    : یعنی فرد توانسته با موفقیت بحران هویت را پشت سر بگذارد و در اواخر نوجوانی به اهداف و الزامات معینی خود را متعهد کند. این افراد معمولا از سلامت روانی بهتری برخوردارند و انعطاف‌پذیری، اعتمادبهنفس و فعالیت مناسب‌تری دارند.
  2. هویت پیشرس

    : افراد دارای هویت پیش‌رس، بدون تجربه مناسب بحران و سردرگمی، از ابتدای نوجوانی تحت القائات شدید خانواده یا محیط، آداب و رسوماتی را درونی‌سازی می‌کنند. در واقع آن‌ها نسبت به مواردی خود را متعهد می‌کنند که پیش‌تر به ایشان تحمیل شده است. انضباط، پذیرفتن اقتدار دیگران و انعطافناپذیری از ویژگی‌های این افراد است.
  3. هویت خویشتنیاب

    : این افراد کسانی هستند که نتوانسته‌اند به خود هویت مشخصی ببخشند و در سال‌های بعد از بلوغ، همچنان در تشویش، اضطراب و سردرگمی سیر می‌کنند. این افراد معمولا پرحرف و رقابتطلب هستند. هم چنین این افراد بیش از دیگران احتمال دارد به سمت مطالعه پراکنده و کنجکاوی در اعتقادات مختلف کشیده شوند.
  4. ابهام هویت

    : این گروه هیچ بحرانی را تجربه و یا سپری نکرده و در عین حال به اهداف خاصی هم احساس تعهد نمی‌کنند و روی‌هم‌رفته افرادی بیخیال، سطحی، ناخرسند و تنها هستند. مشکلی که در این افراد وجود دارد این است که به دلیل انزوا و بی‌خیالی، جامعه معمولا آن‌ها را جزو افراد برخوردار از سلامت روان تلقی می‌کند، اما این افراد بیش‌ از دیگران در معرض افسردگی و تحمل شکست‌های متعدد هستند.

عوامل تاثیرگذار در شکلگیری هویت نوجوانان

-عوامل شناختی: توانایی‌های ذهنی فرد و قدرت تفکر او می‌تواند بر شکل‌گیری هویت او تاثیرگذار باشد. درحقیقت توانایی‌های بالاتر شناختی، مسیر دستیابی به هویت را تسهیل می‌کنند.

    -عوامل اقتصادی: تحقیقات نشان داده‌اند که فقر می‌تواند تاثیری منفی بر روند شکل‌گیری هویت نوجوان  داشته باشد.

-جامعه و فرهنگ: ارزش‌هایی که جامعه و فرهنگ برای افراد تعیین می‌کنند از جمله عوامل موثر بر شکل‌گیری هویت فرد هستند. در واقع نوجوانان با توجه به این ارزش‌ها، هویتشان را شکل می‌دهند؛ بنابراین تفاوت‌های فرهنگی باعث تفاوت در هویت افراد می‌شود.

-تفاوتهای جنسیتی: هر جامعه و فرهنگی، از دختران و پسرانش انتظارات متفاوتی دارد. هر دختر یا پسر هم با توجه به انتظاری که جامعه از او دارد، هویتش را شکل می‌دهد.

-گروه همسالان: در دوره نوجوانی، گروه همسالان یکی از تاثیرگذارترین عوامل در رفتار و شکل‌گیری هویت افراد است. در این دوره، پای عضویت در گروه‌های مختلف به میان می‌آید و افراد از گروه‌هایی که عضو آن می‌شوند، تاثیر می‌پذیرند.

-شخصیت نوجوان: به جز عوامل بیرونی تاثیرگذار، شخصیت نوجوان نیز می‌تواند بر مسیر شکل‌گیری هویت او تاثیر بگذارد. درواقع این شخصیت می‌تواند مسیر را آسان یا سخت کند.

والدین و شکلگیری هویت نوجوانان

والدین یکی از مهم‌ترین نقش‌ها را در شکل‌گیری هویت نوجوانان دارند. اغلب نوجوانان در هر فرهنگ و جنسیت و طبقه اقتصادی در یک خانواده زندگی می‌کنند. اینکه خود والد هویتش را درست کسب کرده یا جزو افراد سردرگم است، سبک دلبستگی که دارد و اختلال‌هایی که ممکن است والدین از آن رنج ببرند، همه و همه بر شکل‌گیری هویت نوجوانان تاثیر می‌گذارد.

افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، معمولا سعی دارند که نوجوان را چسبنده به خود نگه دارند. همچنین افرادی که اختلالات اضطرابی، وسواس و وابستگی دارند، معمولا از بزرگ‌شدن فرزندانشان هراسان هستند و سعی می‌کنند که او را ناخواسته دچار ذوب‌شدگی کنند؛ به‌طوری‌که فرد جدا از پدر و مادر، هویت مستقلی نداشته باشد.

شکل‌گیری هویت در نوجوانان با اینکه خود والدین چه هویتی دارند، ارتباط بسیار زیادی دارد. هرچقدر پدر و مادر سالم‌تر باشند، بیشتر می‌توانند به هویت‌یابی فرزندشان کمک کنند. درواقع والدین، هم می‌توانند تسهیل‌گر مسیر هویت‌یابی باشند و هم مخرب آن.

دلبستگی و هویت

از جمله مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده شخصیت فرد در بزرگسالی، رابطه او با مراقبش است که به آن «دلبستگی» می‌گوییم. «جان بالبی» معتقد است که یک شخص برای رشد سالم، نیاز به پیوند عاطفی دارد. داشتن والدین حساس و وجود احساس امنیت در کودک، پایه‌ای برای سلامت روانی وی به حساب می‌آیند.

دلبستگی در دوره نوجوانی

نوجوانی یکی از حساس‌ترین دوره‌های رشدی است که در آن نوجوان تغییرات و تحولات بسیاری را در ابعاد مختلفی تجربه می‌کند. اما چرا بحث دلبستگی در دوره نوجوانی مطرح می‌شود و حتی بسیار تاثیرگذار هم است؟ تحقیقات مختلفی نشان داده‌اند که بروز رفتارهای مختلف از نوجوان و مسیری که طی می‌کند، با دلبستگی او به مراقبش (در اکثر موارد مادر) ارتباط دارد. حتی دلبستگی نوجوان به پدر و مادر، هر کدام جداگانه هم مورد بررسی قرار گرفته‌اند تا تاثیرات هر یک از آن‌ها بر کیفیت زندگی نوجوان معلوم شود.

نوجوانی، فرصتی فوق العاده برای والدین

در مقاله‌ای که راجع به نظریه دلبستگی صحبت می‌کند، این طور آمده است که کودکان یک نقشه مسیر خلق می‌کنند و تا زمان نوجوانی، روابط خود را طبق این نقشه جلو می‌برند. هنگامی که آن‌ها به سن نوجوانی می‌رسند، در این نقشه تجدید‌نظر می‌کنند و در آن تغییراتی به وجود می‌آورند. این دوران برای والدین فرصت فوق‌العاده‌ای به شمار می‌رود تا مشکلاتی را که در ارتباط با فرزندشان داشته‌اند، حل کنند. برای مثال، اگر فرزند آن‌ها سبک دلبستگی ناایمن دارد، والدین می‌توانند در این دوران به اصلاح و بهتر‌شدن آن کمک کنند.

دلبستگی در دوران نوجوانی

اما دلبستگی در نوجوانان می‌تواند به چه معنا باشد؟ این دلبستگی همان معنایی را که در کودکان دارد، می‌دهد. در واقع همان ارتباط بین کودک و مراقب که تعیین‌کننده بود، در این دوران نیز می‌شود ارتباط بین نوجوان و والد. به همین علت است که تحقیقات مختلف، دلبستگی در کودکان را از خیلی جهات شبیه به دلبستگی در دوران نوجوانی می‌دانند. اما همچنان تفاوت‌هایی نیز دارند.

در دوران نوجوانی، پدر یا مادر تنها مراقبان اصلی نیستند. نوجوانان از افراد دیگر نیز حمایت و مراقبت دریافت می‌کنند که این افراد دیگر شامل پدربزرگ و مادربزرگ، خواهر یا برادر، معلمان و حتی در برخی مواقع دوستان خانوادگی هستند. در برخی نمونه‌ها، دوستان خوب نیز می‌توانند حس امنیت یا به اصطلاح «بهشت امن» را برای نوجوان به وجود بیاورند. هنگامی که نوجوان نزد والدین می‌رود و از محیط اطرافش گله می‌کند، مثلا می‌گوید که از معلم ریاضی خود متنفر است، واکنشی که والدین به حرف او نشان می‌دهند، حس امنیت نوجوان در دلبستگی‌اش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

وظیقه والدین در قبال نوجوان

برخی از والدین در دوره نوجوانی فکر می‌کنند که وظیفه آن‌ها دور‌کردن نوجوان از همه ناکامی‌ها است. دسته دیگری از والدین نیز فکر می‌کنند که اگر نوجوان طعم ناکامی را بچشد، برای آینده او بهتر خواهد بود؛ اما هیچ کدام از این دو عقیده صددرصد درست نیست. هر دوی این موارد می‌توانند باعث به‌وجود‌آمدن حس ناامنی در نوجوان شوند یا مانعی برای درخواست کمک او از والدینش باشند. نتیجه این اعتقادات والدین، باعث به‌وجود‌آمدن این رفتارها در نوجوانان می‌شود:

اجتناب: نوجوان با خود فکر می‌کند که نمی‌تواند به والدینش اعتماد کند تا کمکش کنند.

خشونت: نوجوان فکر می‌کند که والدین، کمک‌کننده نیستند.

دمدمی بودن: والدین به نوجوان صدمه می‌زنند؛ پس او هم به آن‌ها صدمه می‌زند.

درهموبرهم رفتارکردن: ممکن است نوجوان هم از والدین دوری کند و هم خشونت داشته باشد.

والدین باید بدانند که اگر همیشه بخواهند نوجوان را از هر گونه ناکامی دور کنند، باعث وابستگی بیمارگونه در او می‌شوند که اکثر اوقات هم فرد به بلوغ کافی نمی‌رسد.

 از طرف دیگر، والدینی که فرزندشان را به طور کامل رها می‌کنند، باعث آسیب‌های فراوان در او می‌شوند. همه افراد نیاز دارند به درکی از احساس ناکامی برسند و در زندگی ناکامی را تجربه کنند تا بتوانند هویت خود را کسب کرده و بزرگ شوند. والدین باید اجازه بدهند که نوجوان تجربه کند و به او نشان دهند که کاوش‌کردن اصلا بد نیست؛ کما اینکه همه ما این مراحل را طی می‌کنیم. آن‌ها باید درک کنند که نوجوان چه احساسی دارد و به احساسات او بازخورد دهند و کمک کنند که او احساسات خود را بشناسد و بتواند با آن‌ها کنار بیاید.

کمک به نوجوانان با بحران هویت

در مسیر پیدا‌کردن هویت، بسیاری از نوجوانان ممکن است دچار بحران هویت شده و سردرگم شوند. در این مسیر راهکارهایی وجود دارند که نوجوانان با به‌کارگیری آن‌ها و همچنین کمک والدین و اطرافیان می‌توانند در مسیر هویت‌یابی موفق‌تر عمل کنند.

راهکارهایی برای نوجوانان در مسیر هویت یابی

-خودآگاهی: خودآگاهی به نوجوان کمک می‌کند تا ویژگی‌ها و خصوصیات خود، نقاط ضعف و قوت، توانمندی‌ها و ترس‌هایش را بهتر بشناسد. خودآگاهی فرد می‌تواند در احساس او نسبت به خودش تاثیرگذار باشد؛ بنابراین در عملکرد او نیز موثر واقع می‌شود.

-یادگیری مهارت تصمیمگیری: در دوره نوجوانی، تصمیم‌گیری به شکل جدی‌تر و سرنوشت‌ساز‌تری برای نوجوان مطرح می‌شود. هر تصمیم او هم می‌تواند اثر مثبت و یا منفی بر آینده او داشته باشد. همچنین کم‌کم تصمیم‌هایی که می‌گیرد، هویت او را شکل می‌دهند. یادگیری این مهارت به نوجوان کمک می‌کند تا بتواند درست‌تر تصمیم بگیرد و دست به انتخاب بزند.

-درک ارزشهای فردی و خانوادگی: در مسئله دستیابی به هویت، ارزش‌ها از کلیدی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر هویت هستند. معمولا افراد بر اساس ارزش‌های خانواده و محیط، ارزش‌هایی را برای خود شکل می‌دهند. بهتر است که این ارزش‌ها ابتدا شناخته و درک شده و سپس انتخاب شوند.

وظایف والدین نوجوان

  • والدین اگر احساس می‌کنند که نوجوانشان در مسیر پید‌اکردن هویت دچار سردرگمی شده، بهتر است به او برای شناسایی بهتر خود کمک کنند.
  • اگر والدین خود نیز دارای مشکل بحران هویت باشند، بهتر است از روان‌شناس مرتبط به نوجوانان کمک بگیرند.
  • خیلی اوقات ممکن است ارزش‌هایی که نوجوان برای خود تعیین می‌کند، با ارزش‌های خانوادگی در تضاد باشد. در این موقعیت، تنبیه باعث دور‌شدن بیشتر نوجوان از محیط خانواده می‌شود. بهتر است والدین ابتدا حرف نوجوانشان را بشنوند و ارزش‌های او را درک کنند و سپس با او راجع به ارزش‌هایش صحبت کنند.

تاثیر رسانه بر نوجوانان

بخش بزرگی از تمرکز مارکتینگ و بازاریابی به شکل گسترده‌ای روی نوجوانان و کودکان است. افراد در این رده سنی به دنبال پیدا‌کردن هویتی مستقل برای خود هستند و مشکل اساسی آن‌ها هم این است که پدر و مادر خود را قبول ندارند! و در مقابل، هویتی که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند، برایشان یک هویت بدون نقص است. در واقع در این هویت، یک قهرمان (Hero) وجود دارد که این قهرمان می‌تواند یک سلبریتی یا یک وسیله باشد و در فرد این تصور را ایجاد می‌کند که او می‌تواند کاری خارق‌العاده انجام دهد و متمایز از دیگران شود.

از طرف دیگر، اگر کسی در گروه همسالان از وسیله‌ای استفاده کند و در آن جامعه آماری نوجوانان، آن وسیله تبدیل به یک موج شود، طبیعتا بسیاری از آن‌ها نسبت به تهیه آن وسیله گرایش پیدا خواهند کرد.

تاثیر گروه همسالان در نوجوانان

 باید در نظر داشت که گروه همسالان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و فرد به دنبال تائید در میان این گروه است. رسانه‌ها و مارکتینگ هم به خوبی از این موضوع آگاه هستند و متاسفانه به همین ترتیب می‌توانند آن‌ها را توسط محتواهایی که ارائه می‌دهند، هدایت کنند، زیرا این گروه سنی آسان‌ترین قشر برای هدایت و دستکاری‌کردن هستند.

البته در این بحث، منظور از رسانه بیشتر رسانه‌های دیجیتالی از جمله فضای مجازی و آنلاین مانند فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام، تیک تاک و... است. نوجوانان نسل کنونی نسبت به نسل گذشته تمایل چندانی به برقراری ارتباط با رسانه‌ای مثل تلویزیون ندارند. حتی بازیهای کامپیوتری هم می‌توانند این نقش را ایفا کنند. رسانه‌ها در این بازی‌ها با توجه به رده‌های سنی تعیین‌شده، به وسیله تبلیغات هدفمند، تاثیر به‌سزایی بر این نسل می‌گذارند. در نتیجه، هرآنچه که بین نوجوانان باب شود، خیلی زود گسترده شده و تاثیری چند برابر خواهد داشت.

شمشیر دولبه رسانه برای نوجوانان

به طور کلی، رسانه مثل یک شمشیر دو لبه عمل می‌کند و نوجوان روی لبه آن راه می‌رود. به بیان دیگر، تاثیر رسانه می‌تواند بسیار مثبت باشد و افراد را به عملکردی سازنده هدایت کند. از جمله اینکه نسل نوجوان امروزی برای موضوع محیط زیست اهمیت ویژه‌ای قائل است که این امر یا متاثر از رسانه‌هاست یا برگرفته از عملکرد نوجوانان همسال. لذا رسانه‌ها می‌توانند کودکان را از سنین پایین نسبت به موضوعات مشابه تشویق کنند. از طرف دیگر، همان رسانه می‌تواند با تولید محتویاتی خاص برای نوجوانان، خیلی خطرناک باشد. به همین منظور، در بسیاری از کشورها از هدف قراردادن نوجوانان و کودکان در تبلیغات مارکتینگ خودداری می‌کنند و این امر به صورت قانون اجرا می‌شود.

جستوجوی هویت در میان سلبریتیها

در این باره باید گفت که نوجوانان به طور کامل تحت تاثیر سلبریتیها قرار می‌گیرند و این کاملا طبیعی است؛ زیرا سلبریتی‌ها افرادی هستند که هم محبوب هستند و هم قابل‌توجه که این توجه هم عمدتا مثبت است. این دو مورد همان پاشنه آشیلی است که می‌توان به‌واسطه آن‌ها افراد را تحت‌تاثیر قرار داد. نوجوان می‌خواهد شبیه آن فرد مشهور شود و همزمان دوستداشتنی باشد و مورد توجه زیادی هم قرار بگیرد. او به دنبال تائید خود توسط سلبریتی است؛ به همین دلیل در موارد بسیاری شاهدیم که صفحات هواداری (Fan Page) توسط نوجوانان علاقه‌مند به یک سلبریتی و با هدف الگوبرداری از او راه‌اندازی می‌شوند. در واقع نوجوان در آمال و آرزوهایش خود را در قالب آن سلبریتی می‌بیند. لذا هویت این دسته از افراد می‌تواند به‌راحتی تحت‌تاثیر قرار بگیرد.

کسب هویت نوجوان از سلبریتیها

در ضمن آن هویتی که از سمت سلبریتی‌ها ارائه می‌شود، دارای قدرت تاثیر‌گذاری بسیار زیادی است؛ مانند یک تکه کلام که با وجود اینکه مسئله چندان مهمی به نظر نمی‌آید، ولی به‌راحتی وارد بافت جامعه می‌شود. کلماتی نظیر لاکچری، لبخند هالیوودی و ... در ادامه افراد کم‌کم به سمت این واژه‌ها کشیده می‌شوند. در مجموع باید گفت کسانی که به‌دنبال کسب هویت از سلبریتی‌ها هستند، اصولا از اعتماد‌به‌نفس پایینی رنج می‌برند و خود را به شکلی می‌بینند که باید جای آن فرد محبوب قرار بگیرند.

شمشیر دولبه سلبریتیها برای نوجوانان

همچنین سلبریتی‌ها شباهت زیادی با رسانه‌ها دارند. این افراد هم مثل رسانه‌ها نقش شمشیر دولبه را ایفا می‌کنند و می‌توانند نه‌تنها نوجوانان، بلکه بزرگسالان را تحت‌تاثیر قرار دهند. نوجوانان با توجه به نیاز به پیدا‌کردن هویت مستقل، والدین خود را افرادی پر از تناقض، ضعف و مشکل می‌بینند و به دنبال آن هستند تا هویتی را به صورت کامل و یا خیلی رویایی پیدا کنند؛ زیرا آن‌ها زندگی سلبریتی‌ها را از بیرون می‌بینند و از مشکلات شخصی آن‌ها با خبر نیستند. در واقع فرد از رویای خود تصویری دارد و به دنبال شکل‌دادن به آن هویت برای خویش است.

نقش والدین در انتخاب بهتر نوجوانان

نقش پدران و مادران در این زمینه با توجه به اینکه نوجوانان کدام سلبریتی را بیشتر و کدام یک را کمتر دنبال کنند، بسیار مهم است. کما اینکه سلبریتی‌ها خودشان نسبت به این موضوع که مورد توجه بیشتر کدام قشر قرار دارند، مطلع هستند و برای گرفتن این توجه می‌دانند که چه مواردی را باید بیش از سایر موضوعات هدف قرار داد. همین مسئله را می‌‌توان هم به صورت سازنده قلمداد کرد و هم مخرب و در این میان کمک والدین در انتخاب بهتر نوجوانان می‌تواند کاملا تعیین‌کننده باشد.

 

نویسنده :

دکتر نازنین حبیبی / دکترای روانشناسی سلامت، متخصص نوجوانان و جوانان

 

 

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background