menu button
سبد خرید شما
باج گیری عاطفی
موفقیت  |  1402/04/26  | 
مدل باج‌گیری عاطفی در رابطه نابرابر

چرخه‌ی باج‌گیری عاطفی


دلتنگ سامان بود و آرام و قرار نداشت. او بدون سامان قادر به ادامه‌ی زندگی نبود. مرتب تلفن همراهش را چک می‌کرد تا این‌که با شنیدن صدای پ خوشحال شد و با عجله پیامش را باز کرد: «سلام شهره، من از یه سری خوا‌سته‌هام می‌گذرم تا بتونیم به این رابطه ادامه بدیم.» از طرفی خوشحال شد از این‌که سامان قصد ادامه‌ی رابطه با او را دارد و از طرفی هم احساس خوبی نداشت از این‌که آن‌قدری برای سامان ارزشمند نیست تا همان‌طور‌که هست قبولش کند. پس باز هم شهره در موضع ضعف قرار می‌گرفت و سامان موضع برتری خودش را حفظ می‌کرد؛ چون در غیر‌این‌صورت می‌توانست بنویسد «نظرت برام ارزشمنده ا‌ست و دور از منطقه که به‌اجبار کسی رو تغییر بدیم.»

برای شهره پذیرفتن درخواست‌های سامان سخت بود و اصلا احساس خوبی به این رابطه نداشت؛ درخواست‌هایی از قبیل اینکه باید هر طور که سامان می‌خواهد رفتار کند، رفت‌و‌آمد کند، لباس بپوشد و ... اما انگار مجبور بود به خاطر ترس از طرد‌شدن و از‌دست‌دادن توجه و به دلیل وابستگی شدید به سامان، به دنبال دردسر نباشد و با سامان همراهی کند و تن به خواسته‌های غیرمنطقی و نا‌معقول او بدهد. بنابراین در جواب، به او پیام داد: «معذرت می‌خوام سامان از اینکه نمی‌تونم همیشه اون‌طور‌که تو می‌خوای رفتار کنم.»

در این داستان، باز هم دختر نقش قربانی را بازی کرد. اگر سامان اصولا هم آدم باج‌گیری نبود، شهره این موضع قدرت و برتری را برای او به وجود ‌آورد تا از او باج بگیرد، زیرا سامان به‌خوبی نقطه‌ضعف‌های شهره را می‌شناخت و می‌دانست که او یک دختر مهرطلب و تایید‌طلب با عزت‌نفس پایین است؛ پس گاهی اوقات در نقش ناجی، برای برآورده‌کردن نیازهای شهره تلاش کرده و از او حمایت می‌کرد و همین موضوع هم باعث رضایت و وابستگی شدید شهره شده بود. سامان از لحاظ شغلی و مالی هم در موضع بهتری نسبت به شهره قرار داشت و گاهی در جواب شهره می‌گفت: «تو می‌تونی خواسته‌های خودت رو داشته باشی، اما باید حواست به خودت باشه که از چه سطح طبقاتی هستی. من برای خودم خونه و زندگی دارم، ولی پدر تو هنوز مستاجره! باید بتونی خودت رو تغییر بدی تا من انگیزه‌ی کافی برای ادامه‌ی ارتباط و ازدواج با تو داشته باشم.» سامان با همین وعده‌های بعید شهره را فریب می‌داد و او را به ادامه‌ی رابطه تشویق می‌کرد؛ در‌حالی‌که شهره هنوز آدرس منزل سامان را نمی‌دانست و تا به حال خانواده‌ی او را ملاقات نکرده بود. *** نقش افراد در به‌وجود‌آمدن رابطه‌ی مخرب و آسیب‌زا در به‌وجود‌آمدن این رابطه‌ی مخرب و آسیب‌زا، شهره و سامان هر دو سهم دارند. شهره قربانی این رابطه است و هرگز احساس خوبی از این رابطه نداشته و دچار شکست عاطفی و افسردگی شده و به مرور زمان از لحاظ روانی آسیب جدی می‌بیند. او در این رابطه باج می‌دهد و سامان باج می‌گیرد‌. معمولا باج‌گیری عاطفی در رابطه‌های بسیار نزدیک مانند رابطه‌ی زن و شوهر، مادر و فرزند، دوستان نزدیک، خواهر و برادر و همکاران و ... رخ می‌دهد. فرد باج‌گیرنده نقطه‌ضعف‌های طرف مقابل را در رابطه پیدا کرده و با ابزارهایی نظیر ترس، تنبیه، تهدید، سرزنش و احساس گناه به او، اوضاع را به‌هم ریخته و خیلی زیرکانه خواسته‌های خودش را پیش می‌برد. از طرفی، فرد باج‌گیرنده هم نمی‌تواند این رفتارها را به شکل واقعی تشخیص دهد و مجبور به همراهی، پذیرش و تسلیم می‌شود. افراد باج‌گیر به طور مستقیم یا غیر‌مستقیم برای رسیدن به منافع خودشان، بدون در‌نظر‌گرفتن احساسات طرف مقابل باج‌گیری می‌کنند و با پیدا‌کردن نقطه‌ضعف او، برتری عاطفی‌شان را به دیگری القا کرده و مجبور به اطاعت می‌کنند‌‌. چگونه باج‌گیران عاطفی را بشناسیم؟ با آگاهی و شناخت ابزار‌های مورد استفاده‌ی این افراد، در موقعیت‌هایی که احساس می‌کنیم مورد باج‌گیری قرار گرفته‌ایم، می‌توانیم از آن خارج شویم. اگر در این موقعیت قرار گرفتید، مکث کنید و خواسته‌های غیر‌منطقی طرف مقابل را انجام ندهید. زمانی که او متوجه می‌شود که هیچ خبری از تسلیم‌شدن و پذیرش نیست و بی‌محلی، تهدید، سرزنش و تنبیه او هیچ تاثیری بر روی شما نگذاشته، متوجه می‌شود که نمی‌تواند با این ابزار‌ها به باج‌گیری ادامه دهد. در حقیقت شما با پذیرفتن خواسته‌ی فرد باج‌گیر و تسلیم شدن، به او پاداش داده و رفتار باج‌گیرانه‌ی او را تقویت کرده‌اید و وارد بازی او شده‌اید. او هم متوجه می‌شود که این ابزار‌ سودمند بوده و برای رسیدن به منافع و اهداف خود، مدام احساسات شما را نادیده می‌گیرد و شما قربانی این رابطه می‌شوید.  ‌ خیلی از اوقات در چنین موقعیت‌هایی دفاع‌کردن از خودسخت است و ما سعی داریم در موقعیت آرام‌تری از خودمان دفاع کنیم، ولی این کار کاملا اشتباه است. به عنوان مثال، اگر در یک فرآیند عاطفی نادیده گرفته شدیم، اعتراض کنیم، زیرا اگر طرف مقابل هدفمند این رفتار را انجام داده باشد، اینگونه جمع‌بندی می‌کند که شما پیگیر اهدافتان نیستید و رفتارهایش را تکرار خواهد کرد و این چرخه‌ی باج‌گیری عاطفی قوی‌تر می‌شود. ‌ مدل‌های باج‌گیری عاطفی تنبیه مثلا فرد با رفتارش می‌گوید: «اگه خواسته‌م رو انجام ندی، رنج و آسیب می‌بینی. اگه از من طلاق بگیری، نمی‌ذارم بچه پیش تو بمونه.» با اینکه خودش شرایط نگه‌داری از فرزند را ندارد! سرزنش‌کردن و دادن احساس گناه مثلا مادر تنها که مدام منتظر است فرزندش زنگ بزند یا به او سر بزند، وقتی او را می‌بیند، می‌گوید: «خوب شد یادت افتاد که مادری هم داری... » او به طور مستقیم نیازش را به فرزند نمی‌گوید و از جملات این چنینی برای گفتن خواسته‌اش استفاده می‌کند. تهدید مثلا فرد به طرف مقابل می‌گوید: «اگه با من ازدواج نکنی، خودم رو از بین می‌برم.» وسوسه‌کردن این مدل را معمولا باج‌گیرهای باهوش‌تر انجام می‌دهند و با وعده‌ی بعید دادن، طرف مقابل را برای انجام کاری که می‌خواهند، وسوسه می‌کنند. نتیجه‌گیری خیلی از اوقات والدین و مخصوصا مادر‌ها، با ابزار احساس گناه دادن و سرزنش به فرزندانشان، از آن‌ها باج می‌گیرند. در این صورت، فرزندان باید بتوانند با آن‌ها درباره‌ی باج‌گیری‌شان صحبت کنند، اما این صحبت‌ها معمولا برای یک والد سنتی مفهومی ندارد. به عنوان مثال، مادری که طلاق گرفته و مدام به فرزندش میگوید که «من به خاطر تو ازدواج نکردم، چون تو رو بزرگ کردم!»، خواسته‌های نامعقول و توقع چشم‌گفتن بدون چون و چرا از فرزندش دارد. او می‌‌خواهد با احساس گناه دادن به فرزندش او را مجبور به پذیرش خواسته‌های غیر‌منطقی خود کند. تعیین مرز باج‌دهنده‌ها معمولا مرزهای مشخصی ندارند و توسط باج‌گیرها کنترل می‌شوند. باج‌گیرها عشق را حالتی از ترحم و دلسوزی می‌دانند، به نحوی که این پیام را به فرد باج‌دهنده می‌دهند که «به خاطر ترس و رفع نیاز تو این کار رو برات انجام می‌دم و اگه این کار رو نکنم، تو آسیب می‌بینی!» پس برای اینکه قربانی روابط این چنینی نباشید، سعی کنید مسئولیتتان را در قبال سهمی که از زندگی و روابطتان، تحت هر عنوانی که دارید، بپذیرید و انجام دهید نه بیشتر و آگاهانه از نقش قربانی‌بودن خارج شوید. خیلی از اوقات باج‌دادن‌های عاطفی نا‌آگاهانه است‌ و شخص باج‌دهنده مدام با ترس زندگی کرده و فکر می‌کند اگر همراهی نکند، طرد می‌شود. فقط کافی‌ست از ترس و احساس گناه دور شوید؛ در این صورت با قدرت بیشتری می‌توانید خواسته‌هایتان را عنوان کرده و با مذاکره‌ی سالم، رابطه‌تان را زیباتر کنید. نویسنده : فریبا واج

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background